< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1402/08/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرایط چیزهایی که تیمم بر آنها صحیح است/تیمم/کتاب الطهارة؛

مسأله: کراهت تیمم بر زمین های پست و خاک جاده و زمین شوره زار

مسألة ۶۹۴. یکره التيمّم على الأراضي المنخفضة و تراب الطريق و الأرض السبخة إن لم يعلوها الملح و إلّا فباطل.

تیمم بر زمین های پست و زمین هایی که گود و پایینند و با خاک جایی که جاده و راه رفت و آمد مردم است و زمین شوره زار اگر نمک به طور آشکار روی زمین‌ نیامده باشد، مکروه است. اما اگر نمکشان زیاد و سطح بالایشان سفید باشد، تیمم باطل است.

در ادله اینها [در کتاب المنتخب] نوشته ایم که:

قال السید الاستاذ (یعنی‌آقای خویی(ره)) هذه المستحبات و المكروهات مبتنیة علی قاعدة التسامح.[1]

برای اینکه ما دلیل معتبر در این رابطه ها نداریم. مگر اینکه به قاعده تسامح رو بیاوریم. همین که فقها مطرح کرده اند که اینها مکروه یا مستحب اند و به استناد روايات ضعیفه با کمک قاعده تسامح می شود به اینها عمل کرد؛ چون پيامبر(ص) فرمود: من بلغه ثواب علی عمل فعمله التماس ذلک الثواب، کان له ذلک و إن کان رسول الله لم‌ یقله.

 

سؤال: آیا مگر روایات «من بلغ» فقط شامل مستحبات نیست؟ در اینجا که مکروهات داریم.

جواب: آقای خویی مکروهات را هم اضافه کرده است. مکروهات از بابت‌ اینکه‌ ترکشان ‌رجحان دارد. البته مقداری محل بحث‌ هم هست، چون اشکال دارد. اما می شود این طور درستش کنیم که بگوییم‌ ترک مکروه، راجح است.

 

أما كراهة التيمّم على السبخة، ففي الجواهر "هو معروف على المشهور بين أصحابنا نقلا و تحصيلا، بل في المعتبر الإجماع عليه عدا ابن الجنيد، فإنّه منعه؛ بل عن التذكرة الإجماع في السبخة من غير استثناء كالمنتهى حيث لم ينقل فيها خلافا إلا عن بعض الجمهور"[2] . ثم قال: "و لعل ابن الجنيد أراد بالسبخ ما يعلو الأرض من الملح، فلا خلاف حينئذ في بطلان التيمّم عليه"[3] .

تنها ابن جنید گفته‌ که باطل است. ولی هیچ کس مؤيدش نیست. بقیه گفته اند مکروه است‌. شاید ابن‌جنید که گفته باطل است منظورش آن صورتی باشد که طوری نمکش زیاد است که وقتی آدم تیمم می کند، دستش به نمک می‌خورد که گفتیم آن باطل است.

اما دلیل کراهت تیمم بر اراضی منخفضه چیست؟ باز هم ظاهرا دلیلی ندارد.

ففي الجواهر ما حاصله: "یکره (التيمّم) من المهابط إجماعا"[4] .

نقل اجماع کرده است که علما فتوا داده اند که تیمم از زمین های مهابط یعنی پایین و پست، مکروه است.

 

سؤال: چون محل تغوّط است.

جواب: بله.

 

كما في خلاف الشيخ الطوسي؛[5] و في المعتبر كراهته على المهابط صريحا.[6]

محقق(ره) در معتبر [به کراهتش] فتوا داده است. او هم کتاب شرایع دارد و هم معتبر و هم مختصر النافع را دارد‌.

سؤال: مهابط شامل کوچه و خیابان می شود یا جاده های توی بیابان‌ هم‌ جزء مهابط اند؟

جواب: نه؛ شامل بیابان می شود. هر جا که گود است، تیمم در آن مکروه است.

در معتبر برایش استدلالی آورده و آن این است که معمولا مردم مهابط و زمین های گود را برای تخلی انتخاب می‌کنند و لهذا زمین های بلند که بالا هستند، نسبت‌ به زمين های گود، از نجاسات دورترند. چون زمین های بلند در معرض دیدند، مردم برای تخلی پایین می روند. بعد فرموده اند که هر چه از کثیفی و قذرات دورتر باشد و پاکتر به نظر بیایند و در معرض پاکی باشد، این مطابق با آیه شریفه است: ﴿فَتَیَمَّمُوا صَعِیدًا طَیِّبًا﴾[7] . به صعید طیب تیمم کنید. طیب یعنی پاک. بنابراین جاهایی را که از نجاسات دورند، باید انتخاب کند.

سؤال: کراهت در اینجا مبغوضیت ‌یا اقل ثوابا است؟

جواب: به معنی اقل ثوابا است. چون صحیح است.

و هو أبلغ في وصف الطيّب ... بخلاف المهابط، فإنها في معرض الأقذار و النجاسات.

مهابط یعنی زمین های پایین و گود در معرض نجاسات اند. از این جهت‌ نباید استفاده شود.

کیفیت تیمم

این بخشی که خواندیم‌ در شرایط تیمم بود‌. حالا کیفیت تیمم را می‌خوانیم‌. تیمم را چطور به جا بیاوریم.

مسأله: واجبات تیمم

مسألة ۶۹۵. يجب في التيمّم ثلاثة أمور:

الأول: أن يضرب الكفّين على الأرض.

اول اینکه دو دستش را به زمین بزند.

الثاني: أن يمسح الجبهة بتمام الكفين من قصاص الشعر إلى الحاجبين و طرف الأنف الأعلى و يمسح بهما الحاجبين على الأحوط وجوباً.

واجب دوم‌ این است که پیشانی اش را با کف دستش از بالای صورت تا حاجبین مسح کند. کل جبهه را از بالا پایین مسح کند. از بالا از قصاص شعر شروع می کند تا حاجبین و احوط این‌ است که خود حاجبین را هم مسح کند تا می رسد به طرف الأنف الأعلی.‌ ما انفی داریم که از اينجا تا اینجاست. طرف‌ يعنی آخر. این طرف اعلای ‌انف است و این ‌هم طرف ادنای آن است. قسمت ‌بالای ‌بینی که مساوی با حاجبین است، [طرف اعلای انف است.] این هم تا طرف الانف الأعلی بايد باشد و‌ به احتیاط واجب خود حاجبین را هم‌ مسح کند.

الثالث: أن يمسح ظاهر الكفّ الأيمن بباطن الأيسر ثمّ مسح ظاهر الأيسر بباطن الأيمن.

البته بعدا می گوییم که چیز مختصری در اینجا هست. کار سوم این ‌است که پیشانی‌اش را که مسح کرد، با کف دست چپش پشت دست راستش و با کف دست راستش پشت دست چپش را مسح کند. از بالای زند یعنی مچ دست تا آخر انگشتها را مسح می کند. این هم واجب سوم است.

بحثی در زدن بر زمین برای بار دوم در تیمم

منتهی چیز دیگری داریم که علما اضافه کرده اند و آن این است که مستحب‌ یا مطابق ‌احتیاط است‌ که پیشانی اش را که مسح کرد، دوباره‌ دستها را به زمین بزند. بعدا شاید بگويیم اما در اینجا نگفتیم. اما این امر لازم است که بعد از آنکه پیشانی را مسح کرد، دوباره دستها را به زمين بزند و بعد پشت دست چپ و راستش را مسح کند.

 

سؤال: به نظرم واجب دیگری هم هست که نیت است و نفرمودید. چون قبل از اولی و دومی و سومی، اول باید نیت باشد.

جواب: بله درست است؛ اما هیچ کاری بدون نیت نیست. این را هم باید اضافه کنیم. ولی ظاهرا آقايان هم ننوشته اند و ما هم ننوشتیم.

 

سؤال: در وضو هم نمی نویسند.

جواب: چون معلوم و مفروغ عنه است.

 

سؤال: این زدن دوم‌ مستحب یا احتیاط واجب است؟

جواب: این احتیاط مستحب است.

 

سؤال: این در بدل از غسل یا در بدل از وضوست؟ بعضی ها می گویند در بدل از وضوست؟

جواب: فرق نمی کند. بعضی [این تفصیل را] می گويند و لکن بدل از وضو و غسل فرقی ندارند.

 

سؤال: آقا [مقام معظم رهبری] احتیاط واجب فرموده‌ اند؛ یعنی بعد از اینکه پشت دست راست و چپ را انجام داد و کامل کرد، دوباره به زمین دست می زند و دوباره پشت دست راست و چپ را می کشد.

جواب: این هم احتياط ديگر و مضاعفی است. هر چه بیشتر احتیاط کند، بهتر است.

 

سؤال: بین مسح دست ها ترتیب هست؟

جواب: بله؛ اول پشت دست راست و بعد پشت دست چپ.

 

اما ضرب الکفین علی الارض، فمستفاد من نصوص الباب ۱۱ من أبواب التيمّم.

در صحیحه کاهلی آمده است:

قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنِ التَّیَمُّمِ فَضَرَبَ بِیَدَیْهِ عَلَی الْبِسَاطِ فَمَسَحَ بِهِمَا وَجْهَهُ ثُمَّ مَسَحَ کَفَّیْهِ إِحْدَاهُمَا عَلَی ظَهْرِ الْأُخْرَی.[8]

این دلیل بر این است که شروعش به این صورت است. بساط به معنی چیزی است که آدم روی آن می نشیند. حضرت(ع) نمی‌خواسته تیمم واقعی انجام دهد [لذا دستها را بر بساط ‌زده فقط] ‌می خواسته کیفیتش را یاد بدهد.

در صحیحه زراره از ابی جعفر(ع) آمده‌ که وقتی آیه تیمم نازل شد، عمار بن یاسر و عمر با هم بودند. اینها نمی دانستند چطور تیمم کنند و در بیابان‌ مبتلا شدند. بعد لخت شدند و در خاکها‌ غلتیدند. بعد که آمدند. پیامبر(ص) خندید و به آنها تعرض کرد و فرمود: "هَکَذَا یَصْنَعُ الْحِمَارُ". آنچه کردید، شبیه حيوانات بوده است. بعد حضرت ترتیبش‌ را فرمود که دست ها را به زمین‌ بزنید و بعد به پیشانی و بعد هم به پشت دست ها بکشید.[9]

و المستفاد من بعض روایات الباب ۱۲ ضرب الیدین علی الأرض مرتین مرة للجبهة و مرة بعدها لمسح الكفّين.

پس‌ما روایتی هم داریم برای اینکه این ضرب علی الارض دوبار باشد. یکبار برای پیشانی و بار دوم برای مسح پشت دستها. چون صحیحه زراره این طور دارد:

تَضْرِبُ بِیَدَیْکَ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ تَنْفُضُهُمَا نَفْضَةً لِلْوَجْهِ وَ مَرَّةً لِلْیَدَیْنِ.[10]

دوبار دست هایت را به زمین‌ می زنی. بعد فرمود یک بار‌که می زنی برای وجه‌ است و بار دیگر که به زمین می زنی برای دو دست است.

متعارف همین طور است. حالا باید عبارت [کتاب خود] را تصحیح کنیم. چون در روایت آمده است. اما شاید چون که بعضی از روایات چنین ندارند، [ذکرش نکردیم.] به هر حال علما فتوا نداده اند و واجب نیست؛ اما مطابق‌ احتیاط است.

 

سؤال: ذیل همان می‌گویند که یک ضرب است؟

جواب: بله؛ یک ضرب است.

 

سؤال: نفضه به چه معناست؟

جواب: نفضه به معنی تکان دادن است.

 

سؤال: پس استحباب این طوری که وقتی بزنی غبارها از بین برود، برای زدن دست هاست. آن شرطی که که در بحث های قبلی فرمودید که باید بر خاکی باشد که غبار باقی بماند، چه اثری دارد؟

جواب: هیچ؛ یعنی اگر مثلا روی سنگ تیمم کرد، دیگر نفض معنا ندارد. حالا این بحث علوق را که ‌خواندیم، اینجا مطرح نکنید.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo