< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/08/23

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: استحاضه/دماء ثلاثه/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

 

مسأله: وجوب مبادرت به نماز برای مستحاضه بعد از انجام وضو یا غسل

مسألة ۴۲۰. المستحاضة القلیلة بعد أن توضّأت و المتوسطة و الکثیرة بعد أن اغتسلت وجبت علیهن المبادرة الی الصلاة.

بحث در مبادرت است. یعنی اولا وضو و غسلشان بعد از دخول وقت باید باشد و بعد هم باید به نماز مبادرت کند. این وجوب مبادرت را از ظواهر روایات می فهمیم. مثلا در مورد نماز عصر داریم که باید بلافاصله بعد از ظهر باشد؛ فلذا دارد که تجمع بین الصلاتین و اگر نماز عصر را کمی فاصله انداخت، دوباره یک غسل دیگر برای نماز عصر انجام دهد. پس این مبادرت از مطاوی روایات مختلفه، بر ما ثابت شده است. مبادرت یعنی فوریت؛ یعنی بی خود، عقب نیاندازد.

و لابأس بالاذان و الاقامة و قرائة الادعیة ...

حالا راجع به این مبادرت که گفتیم، انجام مستحبات اشکال ندارد. مثلا انجام اذان و اقامه و تعقیبات نماز در حد متعارف اشکال ندارد و خلاف مبادرت نیست. برای اینکه دلیل منصرف می شود و از ادله، این را فهمیدیم‌ که به مبادرت عرفیه، منصرفند؛ یعنی اینکه انجام نماز خشک و خالی لازم نیست و به نماز متعارف ناظرند. نماز متعارف، همراه با اذان، اقامه و اینهاست. یا مثلا قنوت مستحب است؛ اما متعارف در نماز وقتی گفتند نماز بخوان، به چه منصرف است؟ قنوت هم جزئش است.

 

سوال: نوافل را هم شامل می شود؟

جواب: نوافل بحث دیگری است.

 

و لا یجب علیها تجدید الغسل للنوافل.

نوافل، استقلالی دارند و جزء تعقیبات نماز حساب نمی شوند. درباره این نوافل هم می فرماید لازم نیست. این را از سکوت در مقام بیان فهمیدیم. روایاتی که داریم در رابطه با اینکه مثلا صبح یک غسل می کند و نماز می خواند؛ بلکه دلش می خواهد نافله هم بخواند. برای نماز ظهر و عصرش یک غسل می کند؛ بلکه خیلی آدم مومنی است و می خواهد نوافل هم بخواند‌؛ هشت رکعت نافله ظهر و هشت رکعت هم نافله عصر است. هیچ تذکری داده نشده که اگر می خواهد نافله ای بخواند، برای هر نافله ای غسل جدایی بکند. این سکوت در مقام بیان است. اطلاق دارد و نفی می کند. یعنی معلوم می شود که دیگر لازم نیست.

مسأله: وجوب اعاده طهارت برای مستحاضه ای که بین طهارت و نمازش جدایی انداخته است

مسألة ۴۲۱. المستحاضة ان فرّقت بین طهارتها و صلاتها وجب علیها اعادة الطهارة للصلاة‌؛ لکن ان لم تدخل الدم في فضاء الفرج لم یجب علیها الغسل.

چون بحث مبادرت را خواندیم این دنبال آن است. اگر اول ظهر شد و غسل را انجام داد، ولی فاصله انداخت و مبادرت را رعایت نکرد، مثلا نیم ساعت گذشت و حالا می خواهد نمازش را بخواند، باید غسلش را دوباره اعاده کند.

 

سوال: ولو اینکه خون ندیده باشد؟

جواب: بحث سر این است که خون هست. اگر خون ندیده است، حدثی حاصل نشده است؛ چون که منشأ حدث، خون است. اگر خون، قطع بوده است، چیزی نیست.

 

مسأله: وظیفه مستحاضه در صورتی که خون استحاضه جاری باشد و قطع نشود

مسألة ۴۲ ان کان دم المستحاضة جاریا و لم ینقطع فأن امکن و لم یکن مضرا وجب علیها ادخال القطنة و المنع عن خروج الدم قبل الغسل و بعده و لکن ان کان الدم منقطعا فی حال الغسل و الوضوء فلایجب ادخال القطنة قبلها و وجب ادخالها بعدها للصلاة لاحتمال خروجها في حال الصلاة. و لو لم تفعل و خرج الدم وجبت اعادة الغسل و الوضوء و الصلاة.

اگر در حال غسل خون می آید، باید آن داخل را از پنبه پرکند تا از جریان خون به بیرون، مانع شود. معلوم است. برای اینکه خون، نجس است و اگر بیرون بیاید، آب غسل، نجس می شود و با آب نجس، غسل باطل است. پس شرعا و عرفا و عقلا موظف است به اینکه اندرونش را از پنبه پر کند و به نحوی محکمش کند که خون بیرون نیاید. اما اگر خون نمی آید، از بحث، خارج است. مثل اینکه اگر کسی دستشویی نرفت، باز باید وضو بگیرد؟ لازم نیست.

 

سوال: اینکه فرمودید باید پنبه بگذارد، همزمان با بیرون آمدن خون، می تواند غسل کند که باید پنبه بگذارد؟

جواب: چاره ای ندارد. دائم الاستحاضة است. اگر این کار نکند، هیچ نماز نخواند؟ ۲۴ ساعت خون می آید.

 

و لو لم تفعل و خرج الدم وجبت اعادة الغسل و الوضوء و الصلاة.

حالا اگر این کار را نکرد و خون آمد و جریان پیدا کرد، همه، باطلند. حتی نمازش هم باطل است و باید اعاده کند.

 

سوال: تیمم هم ...

جواب: تیمم هم احتیاطا.

 

سوال: اگر برای نماز وقت داشته باشد، می تواند صبر کند تا خون انقطاع پیدا کند؟ می داند اگر صبر کند، خون، منقطع می شود.

جواب: اینها را قبلا زیاد خوانده ایم. هم در مسائل قبلی و هم در مسائل بعدی هستند. اینکه فطره ای دارد که می داند پاک است، باید منتظر آن فتره باشد. این را چندین بار گفته ایم و دیگر تکرار نمی کنیم. دیروز بحثش را کردیم. دوران بین اختیاری و اضطراری هست. غسل بدون خون، مثل عمل اختیاری است. غسل با جریان خون، عمل اضطراری است و تا اختیاری ممکن است، نوبت به اضطراری نمی رسد. این را دیروز هم عرض کردیم.

 

در رابطه با پنبه داخل کردن بحثی داریم و آن این است که درباره این پنبه داخل کردن، روایاتی وارد شده است. از جمله صحیحه معاویة بن عمار از ابی عبدالله(ع) است که می فرماید:

"وَ تَغْتَسِلُ لِلصُّبْحِ وَ تَحْتَشِی وَ تَسْتَثْفِرُ...".[1]

اغتسلت و احتشت. برای غسلش باید احتشا کند. احتشا یعنی از پنبه پر کند. از همان ماده گذاشتن حشو درون ماهی است. خود همان حشو از حَشْو به معنی داخل کردن در یک چیز است.

"و احتشت و استثفرت"؛ این استثفار مقداری مشکل است. اما خود زنهایی که مسأله دانند، می دانند. یک لنگ بزرگی می آورد و نصفش می کند و از زیر ما تحت و قبلش [رد می کند] و دو طرفش می کند و از دو طرف بالا می آورد. بعد کمربندی می بندد که کمربند اصطلاحی نیست. یعنی دور کمرش لنگی یا چیزی می بندد که سفت، دور کمرش را بگیرد. این پارچه را که زیر قبل و دبرش گذاشت، دو طرفش را بالا می آورد و هر دو طرفش را به کمربند، گیر می کند. این را استثفار می گویند. بنده شرحش را خیلی واضح عرض کردم. این را بعد از پنبه [می بندند] و برای این است که پنبه محکم شود و نیافتد. الان عوض شده است. ولی آن موقع که نبوده است، به این ترتیب استفاده می کردند. روایات به همان مسائل قدیم ناظرند.

روایت بعدی صحیحه حلبی است که می فرماید:

"... ثُمَّ تَغْتَسِلَ وَ تَسْتَدْخِلَ قُطْنَةً وَ تَسْتَثْفِرَ... ."[2]

که بازهم معنی اش همین است که گفتیم.

و صحیحه زراره می فرماید:

"... اغْتَسَلَتْ وَ احْتَشَتْ وَ اسْتَثْفَرَتْ وَ صَلَّتْ ... ."[3]

اين در موقع غسل است؛ يعنی حین غسل باید این کار را کرده باشد. ولو اینکه اول غسل را می گوید؛ اما منظور این است که این کارها قبل از غسل باید انجام شود که برای موقع غسل، این پنبه ها داخل باشند و استثفار هم صورت گرفته باشد.

بحثی پیرامون بطلان یا عدم بطلان نماز در صورت عدم انجام احتشاء و استثفار

حالا اگر این کارها را نکرد، ببینیم آیا نمازش باطل یا صحیح است؟ در اینجا بین محقق خویی(ره) و غیر ایشان بحثی شده است. این بحث مبتنی است بر اینکه آیا احتشاء یعنی داخل کردن پنبه و استثفار یعنی همان کاری که شرح دادم، تعبدا واجبند که اگر قبل از نمازش اینها را انجام نداد، نمازش صد در صد باطل است یا اینکه واجب تعبدی نیستند و واجب مقدمی اند و فقط برای جلوگیری از جریان خون اند؟ آقای خویی(ره) می گوید چون که این مسأله عقلی است که اگر خون بیرون بیاید، به ظاهر بدن می رسد. به ظاهر بدن که رسید، هم غسل و هم نمازش باطل است و مصیبتش هم سنگین است؛ از جهت اینکه خون استحاضه، اقل از درهمش هم مجاز نیست. خون غیر از اینها، اقل از درهمش مجاز است؛ اما حیض، نفاس و استحاضه، اقل از درهمش و حتی یک سر سوزنش هم مجاز نیست. آن وقت آقای خویی(ره) می فرماید این روایات، چیزی مثل ارشاد به حکم عقلی اند؛ برای اینکه اگر خون بیرون آمد و ظاهر بدن نجس شد، دیگر همه چیز باطل می شود و برای اینکه مبتلا به این مسأله نشود، به احتشاء و استثفار دستور داده شده است. این را سیدنا الاستاد الخوئي(ره) می فرماید. پس این مسأله، چیزی تعبدی نیست و به منظور جلوگیری از آمدن خون است.[4]

ثمره اش در جایی است که اگر فرض کردیم این کارها را نکرد، آنهایی که می گویند تعبدی است، می گویند نماز باطل است. اما آقای خویی(ره) می فرمايد تعبدی نیست و مثل یک ارشاد عقلی است؛ به خاطر اینکه اگر این کار را نکرد و خون تصادفا نیامد و به بیرون نرسید، نمازش صحیح است. خون باید به بیرون برسد و بودن داخل فرج مهم نیست. رسیدن به بیرون مهم است. این واضح است و [بر اساس] اختلاف مبناست.

ما شرح این مطلب را نوشته ایم:

خالف فی ذلک السید الاستاد الخوئي(ره) و قال لا یستفاد من الروایات الا أن خروج الدم مبطل. بل المراد أن خروج الدم یضر من جهة تلویث البدن و اللبا.. .

تا آخر که شرح این مطلب را نوشته ایم. همینی است که خدمتتان عرض کردیم.

 

سوال: اگر بدن را ملوث کرده است، این طوری باطل نیست.

جواب: می گویم نکرده است. ثمره اش در جایی ظاهر می شود که این کارها را نکرده و خون هم نیامده است. حالا صحیح یا باطل است؟ آقای خویی(ره) می گوید صحیح و مشهور می گویند باطل است.

 

نظر استاد در محل بحث

ما نوشته ایم که:

و الانصاف عدم ظهورها عرفا فی الحکم التعبدی و ان کان احوط لا سیما بلحاظ ذهاب المشهور الیه.

مشهور قائل شده اند به اینکه تعبدی است و ما به احترام مشهور احتیاط می کنیم و الا این فرمایش محقق خویی(ره) هم چیز بعیدی نیست و خلاف ظاهر هم حساب نمی شود. یعنی احتمالش انصافا هست و احتمال جدی هست که این طوری باشد. فوقش این است که بگوییم مجمل است. ممکن است تعبدی باشد؛ اما احتمال تعبدی بودن لنگ بستن و پنبه گذاشتن، چیز بعیدی است. شارع به این کارها چه کار دارد. اینها به خاطر این است که خون، بیرون نیاید و بدن به خاطر نماز پاک باشد. یعنی همان فرمایش آقای خویی(ره) درست است. اما چون که مشهور آن طور گفته اند، ما جرأت نمی کنیم خلاف مشهور فتوا دهیم؛ لذا احتیاط می کنیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo