< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1401/07/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کیفیت غسل و احکام آن/غسل جنابت/غسل های واجب/غسل ها/کتاب الطهارة

مساله: نحوه شستن اعضای وسط بدن در غسل

مسألة ۳۷۱. ان قلنا بوجوب الترتيب بین الجانبین فنصف السرة و نصف العورة یغسل مع الجانب الایمن و النصف الآخر مع الجانب الایسر. و الاحسن ان یغسل کل منهما مع الجانبین.

این بیان از بابت آن است که ببینیم آیا در غسل جنابت ترتیب بین جنب چپ و جنب راست معتبر هست یا نه؟ ترتیب بین جنب راست و جنب چپ علی المشهور است. یعنی مشهور قدما از زمان شیخ طوسی و قبلش و بعدش و اینها، الی یومنا هذا تا زمان محقق خویی همین بوده است. ایشان بر اساس روایات زیاد و صحیح السندی که داریم و از آنها عدم اعتبار ترتیب استفاده می شود، ترتیب را منکر شده است. ما هم بررسی کردیم و دیدیم که انصافا ادله ایشان، ادله متقنی هستند. منتهی مشکل این است که اصحاب به این قضیه فتوا نداده اند. مشهور مسلم که کاد ان یکون مجمعا علیه شرطیت ترتیب است. این جلوی فتوای ما را گرفته و الا ما هم فتوا دادیم و در رساله مان هم آن را نوشتیم ولی بعدش مقداری دچار تردید شدیم. خوب بزرگان از قدیم این روایات در اختیارشان بوده پس معلوم است نکته ای در کار بوده که این طور گفته اند. فلهذا بنا را بر احتیاط واجب گذاشتیم. لذا باید رساله ای را که نوشته ایم و دست آقايان هم هست،

خوب حالا اگر به شرطیت ترتیب بین جانب راست و چپ قائل بشویم، اعضایی که درست در نقطه وسط بدن انسان قرار دارند یعنی عوره و سرة (ناف)ا قاعده اش این است که اینها هم دو نصف [فرض] شوند و نصف با جانب راست و نصف با جانب چپ شسته شود . ولی احتیاط مستحب است که کل آن ها، هم با جانب راست و هم با جانب چپ شسته شود. این را علما هم فرموده اند و احتیاط استحبابی است.

سوال و جواب:

در غسل مس میت چطور؟

خیر. هر غسلی دستور خودش را دارد. ربطی به هم ندارند. این بحث فقط راجع به غسل جنابت است.

آن روایتی هم که داریم که غسل میت مثل غسل جنابت است. این یک دلالت خیلی ضعیف و بالاجمالی است. چون جهت تشبیه معلوم نیست؟ در حالتی که روایاتی دلالت صریح بر عدم وجوب ترتیب دارند و اینها خیلی زیادند.پس به خاطر این تشبیهی که معلوم نیست مراد چیست نمی شود از همه آن روایات دست برداریم. فلهذا مطلب همین است که عرض کردم که از نظر استدلال، مطلب آقای خویی درست است چیزی که مانعمان می شود فتوای اصحاب است فلهذا به احتیاط وجوبی قائل می شویم.

مساله: شستن مقداری از قسمت های دیگر در حین شستن هر قسمت

مسألة ۳۷ عندما یغسل الاقسام الثلاثة من البدن لابد و ان یغسل مقدارا من القسم الاخر زیادة علیه ....

اين مساله ی مختصری است و آن احتیاط در شستن مقداری اضافه از اطراف هر قسمتی است که مشغول شستن آن می شود. پس سر و گردن یا جنب راست یا جنب چپ را که می شوید مقداری از اطراف اضافه کند. این را مقدمه علمیه می گویند. یعنی به خاطر تحصیل یقین که واجب را انجام داده است و کوتاهی نکرده است.

مساله: احتیاط در شستن گردن

مسألة. الأحوط استحبابا بعد غسل الرقبة مع الراس ان یغسلها مع البدن...

معروف و مشهور است که اولین عضو که آدم می شوید سر و گردن است. بعد جنب راست و بعد جنب چپ. حالا یک احتمالی هست که یکی از علمای دزفول خدا رحمتش کند به این احتمال، خیلی اهمیت می داد. مرحوم معزی معتقد بود به اینکه گردن ملحق به سر نیست. بلکه ملحق به بدن است. یعنی شما وقتی می خواهید جانب راست و چپ را بشویید از کتف نباید شروع کنید از خود گردن باید شروع کنید. خود گردن را دو نصف بکنید. علی ما قال به المرحوم الشيخ محمد علی المعزّي(ره) از مجتهدین هم بوده و شخص فاضلی هم بود. کتاب خیلی خوبی نوشته به نام تجدید الدوارس.

لکن این مطلبی که فرموده اعتباری ندارد و گردن همراه با سر است. دلیل واضحی دارد و من تعجب می کنم چطور مرحوم آقای معزی متوجه این دلیل نشده است. زیرا در روایت فرموده: «یبدأ بالرأس و بعد ان غسل رأسه، فیبدأ من المنکب الایمن ثم المنکب الایسر." این یعنی اینکه گردن را جزء سر حساب کرده‌است که بعد از آنکه از سر فارغ شد، در مرحله بعدی از کتف شروع کرده است؛ نه از گردن. حال آنکه اگر چنانچه طبق نظر ایشان درست بود، می بایست تکلیف گردن را معین کند که از گردن شروع کند.

ایشان آقای مخبر را وصی خودش کرده بود و وصیت هم کرده بود که طبق فتوای خودم غسلم بده. آقای مخبر گفت من ابتدا متحیر ماندم چون فتوای خودش اين طور است و ما فتوایش را قبول نداریم. اعتباری ندارد. لهذا گفت دو غسلش دادم. یکی طبق فتوای خودش و یکی طبق فتوای خودمان.

سوال: اگر گردن را با سر نشست و با سمت راست و چپ شست، این غسل اشکال شرعی دارد؟

جواب: طبق نظر ما اشکال شرعی دارد و صحیح نیست.

مسأله: علم به شسته نشدن نقطه نامعلومی از بدن بعد از غسل

مسألة. اذا علم بعد الغسل بان نقطة من البدن لایعرفها بقیت غیر مغسولة وجبت اعادة الغسل.

مطلب معلوم است. غسل را انجام داده و تمام کرده و بعدش یقین کرده که نقطه ای نا معلوم، بدون غسل مانده است. [مجهول بودن آن محل فایده ندارد. پس این غسل باطل است و باید اعاده کند.

مسأله: علم بعد از غسل به شسته نشدن جزء معینی از طرف راست یا چپ

مسألة. اذا علم بعد الغسل بان جزئا معینا من احد الجانبین الایمن او الایسر بقی غیر مغسول، وجب غسل ذلک الجزء...

اين ناظر به همان بحث ترتیب است. ترتیب بین جنب راست و جنب چپ. اگر قائل شدیم به وجوب ترتیب بین چپ و راست، غسل کرد و بعد از غسل یادش آمد که نقطه ای از جانب راست مغسول نشده است. طبق آن مبنایی که گفتیم اگر این نقطه را از جانب راست شست، باید کل جانب چپ را هم بشوید. برای اینکه جانب چپ، از جانب راست متاخر بوده و جانب راست ناقص بوده است. پس وقتی کاملش کرد باید دوباره کل جانب چپ را هم بشوید.

اما اگر چیزی از جانب چپ غیر مغسول مانده باشد، همان را می شوید و اشکالی ندارد.

خوب اما اگر قائل مثل آقای خویی قائل به ترتیب نشدیم. جانب راست را که می شوید اکتفا می کند؛ چون جانب چپ و جانب راست تقدم و تاخری نسبت به همدیگر ندارند.

و ان علم ببقاء جزء من الرأس و الرقبة غیر مغسول، وجب غسله و غسل...

معلوم است اگر که متوجه شد که مقداری از جانب سر و گردن را نشسته است و ناقص بوده‌است، حالا سر و گردن را که کامل می کند، دوباره جانب راست و جانب چپ را هم باید بشوید. به خاطر وجوب ترتیب. چون ترتیب واجب است. اول سر و گردن است بعد جانب راست و بعد جانب چپ. فرض این است که ترتیب را رعایت نکرده است. فلهذا باید بعد از اینکه سر و گردن را کامل کرد جانب راست و چپ را دوباره باید اعاده کند.

سوال: در بحث قبلی، بحث اصلی، این شهرت، شهرت قوی است. مبنای حضرت عالی تا حدودی تفاوتش در همین است که اگر شهرت قوی باشد، طبق شهرت، فتوا می دهید و دیگر احتیاط واجب نمی دهید.

جواب: قوتش فرق می کند. اگر خیلی خیلی قوی باشد بله. اگر متوسط باشد احتیاط واجب می کنیم. حداقلش احتیاط واجب است. احتیاط واجب را از ما بپذیرید و الا مطلب محقق خویی کاملا درست است. از جهت ملاحظه روایات، حق با آقای خویی است. منتهی اشکال مطلب همین بود که عرض کردیم. یعنی چون که در تقابل با فتوای مشهور است. ... این طور نیست که می فرمایید. ده تا روایت داریم که دلالت دارد بر عدم وجوب ترتیب. روایات داله بر عدم وجوب ترتیب متعددند و زیادند و سندشان هم درست است. منحصر به این نیست. این یکی را هم آمده توجیهش کرده که دلالتی دارد بر خلاف. ولی منحصر نیست. ما ده، دوازده تا روایت داریم که دلالت می کنند بر عدم ترتیب.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo