< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سیدمحمدعلی موسوی‌جزایری

1402/07/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: احکام تیمم/تیمم/کتاب الطهارة؛

مسأله: عدم صحت اکتفا به تیممی که در ضیق وقت گرفته‌ شده برای سایر اعمال

مسألة ۶۷۴. من تیمّم لضیق‌ الوقت فلا یجتزي بذلك التيمّم لسائر اعماله؛ بل لا بد له من التوضّي و الإغتسال.

شخصی در ضیق وقت بود و نمی توانست وضو بگیرد یا غسل کند و مجبور شد تیمم کند و نماز بخواند. مثلا موقع نماز صبح بود و‌ آفتاب می خواست طلوع کند و مجبور شد که سریع تیمم بگیرد و نماز بخواند تا بتواند در وقت، نماز را بخواند. نماز را خواند و آفتاب زد. حالا بحث بر سر این ‌است که با همان تیمم،‌ نمی تواند نماز ظهر و عصرش را بخواند. او باید‌ غسل کند و وضو بگیرد و نماز بخواند؛ چون برای نماز ظهر و عصرش ضیق وقتی در کار نیست. آن ‌تیمم، به ملاک ضیق وقت بود. اما برای نمازهای بعدی مثلا برای نماز ظهر و عصر، ضیق وقتی در کار نیست و واجد الماء است. آب و وقت هستند و می تواند وضو بگیرد یا غسل کند و نماز ظهر و عصرش را بخواند. بنابراین ملاک و منشأ صحت آن تیمم، فاقد الماء بود؛ يعنی به علت ضیق وقت، ملحق به فاقد الماء بود و همه اینها برطرف شد. الان دیگر فاقد الماء نیست و وظیفه واجد الماء، وضوست.

 

سؤال: اگر برای نماز ظهر و عصرش دوباره ضیق وقت شد، چه می شود؟

جواب: نه؛ آن دیگر جداست. اگر آب بود و سعه وقت را هم درک کرد، مثلا به فرمایش شما عمدا غسل یا وضو نگرفت تا دوباره ضیق وقت شد، فایده ندارد و آن تیمم، باطل است؛ چون از چیزهایی که باعث بطلان ‌تیمم است، وجدان الماء است.

 

مسأله: حکم متیممی که با وجود آب به خاطر ضیق وقت تیمم کرده و در اثنا یا بعد نماز آب تلف شد

مسألة ۶۷۵. من کان معه ماء و صلی متیمّما لضیق الوقت، فإن تلف الماء في اثناء الصلاة، فطهارته باقية و له أن يصلّي الصلوات المتأخرة بذلک التيمّم و أما إن تلف الماء بعد الصلاة، فتيمّمه السابق باطل و وجبت إعادته.

کسی در ضیق وقت واقع شد و آب هم داشت؛ اما وقت نداشت که وضو بگیرد و به این علت، تیمم گرفت و به نماز ایستاد. حالا می خواهیم ببینیم که این‌ تیممش تا بعد از نماز، صحیح و باقی است یا نه؟

اگر آب تا بعد از نماز باقی ماند، تیممش باطل است؛ برای اینکه نماز را که خواند، واجد الماء است و از طرف ديگر وقت هم دارد و مشکلی ندارد از اينکه بخواهد وضو بگیرد. بنابراین تیمم، خود به خود باطل است.

اما در صورتی که آبی که داشت در اثنای نماز تلف شد، تیممش صحيح است؛ چون در اثنای نماز، آدم قادر به وضو نیست. در اثنای نماز آب داشته؛ اما قدرت بر وضو نداشته است. فلهذا قادر به استعمال آب که نبوده است، وظیفه اش همان تیمم است. پس آن تیمم، سرجای خودش محفوظ و باقی و تا بعد از نماز، مکفی است. فرض این است که آب هم ندارد. بنابراین تیممش هم باقی است. بنابراین تفصیل دادیم که اگر در اثنای نماز آب ریخت و از بین رفت، تیممش صحیح است و تا بعد از نماز هم ادامه دارد. اما اگر نماز را تمام کرد و قادر شد به اینکه وضو بگیرد و آب ریخت، این تیممش باطل است. الان هم‌ اگر آب ریخت و آب ندارد، دوباره باید تیمم کند.

سؤال: بعد از اینکه تیمم سبب طهارت است، وجدان ماء چه دلیلی دارد که باعث شود [طهارت] از بین برود؟

جواب: چون موضوع تیمم، فاقد الماء است و موضوع وضو، واجد الماء است. واجد الماء اگر تیمم کند، باطل است. فاقد الماء، آب ندارد که وضو بگیرد؛ اما به فرض محال اگر وضو می گرفت، باطل بود. چون هر کدام موضوع جداگانه ای دارند.

سؤال: رابطه، سبب و مسبب نیست.

جواب: موضوعشان از هم جداست. یکی فاقد الماء و دیگری واجد الماء است.

سؤال: اگر تیمم کرد، مسبب که طهارت است، باید حاصل شود و از بین نرود؛ و لو اينکه موضوع، عوض و وجدان الماء شود.

جواب: همین مسأله را می گویید که اگر بعد از نماز، آب ریخت، گفتیم تیممش باطل است؛ چون بعد از نماز می توانسته وضو بگیرد و نگرفت و بعد آب ریخت. حالا دوباره باید تیمم کند؛ چون وقتی که آب و قدرت بر وضو داشت، خود به خود تیممش باطل است. اگر هم دوباره محتاج به تیمم شد، دوباره باید تیمم بگیرد.

 

سؤال: سؤال ما از علت بطلان‌ است. اگر رابطه تیمم و طهارت، سبب و مسبب باشد، و لو اينکه الان آب باشد، ما مسبب طهارت را داریم؛ چون تیمم را کرده ایم. اگر سبب و مسبب نباشند، ... . با تیمم اولی، طهارت حاصل شد. طهارت که بسیط است و این طور نیست که نصف طهارت حاصل شد و بعدا از بین‌ برود ... .

جواب: با تیمم‌ اولی، طهارت حاصل شد؛ ولی چون بعد از نماز، واجد الماء شد، وجدان الماء، تیمم را باطل می کند و از مبطلات تیمم است.

مسأله: وجوب وضو یا غسل برای نماز، در صورتی که وقت برای وضو یا غسل با نماز بدون مستحبات وسعت داشته باشد

مسألة ۶۷۶. إن وسع الوقت للوضوء أو الغسل مع صلاة فاقدة لجمیع‌ المستحبات کالاقامة و القنوت، وجب علیه أن يتوضّأ أو يغتسل و يصلّي كذلك، بل إن لم يسع الوقت للصلاة مع السورة وجب ترك السورة أيضاً.

این مسأله، مسأله واضحی است که اگر انسان بخواهد مثلا وضو بگیرد و غسل کند و در ضیق وقت است و فرصت خواندن مستحبات نماز را ندارد، تکلیفش این ‌است که مستحبات نماز را رها کند؛ چون طهارت مائیه، واجب است و مستحبات، مستحب اند. اگر امر بین آن ها دائر شد، طهارت مائیه که واجب بوده، مقدم است و آن را باید رعایت کند. پس این مطلب، معلوم ‌است.

فرض‌ مسأله در جایی که خواندن نماز در وقت، نیازمند ترک سوره باشد

اما جایی که محل ‌بحث است، سوره‌ است. یعنی تا بخواهد سوره را بخواند، وقت از دستش می رود؛ مگر اينکه سوره را ترک کند تا بتواند مثلا وضو و غسل و نماز در وقت را انجام دهد. حالا چه کند؟ سوره هم‌ واجب است. آن هم‌ واجب است. دوران امر بین ‌محذورین است. جواب‌ این ‌است که این را در بحث وجوب سوره گفته ایم که وجوب سوره، خیلی خفیف است؛ به طوری که وجوبش حتی با استعجال عرفی ساقط می شود؛ یعنی وقتی که آدم می‌خواست ‌نماز ‌بخواند و مثلا کار مهمی برایش پیش آمد که مجبور شد زود نماز را بخواند و به کارش برسد، در این صورت حق دارد که سوره را ترک کند. این را استعجال عرفی می گویند. یا در نماز جماعت هم ‌همین طور است؛ اگر در نماز جماعت به رکوع امام نمی رسد، باید سوره را ترک کند. حمد را می‌خواند؛ اما سوره را ترک می‌کند تا به رکوع امام برسد. پس در ما نحن فیه همان طوری که مستحبات ترک می شوند، سوره هم ترک می شود.

وجوب تیمم در صورتی که آب نداشت و وقت برای تحصیل آن، ضیق بود

چیزی در اینجا نوشته ایم که در عروه‌ آمده بود و شاید هم ‌تکرار مکررات است. مسأله ‌ای‌ در عروه هست که چنین است:

إذا لم يكن عنده الماء و ضاق الوقت عن تحصيله مع قدرته عليه، بحيث استلزم خروج الوقت ولو في بعض أجزاء الصلاة، انتقل أيضا إلى التيمم.[1]

این‌ را صاحب عروه(ره) فرموده است و نظر ما هم‌ همین است که اگر کسی آب ندارد و قدرت دارد که از آب فحص کند و آب را به دست بیاورد، اما وقت ندارد و تا بخواهد این کار را بکند، نمازش قضا می شود و وقت از دستش می رود، تکلیفش این است که تیمم کند و با تیمم‌ نمازش را در وقت بخواند. این مطلب درست است.

دو دلیل دارد؛ یکی اينکه ضیق وقت از نماز، ملحق ‌به عجز است. وقتی که ملحق به عجز بود، این آدم، ‌فاقد الماء‌ حساب می شود و به علت فاقد الماء بودن، وظیفه اش تیمم است.‌ این‌ از نظر استدلال‌ عقلی و علمی آن است.

اما روایتی هم داریم که آن را قبلا هم خوانده بودیم. روایت از زراره است:

في من خاف ان یفوته الوقت بالفحص عن‌الماء؛ (زراره می‌گوید:) فقال علیه السلام: "إِذَا لَمْ یَجِدِ المسافر الْمَاءَ فَلْیَطْلُبْ مَا دَامَ فِی الْوَقْتِ فَإِذَا خَافَ أَنْ یَفُوتَهُ الْوَقْتُ فَلْیَتَیَمَّمْ وَ لْیُصَلِّ .‌..".[2]

یعنی کسی که آب ندارد، تا زمانی که وقت باقی است، باید به اندازه غلوة سهم أو سهمين من كل جانب، فحص کند. سهم در حزنه و سهمین در سهله؛ یعنی در زمین‌ صاف، به اندازه پرتاب دو تیر و در زمین ناهموار، به اندازه پرتاب یک تیر فحص کند. پرتاب هر تیری سیصد متر است. این بحث در مورد تیرهای سابق است. در آن موقع هنوز برنو نبوده است. منظور تیرهایی است که با کمان پرتاب می شدند. بالقوس یعنی با کمان.

پس به سراغ ما نحن فیه می آییم.

سؤال: اندازه پرتاب تیر، سیصد ذرع یا سیصد متر است؟

جواب: نه؛ ذرع تقریبا قریب به متر و از متر، ذره ای بیشتر است. ذراع و ذرعی داریم. مثل اينکه مشتبه می شوند. ما ذرع را می گوییم؛ نه ذراع.‌ ذراع، نیم متر و خورده ای‌ است. اما ذرع، یک‌ متر است. در سابق هم بوده‌ است. خیابان سی متری را سی ذرعی می گفتيم. این ذرع، ‌همان ‌متر است و یک ذره از متر‌ بیشتر‌ است. قبلا این چیزهایی که با آنها پارچه ها را متر می کردند، براساس ذرع بود. یادم هست که در شصت، هفتاد سال پیش بود و بعد به متر تبدیل شد.

حالا سر اصل مطلب می آییم.

فرمود: "اذا لم‌ یجد المسافر الماء فَلْیَطْلُبْ مَا دَامَ فِی الْوَقْتِ فَإِذَا خَافَ أَنْ یَفُوتَهُ الْوَقْتُ فَلْیَتَیَمَّمْ وَ لْیُصَلِّ ...". اگر ترسید که تا بخواهد فحص کند، وقت نماز از بین برود، حضرت(ع) می فرماید تیمم کند و دیگر فحص از او ساقط است. این بحث ‌تمام شد.‌

چیزهایی که تیمم بر آنها صحیح است

بحث بعدی در "ما‌ یصح التیمم‌ علیه" یعنی ‌چیزهایی است که تیمم بر آنها صحيح است. اگر بخواهیم تیمم کنیم، بر سر چه تیمم ‌کنیم. نمی شود سر هر چیزی که شد، باشد. باید بر سر صعید باشد؛ یعنی باید علی وجه الأرض باشد. وجه الأرض، شامل‌ سنگ، خاک، شن و ماسه می شود. همه ‌اینها جزء‌ ارض حساب می شوند که تیمم بر آنها جایز است. ان شاءالله تفصیلش را بعدا می‌خوانیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo