درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسویجزایری
1402/07/29
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: دو فرع از کتاب عروه/احکام تیمم/تیمم/کتاب الطهارة؛
درباره بحث ضیق وقت که فروعی خواندیم ، مطابق آنچه در عروه مرحوم سید آمده، می خواهیم دو فرع اضافه کنیم. این دو فرع را با نظراتی که به ذهنمان می رسد، می خوانیم. می فرمايد:
مسألة: إذا توضّأ باعتقاد سعة الوقت فبان ضيقه.
خیلی اتفاق می افتد که کسی به اعتقاد سعه وقت وضو بگیرد؛ یعنی احتمال می دهد که وقت، موسع است و می تواند، هم وضو بگیرد و هم نماز بخواند؛ فبان ضیقه؛ معلوم می شود که وقت کم بوده است.
فقد مرّ أنّه إن كان وضوؤه بقصد الأمر المتوجّه إليه من قِبَل تلك الصلاة، بطل؛ لعدم الأمر به.[1]
مرحوم سید این طور میفرماید که اگر چنانچه قصدش از وضو به خاطر امر نفس نمازی باشد که می خواهد اتيانش کند یعنی وضو مقدمه اش است، این وضو یقینا باطل است. هر نمازی [در حالت عادی] نسبت به وضویش امر مقدمی دارد. اما بطلان وضو برای این است که چون [در واقع] سعه وقت نبوده وضو امر نداشته و به جای آن، تیمم مأموربه بوده است و فقط به حسب تخیلش سعه وقت بوده و وضو امر داشته است. آیا خیال، تأثیری دارد؟ می خواهیم بگوییم که خیال، تأثیر ندارد. آنچه که واقعا موجب تکلیف به وضوست، سعه وقت واقعی است. آنچه که موجب انتقال به تیمم است، ضیق وقت واقعی است. تخیل در اینجا تأثیری ندارد. پس واقعا امری وجود نداشته و واقعا این عمل، باطل است.
این هم مرحوم سید فرموده است: "لعدم الأمر به"؛ چون واقعا امری ندارد. واقعا ضیق وقت بوده است و وضو در ضیق وقت، امر ندارد.
مرحوم سید می فرماید:
و إذا أتى به بقصد غاية أُخرى أو الكون على الطهارة صحّ.[2]
مرحوم سید این طور تفصیل داده که اگر وضو به قصد امر نمازی بود، چون وضو در ضیق وقت، امر صلاتی ندارد، مسلّم است که باطل می شود. اما اگر فرض کردیم که چیز دیگری نیت کرده است، مثل اینکه کون علی الطهارة را نیت کرده است یا می خواسته به زیارت اهل قبور یا زیارت ائمه اطهار(ع) برود و می خواسته با وضو باشد و با آن قصد، نیت امر کرده و ربطی به نماز نداشته است، آن امرها درستند. یعنی اگر کسی برای زیارت امام رضا(ع) یا امامحسین(ع) غسل کند، این غسلش مستحب است و امر دارد. حالا بعد، طهارت هم پیدا می کند. اگر به این طریق طهارت پیدا کرد، می تواند با این، نماز بخواند و صحیح است. می فرماید:
و إذا أتى به بقصد غاية أُخرى أو الكون على الطهارة صحّ. و كذا إذا قصد المجموع من الغايات التي يكون مأموراً بالوضوء فعلاً لأجلها.
اگر مجموع را نیت کند، یعنی هم کون علی الطهارة و هم قرائت قرآن و هم زیارت ائمه اطهار علیهم السلام و غیره از جمله نماز را باهم نیت کرده است، ضرری ندارد. دیگر از بابت آنها این نیت، نیت صحیحی است. نیت که صحیح شد، وضو و غسلش رافع حدث هستند؛ چون صحیح اند. رافع حدث می شوند و در این صورت، می شود با آنها نماز خواند و نمازش صحیح است؛ چون دیگر این نماز در حال حدث نیست و این وضو و غسل، رافع حدث بودند و نیت صحیحی داشتند. از این جهت، اشکالی ندارد. با تجمعشان تداخل اسباب می شود.
حالا ما فرع مختصری اضافه کردیم. مرحوم سید فقط بر صحت وضو و غسل تمرکز کرده است. حالا ما بحث را کمی ادامه داده و گفته ایم که اگر وضو گرفته یا غسل کرده است و نماز را هم خواند و بعد از نماز فهمید که ضیق وقت بوده است و قسمتی از نمازش بعد از وقت افتاد، تکلیفش نسبت به نمازش چه می شود؟ چون گفتيم که نیت کون علی الطهارة یا قرائت قرآن یا زیارت ائمه اطهار (علیهم السلام) و غيره از چیزهایی که انسان مستحب است برايشان وضو بگیرد، داشته است. اگر این چیزها بوده اند، گفتيم وضو و غسلش صحیح اند. مرحوم سید تا اینجا دیگر اکتفا کرده است.
حالا بحث ما بر این است که آیا اگر نماز را هم خواند، نماز صحیح یا باطل است؟ چون معلوم می شود که ضیق وقت هست. معنی ضیق وقت این است که اگر کل نماز در خارج از وقت واقع شد، باطل است. اینجاست که جای قاعده من ادرک است که اگر یک رکعت از آن در وقت واقع شده است، [نماز صحیح است؛] چون فرض این است که علم به سعه داشته ولی جاهل بوده و تصور می کرده است که سعه وقت هست. وضو را گرفته و نماز را خوانده است و حالا معلوم شد که قسمتی از آن در خارج از وقت هست. آن وقت سؤال می کنیم که آیا به قدر یک رکعت، در وقت بود یا نبود؟ اگر یک رکعت در وقت بود، قاعده من ادرک شامل است. بحثی قبلا داشتيم که گفتيم شامل نمی شود و قاعده من ادرک جاری نیست. این مثل آن نیست. قابل قیاس نیست. در اینجا قاعده من ادرک جاری است و اگر یک رکعت را درک کرده است، دیگر نمازش صحیح است. اگر یک رکعت را هم درک نکرده و خارج از وقت افتاده است، این نمازش باطل است. پس راجع به صحت و بطلان نماز، بین ادراک یک رکعت و عدم ادراک آن تفصیل می دهیم. پس اگر یک رکعت را درک کرد، نمازش صحیح است و اگر یک رکعت را درک نکرد، نمازش باطل است.
حالا نظر ما هم روی هم رفته، نظر آقای خویی(ره) است. حالا که بحث به اینجا کشید می گوییم که در وقتی که میخواندیم، نظر ایشان را ترجیح دادیم. این "یحب المتطهّرین" هم به معنای خود وضوست. بنابراين هم غسل و هم وضو، استحباب نفسی دارند و اصلا لازم نیست نظر صاحب عروه(ره) را قائل شویم که باید غایات دیگر را نیت کند؛ بلکه خود وضو را نیت میکند. چون وضو مستحب است و امر دارد، وضو می گیرد. چون که غسل مستحب است و امر دارد، غسل میکند. این اشکالی ندارد. اگر این را قائل شدیم، دیگر اشکال مندفع است.