< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/08/28

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استحاضه/دماء ثلاثه/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

 

تبدیل اعلی به ادنی در مستحاضه

گفتیم که از این دو مقام، یک مقام تبدل از اعلی به ادنی و مقام دیگر تبدل از ادنی به اعلی است. تبدل از ادنی به اعلی را خواندیم؛ یعنی مثلا قلیله است، متوسطه شود یا متوسطه است، کثیره شود یا حتی قلیله است و یک مرتبه کثیره شود. این را از ادنی به اعلی می گویند. حالا عکسش که مقام دوم و إن شاء الله تعالی موضوع بحث امروز ماست، تبدل استحاضه از اعلی به ادنی است. اول، اعلی و مثلا کثیره بود، متوسطه یا قلیله شد. باید ببینیم این چه می شود؟

ان تبدلت الاستحاضة من الاعلی الی الادنی کما اذا تبدلت الکثیرة بالمتوسطة و المتوسطة بالقلیلة، فوظیفتها العمل علی طبق الاعلی لاول صلاة تصلیها ثم تعمل عمل الادنی للصلوات اللاحقة.

شخصی کثیره بود و نماز صبحش را هم خواند؛ حالت کثیره هم ادامه داشت تا اینکه قبل از ظهر، در وسط روز، این کثیره، به متوسطه تبدیل شد. چه باید بکند؟ چون این خون بعد از غسل قبلی ادامه پیدا کرده است، پس به حدث کثیره محدث شد. آن غسل، موجب طهارتی بود؛ اما فرض این است که این خون، بعدش ادامه پیدا کرد. بعد که ادامه پیدا کرد، موجب حدث جدید شد و دیگر ربطی به آن غسل قبلی ندارد. بنابراین آن هم چه مقوله ای است؟ فرض این است که کثیره است و کثیره وظیفه اش این است که باید برای هر نمازی غسل کند. بنابراین برای نماز ظهر و عصر، ولو قطع شود یا به متوسطه تبدیل شود، به آن وظیفه اش باقی می ماند. وظیفه اش این بود که برای هر نمازی باید غسل کند؛ بنابراين برای نماز ظهر و عصرش، ولو به متوسطه تبدیل شده است، باید غسلی بکند. بعد که متوسطه شد، برای اولی که غسل را انجام داد، اگر ظهر و عصر را باهم می خواند، یک غسل بس است. اگر بین نماز ظهر و عصر فاصله می اندازد، غسل تکرار می شود و یکی برای نماز ظهر و یکی دیگر برای نماز عصر انجام می دهد.

 

سوال: مگر نه اینکه متوسطه یک غسل انجام می دهد؟

جواب: نه‌؛ وظیفه کثیره را دارد انجام می دهد؛ چون این کثیره بعد از غسل ادامه پیدا کرد؛ وقتی که ادامه پیدا کرد، حکمش می ماند و حکمش همین‌هایی است که داریم می گوییم. برای اولین نماز، باید رعایت حال آن را بکند که اگر نماز ظهر و عصر را باهم می خواند، یک غسل بس است و اگر فاصله می اندازد، یک غسل برای نماز ظهر و یک غسل برای نماز عصر انجام دهد. این گذشت؛ چون متوسطه است برای نماز مغرب و عشا، دیگر وضو بس است؛ چون که برای این زن، در روز، یک غسل بس بوده و فرض این است که دو غسل انجام داده است؛ چون یکی برای صبحش و یکی برای ظهر و عصرش انجام داده است. إطلاقات ادله که گفته اند متوسطه یک غسل در روز می خواهد، شامل می شود؛ بنابراین تجدید غسل، لازم نیست و وضو کافی است. به عبارت دیگر تداخل می کنند؛ چون که متوسطه، نسبت به کثیره، یک حدث ضعیفی است؛ وقتی از کثیره طاهر شد، به طریق اولی از متوسطه هم طاهر شده است. بنابراین همان غسل [کافی است]؛ چون زمانی که آن غسل را انجام می دهد، در حالی است که خون متوسطه جاری است. درست است که کثیره ادامه پیدا کرد؛ اما تا زمانی که می خواهد غسل کند، به متوسطه تبدیل شده است. پس این غسلی را که انجام می دهد در این حال، تداخل هم صدق می کند که هم برای متوسطه و هم برای کثیره است. حدث کثیره مانده و خودش نمانده است؛ چون به متوسطه تبدیل شده است. دیگر وضو کافی است. این مسائل هم اجماعی اند؛ یعنی نظر همه آقایان همین است.

 

اما الصلوات اللاحقة فیکفیها الوضوء.

مسأله: اگر بر مستحاضه معلوم شد که خون در اثنای نماز قطع شده است

مسألة. اذا انکشف لها انقطاع الدم فی أثناء و لم تدر انه انقطع فی الباطن او لا و واصلت صلاتها ثم بعد الصلاة علمت بالانقطاع فی الباطن و انتهاء الاستحاضة فصارت طاهرة وجب علیها تجدید الوضوء و الغسل و الصلاة.

این زن وضو گرفته و غسل را انجام داده و پنبه را عوض کرده است؛ همه کارها را کرده و به نماز ایستاده است. وسط نماز احساس می کند که استحاضه قطع شد. وقتی استحاضه قطع شد، دو جور است؛ یک مرتبه قطع جریانش به بیرون است که آن چیزی مهمی نیست. یک مرتبه از داخل هم قطع شده است. در این صورت، این زن دیگر طاهر شده است. این نمازش هم نصفه بوده است و نصف فایده ندارد. طاهر هم که شده، الان به صلاتی با وظایف اختیاری موظف شده است. این را قبلا هم گفتم. اختیاری و اضطراری داریم. زن در حالی که استحاضه اش در جریان است، غسل می کند؛ این، طهارتی است؛ اما اضطراری است؛ چون با جریان استحاضه و استحاضه هم حدث است. با اینکه جاری است، غسل را می کند و نماز را هم می خواند؛ اما اضطراری است. اما موقعی که انقطاع تام و کامل پیدا کرد، به حالت اختیاری وارد شده است. یعنی خداوند از او نماز، غسل و وضوی اختیاری می خواهد. اختیاری یعنی کامل. مثل وضو و تیمم که تیمم، اضطراری و وضو، اختیاری است. اصطلاحی است. این طور تعبیر می کنند. طهارت اختیاریه، وضوست و طهارت اضطراریه، تیمم است. این زن آنهایی را که در حال جریان خون، انجام داده است، اضطراری بوده اند. فرض این است که الان طاهر شده است؛ پس قادر به نماز و طهارت اختیاری است. یعنی در حالی که دیگر حدثی ندارد، اختیاری می شود. بنابراین اگر یقین کرد که دیگر از داخل هم قطع شده است، اولا پنبه ها و اینها باید عوض بشود و بعد وضو و غسل و نماز را هم باید اعاده کند. پنبه های آلوده را در می آورد و تطهیر می کند؛ چون دیگر پنبه نمی خواهد و فرض این‌است که پاک است. اما باید آبکشی کند. البته اگر وقت داشته باشد.

 

سوال: از حیض که طاهر شده است، حتما باید یک غسلی بکند. این استحاضه هم از این جهت مثل غسل است؟ این وظیفه استحاضه اش را انجام داده است؛ حالا به فرمایش حضرت عالی، اضطراری بوده است؛ ولی به هر حال وظیفه ای داشته است.

جواب: نماز را تمام نکرده است؛ آن موقعی که احساس انقطاع کرده است، وسط نماز بوده است.

 

سوال: نماز بعدی چه می شود؟

جواب: کاری به نماز بعدی نداریم. همان نماز که وسطش احساس کرد پاک است، نصف دومش به درد نمی خورد؛ چون برای نصف دومش در حال پاکی است و باید وظیفه اختیاریه انجام دهد. آن نصف دوم، باطل است. بطلانش از بابت نصف دوم نمازش است. چون وسط نماز متوجه شده است، یک نصف را اضطراری خوانده است و در نصف دوم چون که دیگر هیچ خونی نمی آید و از داخل قطع شده است، به وظیفه اختیاری موظف است و آن غسلی که در حال جریان استحاضه انجام داده، چیز اضطراری بوده است و کفایت از اختیاری نمی کند؛ يعنی از غسل در حال پاکی کامل، کفایت نمی کند. آن وقت نصف دوم نمازش که قادر است به این، تا زمانی که عاجز بود، اشکالی نداشت؛ اما الان از نصف دوم نماز که قادر شد، دیگر باطل است.

 

سوال: فرض کنید بعد از نماز پاک می شود. برای [نماز] بعدی نیاز به غسل ندارد؟

جواب: بله دارد. چون که الان که پاک شده است، اولین نمازی که می خواهد بعد از پاکی بخواند، احتیاج به تجدید دارد؛ برای اینکه آن حدث استحاضه، طهارت اضطراری هم همراهش آمد؛ اما الان که پاک شده، قادر به اختیاری است؛ یعنی در حال پاکی غسل کند. این دیگر اختیاری است و باید تجدید کند. اگر وسط نمازش بود، همان نماز باطل است و باید اعاده اش کند. اما اگر فرض کردیم که بعد از نماز اول و قبل از نماز دوم است، برای نماز دوم باید انجام دهد.

 

مسأله: مستحاضه کثیره ای که خونش قبل از نماز و در زمانی که برای غسل وسعت دارد قطع شد

مسألة. المستحاضة الکثیرة ان انقطع دمها قبل الصلاة فی فترة تسع الغسل وجب علیها ان تغتسل فی تلک الفترة؛ و لکن ان انقطع الدم بعد الغسل و قبل الصلاة و ضاق الوقت عن الغسل و الصلاة، صلت مع ذلک الغسل و کذلک الوضوء.

حالا این مسأله در مورد پاکی کامل نیست. این یک فتره ای است. گاهی استحاضه، فتراتی دارد. در یک فتره نیم ساعته، یک ساعته یا دو ساعته خون نمی آید و زن پاک است. اگر این طور شد که یک فتره ای است و دوباره عود می کند، به خاطر این فتره، دوباره تمام را باید اعاده کند. چون این فتره، فتره پاکی است و طهارتش طهارت اختیاریه است. آنکه در حال جریان خون استحاضه، آن غسل را کرده است، اضطراری بوده است. اضطراری کافی از اختیاری نیست.

 

سوال: فتره اش باید به اندازه ای باشد که هم بتواند ...

جواب: بله؛ همه را انجام دهد.

 

سوال: اگر فقط به اندازه نماز خواندن باشد، چطور می شود؟

جواب: به همان اکتفا می کند و احتیاطا نماز را اعاده می کند. تیمم هم می شود بگیرد. بدل از غسل و بدل از وضو تیمم بگیرد. چاره ای ندارد.

 

حکم انقطاع خون بعد از غسل و قبل از نماز و تنگی وقت از انجام غسل و نماز

و لکن ان انقطع الدم بعد الغسل و قبل الصلاة و ضاق الوقت عن الغسل و الصلاة، صلت مع ذلک الغسل و کذلک الوضوء.

در صورت ضیق وقت، چه باید بکند؟

صلت مع ذلک الغسل و کذلک الوضوء.

اینجا دیگر تیممش را ننوشته ام؛ ولی اگر نمی تواند و برای تجدید وقت ندارد، احتیاطا تیمم کند. الان قطعا احتیاط واجب به نظرم می آید؛ چون به تجدید وضو و غسل موظف است و وقت ندارد. چون وقت ندارد و عاجز است، وظیفه اش تیمم است. باید این را اضافه کنیم: "و تیمم بدلا عن الوضوء و الغسل".

اين هم با وسعت وقت است. اگر طوری است که وقت تیمم هم ندارد، دیگر ساقط است.

 

سوال: آن وقت نماز را باید اعاده کند یا نه؟

جواب: نه؛ دیگر می خواند و مثل فاقد الطهورین است. همان نماز را می خواند. حالا اگر بعدا احتیاطا اعاده اش کند هم خوب است‌؛ اما آقایان نگفته اند.

 

مسأله: بطلان اعمال مستحاضه ای که همه وظایفش را انجام ندهد

مسألة. المستحاضة ان ترکت عملا واحدا کان من وظائفها حتی مثل تعویض القطنة فصلاتها باطلة.

اگر زن مستحاضه یکی از این همه اعمالی را که گفتیم، انجام نداد، کلش باطل است؛ مثل همین تعویض قطنة یا اگر خون به مندیل هم رسیده است، مندیل را هم باید عوض کند. مندیل یعنی لنگ یا دستمال بزرگی که دور خودش می بندد به طوری که پنبه را محکم بگیرد و بالای پنبه هست.

به حکم طاهره بودن مستحاضه ای که وظایفش را انجام دهد

المستحاضة ان فعلت ما یجب علیها لصلاتها جاز لها الدخول فی المسجد.

حالا تفاوت نظر ما با مثلا محقق خویی اینجاست.

در اینجا ما می گوییم آن اجماعی که داریم...

المستحاضة ان فعلت ما علیها من الاعمال لصلاتها کانت بحکم الطاهرة.

این بر مبنای ماست و خیلی از آقایان هم مبنایشان همین است.

ان فعلت ما یجب علیها لصلاتها جاز لها الدخول فی المسجد.

حتی دخول در مسجد الحرام هم جایز است.

و المسجد النبوی و التوقف فی سائر المساجد و قرائة سور العزائم بدون تجدید الغسل و کذا تجوز لها المواقعة ان فعلت جميع وظائفها الصلاتیة. نعم تجدید الغسل للمواقعة مستحب.

روایت دارد که مستحب است به خاطر مواقعه، قبل از مواقعه غسل کند. این به نظر ما مستحب است.

و هکذا يجوز مس کتابة القرآن و اسم الجلالة و الانبیاء و الائمة ان فعلت ما یجب علیها لصلاتها الا ان تکون محدثة ... .

یعنی طاهره. کانت بحکم الطاهرة یعنی من جميع الجهات.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo