< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1400/09/13

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الطهارة/وضو/نواقض وضو

بحث فقه ما در این جلسه در حقیقت، بحثی اصولی است. به اين مساله، مساله تعاقب الحالتين می گویند.

مسأله: شک در تقدم و تأخر وضو یا حدث یقینی

مسألة. من یدری بانه توضأ و أحدث و لا یدري أيهما متقدم و ایهما متأخر فان کان شکه فی ذلک قبل الصلاة او فی اثنائها نقضها و توضأ ...

شخصی هم به وضو و هم به حدث یقین دارد؛ اما نمی داند کدام جلو و کدام عقب بود. اگر وضو عقب بوده است، الآن وضو دارد و می تواند نماز بخواند و اگر حدث، دومی بوده، الآن محدث است و نمی تواند نماز بخواند. حالا تکلیفش چیست؟ اگر این شک بعد از اتمام نماز برایش پیدا شد، نمازش صحیح است؛ ولی برای نمازهای بعدی باید وضو بگیرد. اما اگر قبل از نماز شک کرد، تکلیفش این است که باید وضو بگیرد و نمی تواند نماز بخواند. اگر به آن حالت، نماز بخواند، نمازش باطل است. این را بحث تعاقب الحالتين می گویند. این بحث، یکی از مباحث مهم است و محلش یکی از تنبیهات استصحاب باید باشد.

بیان سه فرض در محل بحث

این بحث، چند صورت دارد.

یک صورت این است که هر دو مجهول التاریخند.

صورت دیگر این است که یکی از آنها معلوم التاريخ است‌.

البته در اینجا نمی شود که هر دو معلوم التاريخ باشند؛ چون اگر هر دو معلوم التاريخ باشند، شکی باقی نمی ماند و معلوم است که کدامشان قبل و کدامشان بعد بوده و بحثی نداریم.

اما صورتی که هر دو مجهول التاريخند، صورتی است که این شخص می داند وضویی گرفته و یک حدثی از او سر زده است؛ اما نمی داند که هر کدامش در چه ساعتی اتفاق افتاده‌ است. در اینجا استصحاب جاری نیست و باید وضو بگیرد.

اما آن صورتی که یکی از آنها معلوم التاريخ است.

دو حالت دارد یا آن معلوم التاريخ وضوست و یا آن معلوم التاريخ حدث است.

پس بحث ما سه صورت می شود. یک صورت هر دو مجهول التاريخند. صورت دیگر وضو معلوم التاريخ و صورت سوم حدث، معلوم التاريخ است. حالا ببینیم سرنوشت قضیه چه می شود.

اما صورت اول صورتی است که هر دو مجهول التاريخند و ساعتشان معلوم نیست. مثلا الآن ظهر است و این آدم می خواهد نماز بخواند. می داند حدث و وضویی واقع شده؛ اما نمی داند که اين حدث و وضو چه ساعتی بودند و در تقدم و تاخرشان شک دارد. در این حالت مسلم است که باید وضو بگیرد و نماز بخواند‌؛ چون وضو شرط نماز است و با شک در اینکه شرط وجود دارد، نمی تواند به نماز بایستد و باید یقین کند که وضو دارد. این جای قاعده اشتغال است. الاشتغال الیقینی يستدعی البرائة الیقینیة. همه شرایط این گونه اند. مثلا در مورد قبله باید یقین کنیم که سمتی که می ایستیم، قبله است.

دو بیان برای دلیل عدم جریان استصحاب

بیان اول که بیان ماست، این است که دو استصحاب، باهم تعارض می کنند؛ برای اینکه ترجیح بلامرجح است؛ چون هر دو مجهول التاريخند. یقینا در یک وقتی حدثی بود و اگر بخواهیم تا الآن استصحابش کنیم، می توانیم؛ چون احتمال بقایش را تا الآن می دهیم. وضویی هم یقینا بوده است و شک داریم که تا الآن که می خواهیم نماز بخوانیم، وضو باقی است یا حدث، آن را از بین برد؛ می توانیم استصحاب کنیم. در اینجا همان طوری که استصحاب حدث، اقتضای جریان دارد، استصحاب وضو هم اقتضای جریان دارد؛ پس تعارض و تساقط می کنند. در نتیجه ما شک داریم که وضو داریم یا نه؛ پس باید تحصیل یقین به وضو کنیم‌ و وضو بگیریم. این بیان، بیان ما، محقق خویی[1] ، حضرت امام و اکثر آقایان است.

بیان دوم اما مرحوم آخوند در کفایة می فرماید که ما به این دلیل نمی توانیم استصحاب کنیم که نمی توانیم اتصال زمان یقین به زمان شک را احراز کنیم.[2] توضیح اینکه الان می خواهیم نماز بخوانیم و شک داریم که آیا ما بالاخره وضو داریم یا محدثیم. هرکدام را بخواهیم استصحاب کنیم، نمی توانیم. هر کدام از آنها یک زمانی واقع شده اند؛ اما نمی دانیم که زمان وقوعشان چه ساعتی بوده است. آیا آن زمان به الآن که می خواهیم نماز بخوانیم، متصل است یا نه؟ الآن استصحاب جاری می کنیم؛ چون می خواهیم نماز بخوانیم. اگر الآن بخواهیم که حدث را استصحاب کنیم، نمی دانیم که چه موقع به حدث یقین داشتیم؛ پس اتصال زمان وقوع حدث را تا الآن شک داریم. اگر بخواهیم طهارت را استصحاب کنیم، نمی دانیم که چه ساعتی بود. پس اتصالش از آن وقتی که واقع شد تا الآن معلوم نیست؛ شاید حدثی در وسط آمده باشد و آن را از بین برده باشد؛ چون حدث قطعی هم داریم. هم یقین به حدث و هم یقین به طهارت داریم. پس شاید این حدث یقینی، طهارت را از بین برده است. اگر بخوانیم حدث را استصحاب کنیم، باز یک وضوی یقینی داریم که شاید این وضو، آن حدث را از بین برده باشد. بنابراین می فرماید که استصحاب، جاری نیست؛ چون اتصال زمان یقین به زمان شک، باید قطعی باشد و حال آنکه اتصالشان مشکوک است.

بررسی صورت معلوم التاريخ بودن حدث یا وضو

اما در مورد دو صورت دیگر که در آنها حدث یا وضو معلوم التاريخ بود،گفته اند که استصحاب در معلوم التاريخ جاری می شود. معلوم التاريخ یعنی اینکه ساعتش را می دانیم. مثلا الآن که در ساعت 12 می خواهیم نماز بخوانیم، معلوم التاريخي داریم، مثلا وضو یقینا در ساعت 10 واقع شد. ولی نمی دانیم که حدث چه زمانی بود. شاید حدث قبلش یعنی ساعت 9 و شاید بعدش یعنی ساعت 11 بوده است. گفته اند که استصحاب در هر کدام که معلوم التاريخ باشد (حدث یا وضو) جاري است؛ اما در آن دیگری که مجهول التاريخ است، جاري نمی شود؛ چون که در معلوم التاريخ، زمان مشخصی داریم و می توانیم استصحابش کنیم. در اینجا اتصال زمان شک به یقین را داریم. اما در مجهول التاريخ، این اتصال را نداریم. ثمره عمليه اش در جایی ظاهر می شود که اگر معلوم التاريخ وضو بود، استصحابش جاري می شود؛ چون مجهول التاريخ حدث است و استصحابش جاری نیست. در این صورت، استصحاب معلوم التاريخ که وضو بوده، تا الآن جاری است. لذا استصحاب می کنیم و احتیاج به وضو نداریم. این مطابق مبنای مرحوم آخوند و سید کاظم یزدی[3] است.

نظر ما درباره جریان استصحاب در معلوم التاريخ و مجهول التاريخ

ما که قائلیم که فرقی بین معلوم التاریخ و مجعول التاریخ نیست و در هر دو استصحاب جاری می شود و تعارض و تساقط می کنند. نتیجه حرف ما این است که در جميع صور سه گانه، این آدم باید وضو بگیرد. استصحابها با تعارض، سقوط می کنند و شک هم داریم؛ پس باید وضو بگیریم. اما نتیجه مبنای آخوند و سید کاظم این است که استصحاب در معلوم التاريخ، جاري است و فقط در مجهول التاريخ جاری نیست. اگر معلوم التاريخ وضو بود، استصحابش تا الآن جاری است و استصحاب دیگری وجود ندارد تا با آن معارضه کند. چون که استصحاب را در مجهول التاريخ، جاري نمی دانند. اینجاست که ثمره عملیه بین مبنای ما و مبنای مرحوم آخوند ظاهر می شود. یکی از سخت ترین مباحث علم اصول، همین بحث تعاقب حالتين است. فهمیدن فرمایش آخوند که می فرماید زمان یقین به زمان شک متصل نیست، احتیاج به توضیح دارد. توضیحش را برای فردا می گذاریم. بحث، بسیار مهم است و ثمره عملیه هم دارد. بین نظر ما و نظر آخوند و سید، تفاوت عملی وجود دارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo