< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد موسوی جزایری

1400/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: کتاب الطهارة/وضو/غایات وضو

غایات وضو

یکی از مباحث وضو، راجع به غایات وضوست. غایات وضو یعنی اینکه آدم برای چه باید وضو بگیرد. بعضی از اعمال، متوقف بر وضویند. اگر وضو نباشد، آن عمل باطل است یا اینکه ثوابش کم می شود. قسمی از اعمال را هم داریم که اگر وضو نباشد، حرام می شوند. حالا همه اقسام را می خوانیم.

وضو شرط صحت برخی اعمال

این قسمی از اعمال که واجب و متقوم به وضویند و اگر وضو نباشد باطل می شوند، اصلشان دو موردِ نماز و طواف است. نماز (چه واجب و چه مستحب) باید با وضو باشد و بدون وضو باطل است. مورد دیگر طواف واجب است. اگر طواف مستحب بود، بدون وضو صحيح است‌؛ ولی ثوابش کم می شود. اما نماز طواف، احتیاج به وضو دارد.

نماز توابعی دارد؛ مثل وجوب نماز احتیاط، که از جمله در شک بین رکعت سوم و چهارم تشریع شده است که باید بنا را بر اکثر بگذاریم و نماز احتیاط بخوانیم. یا اینکه اگر بین دو و سه، بعد از اکمال دو سجده، شک کردیم، باید بنا را بر اکثر بگذاریم و نماز احتیاط را بخوانیم. این نماز احتیاط، وضو می خواهد.

مورد دیگر از توابع نماز، اجزاء منسیه نمازند. اگر شخصی نماز بخواند و فراموش کند که تشهد بخواند، بعد از نماز واجب است که تشهد را قضا کند و این مورد هم وضو می خواهد. یا اینکه اگر این شخص یک سجده را فراموش کرد، بعد نماز باید این سجده را قضا کند و باید با وضو باشد.

حالا نماز گاهی ادا و گاهی قضاست. نماز قضا هم وضو می خواهد. اما وضو برای انجام سجده سهو، واجب نیست‌؛ ولی اگر با طهارت، همراه باشد، بهتر است.

حالا باید دلیل این چهار قسم را بگوییم. خود نماز چه واجب و چه مستحب و حتی نماز طواف، وضو می خواهد. حتی اگر طواف مستحبی باشد، خود طواف مستحبی وضو نمی خواهد؛ اما نمازش وضو می خواهد؛ چون جزء صلاة است. دلیل بر این مطلب، روایاتی است که صاحب وسائل(ره) در باب اول تا سوم از ابواب وضو، آورده است. از جمله آن روایات، صحيحه زراره است که می فرماید:

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِیزٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ: لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ... .[1]

طهور شامل وضو، غسل و تیمم می شود.

روایت دیگر حدیث لا تعاد است که می فرماید:

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع أَنَّهُ قَالَ: لَا تُعَادُ الصَّلَاةُ إِلَّا مِنْ خَمْسَةٍ الطَّهُورِ وَ الْوَقْتِ وَ الْقِبْلَةِ وَ الرُّکُوعِ وَ السُّجُودِ.[2]

یکی از اینها طهور است. یعنی حتی اگر یادت رفت و نماز را بدون وضو خواندی، باطل است و باید اعاده کنی.

اما در قضیه طواف گفتیم که اگر طواف، واجب است، وضو می خواهد‌؛ ولی طواف مستحب وضو نمی خواهد. بر این مطلب، اجماعات محکیه دلالت دارند همان طور که در مفتاح الکرامة آمده است. همچنین صحاح زیادی بر این مطلب دلالت دارند که از جمله آنها صحیحه علی بن جعفر است که می فرماید:

وَ عَنْهُ عَنِ الْعَمْرَکِیِّ بْنِ عَلِیٍّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِیهِ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ: ... وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ طَافَ ثُمَّ ذَکَرَ أَنَّهُ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ قَالَ یَقْطَعُ طَوَافَهُ وَ لَا یَعْتَدُّ بِهِ.[3]

علی بن جعفر می فرماید که از برادر بزرگوارم حضرت موسی بن جعفر(ع) سوال کردم که کسی مشغول طواف شد و در اثنای طواف یادش آمد که وضو ندارد؛ حضرت(ع) فرمود که طواف را قطع کند و این طواف باطل است. باید وضو بگیرد و طواف را اعاده کند. اما این در مورد طواف واجب است. گفتیم که طواف واجب و مستحب داریم. خود طواف مستحب، وضو نمی خواهد؛ اما نمازش وضو می خواهد. دلیلش دو صحیحه حريز و محمد بن مسلم هستند. صحیحه علی بن جعفر تصريح نداشت؛ چون روایتش این طور بود که راوی سوال کرده است: "رَجُلٍ طَافَ ثُمَّ ذَکَرَ أَنَّهُ عَلَی غَیْرِ وُضُوءٍ" و تصریح نکرد که طواف واجب یا مستحب است. اطلاقش می توانست مستحب را بگیرد. اما روایتی که مستحب را خارج کرده است، صحيحه محمد بن مسلم است:

مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ (شیخ کلینی(ره)) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ (که کنیه اش ابی الخطاب و از اجلّه است) عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَی عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ (همه، صحيح اعلایی اند) قَالَ: سَأَلْتُ أَحَدَهُمَا ع (امام باقر یا امام صادق (علیهما السلام)) عَنْ رَجُلٍ طَافَ طَوَافَ الْفَرِیضَةِ وَ هُوَ عَلَی غَیْرِ طَهُورٍ قَالَ یَتَوَضَّأُ وَ یُعِیدُ طَوَافَهُ (سوال اول راجع به طواف واجب بود) وَ إِنْ کَانَ تَطَوُّعاً تَوَضَّأَ وَ صَلَّی رَکْعَتَیْنِ.[4]

یعنی اگر طواف، مستحب بوده و وضو نگرفته است، دوباره باید وضو بگیرد. اما "صلی رکعتین" یعنی اینکه طواف را لازم نیست إعاده کند؛ بلکه دو رکعت نماز طواف را باید اعاده کند؛ چون نماز طواف، حتما باید با وضو باشد. اما نفرموده که طواف را اعاده کند. پس وضو نداشتن در مورد طواف مستحب، ضرری ندارد.

بحث بعد ما راجع به توابع نماز است. یکی از آنها نماز احتیاط و دیگری اجزای منسیه است. نماز احتیاط و اجزای منسیه، متوقف بر وضویند و بدون وضو باطلند. دلیل بر این مطلب این است که اینها اجزای نمازند؛ پس تمام شرایط نماز در مورد آنها هست.

دلیل اشتراط صحت نماز احتیاط به وضو، موثقه عمار است که حضرت(ع) فرمود که اگر شک کردی بنا را بر اکثر بگذار و نمازت را تمام کن. عبارت روایت این است که ان شاء الله در ذهنتان بماند: "فَأَتِمَّ مَا ظَنَنْتَ أَنَّکَ نَقَصْتَ"‌[5] ؛ یعنی اینکه آن مقداری را که فکر می کنی از نمازت کم شده، بعد از سلام نماز، بیاور. اگر یک رکعت است یک رکعت و اگر دو رکعت است، دو رکعت بیاور. پس این روایت ظهور دارد در اینکه نماز احتیاط، جزء خود نماز و اتمام نماز است. حالا اگر واقعا نمازش را قبلا کاملا خوانده است، مشکلی ندارد. اما اگر ناقص کرده، این همان نقصش است که دارد انجامش می دهد. بنابراین نماز هر شرایطی دارد، اين هم همان شرایط را دارد. این راجع به نماز احتیاط بود. موثقه عمار ساباطی می فرماید: "فَأَتِمَّ مَا ظَنَنْتَ أَنَّکَ نَقَصْتَ‌"؛ یعنی نماز احتیاط را به اندازه احتیاج بخوان.

اما دلیل اشتراط اجزای منسیه به وضو، این است که کسی که سجده یا تشهدی را فراموش کرد، بعد از نمازش قضایش کند. این کار در همین دو مورد است و مورد دیگری ندارد. اینجا امری فرموده اند که ظاهرش این است که این تشهد یا سجده، همان تشهد یا سجده ای است که جزء نماز بوده است؛ ولی خدای تبارک و تعالی امتنان کرده و محلش را توسعه داده است و به جای اینکه در محل خودش باشد، اگر بعد از نماز هم انجام شود، اشکالی ندارد. پس این سجد و تشهد، جزء نمازند که بعد از نماز، انجام می شوند و در این صورت، مشروط به همان شرایط می شوند.

اما دو سجده سهو، جزء نماز نیستند؛ یعنی چیزی از نماز کم نشده است؛ ولی "مُرغِمتین للشيطان" اند؛ یعنی دماغ شیطان را به خاک می مالند. در رابطه با دو سجده سهو هیچ دلیلی نیامده است. چون دو واجب مستقلند و از اجزاء نماز نیستند و دلیلی بر اعتبار و شرطیت طهارت در آنها نیامده است؛ لذا فرموده اند که اصالة البرائه از شرطیت وضو را جاری می کنیم. اما خوب است که آدم احتیاط کند و با وضو سجده سهو را انجام دهد. این کار، خیلی خوب است.

اما معنای اینکه دو سجده سهو، واجب مستقلند، این است که اگر انجام نشدند، نماز باطل نیست. اما اگر اجزاء منسیه، انجام نشدند تا اینکه موالات از بین رفت، محل اشکال است.

اما اشتراط نماز قضایی به وضو برای این است که قاعده عامه داریم که "اقض ما فات کما فات"؛ یعنی نمازی که از تو فوت شده، به همان شکلی که فوت شده، کاملا باید انجامش دهی. اگر نماز جهریه بوده، جهریه قضایش کن و اگر اخفاتیه بود، اخفاتیه قضایش کن. به همان صورتی که فوت شده باید انجامش دهی. عبارت این است: "من فاتته صلاة، فلیقضها کما فاتت"؛[6] یعنی باید قضایش کند همان طوری که فوت شده است. بعدش فقها قاعده ای درست کرده اند و آن قاعده، قاعده "تبعیة القضاء للاداء" است. این قاعده، قاعده ای عامه است. یعنی اگر نمی دانیم که در این نماز قضا چه باید بکنیم، مقتضای قاعده اولیه، تبعیت از اداء است و همه آن شرایط و اجزایی که در نماز اداء، معتبر است، در نماز قضا هم معتبر است. مگر اینکه دلیل خاصی بر خلافش بیاید. اما اگر دلیل خاصی بر خلافش نیامد، مقتضای قاعده اولیه، تبعیت است.

بحثی درباره وضوی قبل از وقت و به قصد نماز

حالا بحث کوتاهی داریم و آن این است که وضویی که برای نماز واجبی مثل نماز ظهر است که وقت معینی دارد، فرموده‌اند که اگر به قصد خود نماز و به عنوان امر غیری و مقدمه نماز انجام می شود، باید بعد از دخول وقت انجام شود. وقت که داخل شد، این طور نیت کنید و نماز بخوانید. اینها را غایات می گویند. اما وضو برای نماز مستحب، این گونه نیست‌؛ چون نماز مستحب، وقت معینی ندارد.

اما اگر این وضو را برای غایت دیگری مثل با طهارت بودن یا قرائت قرآن یا دخول در مسجد می گیریم که مستحب است، هر وقت انجامش دهیم، اشکال ندارد و در این صورت اگر وقت نماز شد و با آن وضو نماز هم بخوانیم، نماز صحیح است. وقتی که وضو با یکی از غایاتش به نحو صحیح واقع شد، همه جا می توانیم به کارش ببریم. برای اینکه این وضو وقتی صحیح بود، طهارت حساب می شود و خدا از ما طهارت می خواهد و باید نمازمان را با طهارت بخوانیم. پس میزانش این است که این وضو غایت صحیحی داشته باشد. اگر داشت، کافی ‌است.

مطلب دیگر این که اگر وضو را فقط برای امر غیری یعنی مقدمه برای نماز می گیریم، گفتیم که باید بعد از دخول وقت باشد‌؛ چون قبل دخول وقت، هنوز وجوب صلاة نیامده و لذا، معنی ندارد که مقدمه اش قبل از خودش واجب شود.

دلیل قول فقهاء بر صحت وضو دقایقی قبل از وقت نماز به قصد خود نماز (مثلا 10 تا 15 دقیقه قبل) که به آن وضوی"تهیؤی" می گویند؛ این است که مستحب است آدم خودش را قبل از وقت نماز، برای نماز مهیا کند. لهذا شهید(ره) در ذکری، روایت مرسله ای از امام باقر(ع) نقل کرده‌ که می فرماید: "لم یوقِّر الصلاة من لم یتهیّأ له من قبل"؛[7] یعنی کسی که قبل از وقت، خودش را برای نماز مهیا نکند، به نماز بی احترامی کرده است. یعنی دستشویی برود، وضو بگیرد و خودش را آماده کند و بهتر این است که قبل از وقت، این کارها را انجام دهد. پس تهیُّأ مستحب است.

حالا ما استدلال دیگری بر آن داریم و آن این است که در آیه شریفه آمده است: ﴿أَقِمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ﴾[8] ؛ یعنی از خود لحظه اول دخول وقت، ما را به اقامه نماز امر کرده است و اقامه نماز به اتیان خود نماز و فوقش اذان و اقامه است. ولی وضو جزئش نیست. پس تکلیف وضو چه می شود؟ وضو جلو می افتد. یعنی اگر به خود آیه هم دقت کنیم چون "لدلوک الشمس" یعنی لحظه اول ظهر، نمازت را اقامه کن، اگر بخواهم در این زمان، نمازم را اقامه کنم، پس خود به خود وضو را باید از قبل گرفته باشم. بنابراين اگر در خود آیه شریفه هم دقت کنیم، دلالت بر همین مطلب دارد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo