< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1400/09/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الطهارة/وضو/حکم دائم الحدث

حکم مبطون

من يخرج منه الغائط متکررا ...

بحث ما در مورد مبطون است که سلس الغائط دارد. اگر سختش است و در اثنای نماز نمی تواند وضو بگیرد و مشقت دارد، یک وضو برای هر نماز کافی است. این در صورت مشقت است. ولی اگر مشقت آن چنانی ندارد، باید کاسه ی آبی پهلوی خودش بگذارد و هر زمان که حدث از او خارج شد، وضو بگیرد. مشهور در مورد مبطون، این طور فتوا داده اند. اما محقق خویی(ره) مخالفت کرده است. [1] منشأش این است که یک روایت هست که نسخه بدل دارد و یک جور خوانده نشده و مختلف نقل شده است. چون مختلف نقل شده، مجمل است و دلالتش از بین می رود.

"رواها ابن بکیر عن محمد بن مسلم تارة و اخری عن علاء بن رزين. اما ما رواها ابن بکیر فتارة رواها عن محمد بن مسلم عن الباقر عليه السلام هکذا: سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع (امام باقر(ع)) عَنِ الْمَبْطُونِ فَقَالَ یَبْنِی عَلَی صَلَاتِهِ.[2] "

و در نقل دیگری آمده است: "صَاحِبُ الْبَطَنِ الْغَالِبِ یَتَوَضَّأُ و یَبْنِی عَلَی صَلَاتِهِ".[3] "یبنی علی صلاته" یعنی یک وضو می گیرد و نمازش را ادامه می دهد. این دو تا نقل، معنایشان این است که یک وضو بس است و با همان وضو، نماز را تا آخر می خواند.

"و فی نقل آخر: صَاحِبُ الْبَطَنِ الْغَالِبِ یَتَوَضَّأُ ثُمَّ یَرْجِعُ فِی صَلَاتِهِ فَیُتِمُّ مَا بَقِیَ.[4] "

صاحب بَطَن غالب که به سلس مبتلا شده است، وضو می گیرد. اما معنی "ثم يرجع فی صلاته"، معلوم نیست. شاید معنی اش این است که دوباره وضو بگیرد. "فیتم ما بقی" یعنی در وسط نماز که غائط خارج شد، وضو را دوباره بگیرد و نمازش را بخواند. مستند مبنای مشهور که فرموده اند وضو را باید اعاده کند، این روایت است. اما دو نقل قبلی ظهور دارند در اینکه یک وضو کافی است؛ یعنی وضویی اول نماز می گیرد و تا آخرش ادامه می دهد. «بنا می گذارد» یعنی اینکه با آن نماز می خواند. مشکل کار اینجاست. مشهور که آن فتوا را داده اند، ظاهرا این نقل آخر را به تنهایی مبنا قرار داده اند و حال آنکه هر سه قسم روایت شده است. یعنی نمی دانیم که این یک روایت از محمد بن مسلم، به چه عبارتی است. اگر به صورت سومی باشد، بر مبنای مشهور دلالت دارد. اما اگر به صورت اول و دوم باشد، بر ضدش دلالت دارد و یک وضو کافی است. پس می خواهیم این را بگوییم که در این مساله ما با این مشکل مواجهیم که روایت، به صورت های مختلف قرائت شده است. یک صورتش خوب است و دلالت بر مطلوب دارد و به دو شکل دیگر که خوانده شده بر مطلوب دلالت ندارد و بر خلاف مطلوب یعنی بر خلاف مذهب مشهور دلالت دارد. بنابراین طبق بعضی از نقل ها معنی‌ روایت این است که یک وضو کافی ‌است و تکرارش لازم نیست و طبق نقل دیگر باید هر دم وضو را تکرار کند.

سوال و جواب: نمی دانیم امام (ع) کدام را فرموده‌ است و قدر متیقنی ندارد. این قدر متیقن در مقام عمل است و از روایت می خواهیم بفهمیم که حجت بر ما چه گفته ‌است. اگر که ثابت شد که امام(ع) صورت اول یا دوم را فرموده است، معنی اش این است که تکرار لازم نیست و بر خلاف مطلوب دلالت دارد. حالا اینکه امام(ع) این طور فرموده باشد، احتمالی است و "اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال". وقتی حجتی ندارید، آن احتياط، مستحبی است و باید به اصالة البرائة رجوع کنید. احتمال که شد، شک است. دیگر حجت نیست و از حجیت ساقط شد. وقتی اماره ای نداریم، مرجع بعدی ما اصالة البرائة است. بنابراین اختلاف ما با مشهور بر سر همین‌ است. جان کلام همین جاست که این روایت به سه شکل خوانده شده و هر سه هم معتبرند. تصادفا راویانشان نیز معتبرند. احتمالات متعارضند و "اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال". در این صورت به اصالة البرائة نوبت می رسد. وقتی نمی دانیم که آیا آن لازم است یا نه، اصالة البرائة را جاری می کنیم و می گوییم که لازم نیست.

نظر محقق خویی(ره) درباره حکم مبطون

آقای خویی حتی اصالة البرائه را هم نفرموده است. ایشان فرموده اند که اینجا جای قاعده اشتغال نیست؛ چون حجتی نداریم و اصل شرطیت، مشکوک است. اگر شرط قطعی داشتیم و در امتثالش شک کردیم، جای قاعده اشتغال است. اما اگر در اصل شرطیت، شک کردیم و ندانستیم که شرط هست یا نه، یا اینکه مانع هست یا نه، اصالة البرائة جاریست. محقق خویی(ره) فرموده است که در موثقه سماعه امام(ع) فرمود: "فَإِنَّمَا ذَلِکَ بَلَاءٌ ابْتُلِیَ بِهِ"[5] ؛ یعنی این یک بلایی است که خدا به جانش انداخته و به آن مبتلا شده است. خدا عذرش را قبول می کند و همان یک وضو بس است و چیزی بر گردنش نیست. این روایت در مورد سلس البول است؛ اما تعلیلش، علت عامه است. تعلیل در اینجا مثل"لا تاکل الرمان لانه حامض" که در آن نتيجه اين می شود که عموم "لانه حامض" را می گیریم و حکم، اختصاص به انار ندارد. این را عموم تعلیل می گویند. آقای خویی می فرماید چیزی که امام(ع) در ذیل برای سلس البول فرمود، علت عامی است؛ پس می توانیم به عموم تعلیل تمسک کنیم و بگوییم که هر جا بلایی از خدا بود، شما معذورید و خدا عذرتان را قبول می کند و یک وضو کافی است. بنابراین با عموم تعلیلی که در موثقه سماعه هست از سلس البول به سلس الغائط تعدی می کنیم و دیگر لازم نیست که این شخص وضو را اعاده کند؛ مگر اینکه حدث دیگری از او خارج شود. این عموم تعلیلی است که در باب غائط هم به آن تمسک می کنیم.[6] چون فرض این است که آن روایت احتمالی‌ شد و در آن تردید کردیم و نمی دانیم که به چه عبارتی است. لذا ساقط شد. بعد از سقوط آن روایت، چه اشکالی دارد که به عموم تعلیل موثقه سماعه رجوع کنیم؟ محقق خویی(ره) می فرماید: بعد از آنکه آن روایت ساقط شد، به عموم تعلیل مستفاد از موثقه سماعه رجوع می کنیم.

سوال و جواب: یک بار یا بیشتر فرقی نمی کند. یک بار باید وضو را تکرار کند یا نه؟ کاری به سختی اش نداریم. طبق نقل های دیگر روایت که معتبر هستند می فرماید که همان وضوی قبل از نماز کافی است. سه نقل بود. نقل های اول و دومش ظهور در این معنا دارند که وضوی اولی که قبل از نماز گرفته شده، کافی‌است و احتیاج به تکرار ندارد. اینها با نقل سوم که بر تکرار وضو دلالت دارد، معارضه می کنند و ساقط می شوند. اگر دو تا دلیل داشتیم و یکی از آنها گفت که نماز جمعه واجب است و دیگری گفت که واجب نیست، تعارض می کنند. یا اگر یکی گفت که فلان چیز حرام است و دیگری گفت که حرام نیست، تعارض می کنند. آن نقل ها متعارضند و نمی توانیم به آنها استناد کنیم. در اینجا اصالة البرائة را داریم. ولی محقق خویی(ره) بالاتر از اصالة البرائة را می فرماید و می فرماید که به عموم تعلیل مستفاد از موثقه سماعه رجوع می کنیم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo