درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
99/11/15
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجاب بانوان / بررسی محدوده حجاب بانوان / حکم نگاه مرد به زنی که قصد ازدواج با او را دارد
اگر کسی بخواهد با زنی ازدواج کند در آخرین لحظات که ارادهی ازدواج دارد، میتواند به آن زن نگاه کند.
سؤال: نظر به کدام موضع از مواضع این زن جایز است؟ آیا نظر تلذذی میتواند داشته باشد یا خیر؟ انشاء و ایجاد نظر نباید به قصد تلذذ باشد، ولو اینکه عملاً بداند بعداً نیت تلذذ حاصل میشود. آیا جایی که زمینهی فهم بیشتر و حصول بصیرتِ بیشتر باشد، فقط نظر جایز است و یا هیچ فرقی برایش نمیکند؟ با توجه به برداشت از ادله و آن ادلهای که در مسئله موجود بود، باید سبب زیادیِ بصیرت بشود. نکتهی بعدی این است که آیا باید مورد، جایی باشد که شرعاً امکان تحقق تزویج باشد یا خیر؟
مرحوم صاحب جواهر در جلد 9 صفحه 65 در یکی از بندهای بحثشان میفرمایند باید این زن، زنی باشد که وقتی به او نگاه میکند، ا گر اراده کند که همین الان با او ازدواج کند، امکان ازدواج برایش فراهم باشد. اگر زنی شوهر دارد و میدانیم که قرار است از شوهرش طلاق بگیرد، و مرد میگوید من میخواهم به سفر بروم و قبل از سفر او را ببینم و در سفر به کسی پیغام بدهم و بگویم وکالتاً این زن را برایم عقد کن، ولی نمیتوانم به او نگاه کنم چون این ذاتِ بَعل است و او دارای شوهر است، یا زنی که در عدّه است، طبعاً در عدهی شوهر قبلی است و زمینهی ازدواج با او برایم فراهم نیست و شرعاً امکان ندارد.
مورد سوم زنی است که عادتاً ممکن باشد وقتی از او خواستگاری میکنم، جواب مثبت بدهد، ولی اگر زنی باشد که یقین دارم جواب مثبت نمیدهد و به هیچ وجه همسر من نمیشود، نگاه کردن به او جایز نیست. مثلاً کسی در خانهی دیگری کار میکند و یقین دارد که دختر آن خانه را به او نمیدهند و یواشکی نگاه کند.
مرحوم فاضل در تفصیل الشریعه میفرمایند سرّش این است که اگر بالفعل امکان ازدواج شرعی نباشد، امکان بالقوه کافی نیست. چون وقتی که مقتضای اِستِصحاب عدم امکان بالفعل است، یعنی قبلاً که امکان بالفعل نبوده، الان هم نیست. شاید او ازدواج کند، تا الان که امکان ازدواج نبوده چون مثلاً زن دیگری یا در عدهی دیگری بوده است. پس بگو انشاءالله کماکان امکان ازدواج وجود ندارد. ایشان میفرمایند حتی ممکن است طرف بمیرد و اصلِ موضوع محقق نشود. دلیل بعدی دلیل جواز به ممکنِ فعلی اختصاص دارد. فلسفه نگاه کردن این است که قصد ازدواج دارد. یعنی محذور دیگری برای ازدواج وجود ندارد و تنها مانع این است که آیا میپسندد یا نمیپسندد.
صاحب عروه تعبیرش این است که یک مورد هست که فقط میخواهد با او ازدواج کند و گاهی دو سه نفر هستند که میخواهد بین آنها، یک نفر را انتخاب کند. پس اراده ازدواج دارد، اما گاهی متعیّن در یک نفر است که اگر در عده باشد یا شوهر داشته باشد و یا خودِ طرف منع شرعی برای ازدواج دارد.
یعنی گاهی منع شرعی از طرف زن یا از طرف مرد و یا از طرف هر دو است.
آیتالله خویی در شرح عروه در موسوعه جلد 32 صفحه 19 میفرمایند دلیل اقل الثمن ظهور در قصد ازدواج بالفعل دارد. یعنی ظهور دارد در این که میخواهد با آن زن ازدواج کند و در مقام شِراع بر میآید، یعنی انگیزه شراع دارد. همه اینها من حیث المجموع ظهوری درست میکند که زمینه ازدواج باید بالفعل موجود باشد.
سؤال: وقتی میفرمایند یک بار زنی است که فقط میخواهد با او ازدواج کند و اشکالی ندارد، ولی ممکن است چند زن باشند و میخواهد یکی را انتخاب کند، آیا در اینجا هم میتواند یا خیر؟ صاحب عروه میفرمایند فرقی نمیکند، اگرچه احتیاط مستحب اختصار به اول (یعنی جایی که بالخصوص میخواهد ازدواج کند) است.
آیتالله خویی میفرمایند چون آنچه که از این روایات استحضار میکنیم، این است که جواز نظر مترتب بر اراده ازدواج است. چون تعبیر روایات کلمهی یُرید است. بنابراین به تعبیر ایشان فرض وجود موضوع باید قبل از حکم به جواز باشد و وجود موضوعِ اراده ازدواج یُریدُ أن یَتَزَوَّجُ بها است.
پس اگر اراده ازدواج با هر کدام از اینها محقق بالخصوص نیست و میدانیم که اراده ازدواج به جامع دارد نه به این زن بالخصوص، بنابراین حکم به جواز نظر نمیآید. در اینجا نمیگوییم آن موردِ علم اِجمالی را نفی میکند، اما اثبات جواز نگاه کردن هم از این ادله نمیشود. صاحب عروه میفرمایند الان هم واقعاً اراده ازدواج دارد و اگر هر کدام را بپسندد (چه آن یک زن و چه از بین دو سه نفر) ازدواج میکند و اگر هر کدام را نپسندد، ازدواج نمیکند.
ولی آیتالله خویی میفرمایند مهم این است که اراده دارد با آن زن ازدواج کند. بنابراین مشخص شد که علم اجمالی باشد و یا واقعاً میل و عزم داشته باشد نه اینکه بگوید بروم و ببینم شاید میل و عزم برایم ایجاد شود.
سؤال: اگر بتواند به زنی بگوید که تو ببین و به من بگو، آیا در این فرض باز خودش هم میتواند نگاه کند یا خیر؟ (ولو میتواند زنی را توکیل کند و از او بپرسد) صاحب عروه میفرمایند احوط در اینجا احتیاط مستحب است.
آیتالله خویی میفرمایند روایات از این جهت اطلاق دارد چون مورد، موردی بوده که محل ابتلا بوده و زمینه توکیل مرأه هم فراهم بوده است و حتی در یک مورد اهل بیت آن را مقید نکردند و در تمام فروض مسئله فرمودند مانعی ندارد. اگر میتواند به زنی بگوید تو ببین، آیا واجب است به آن زن بگوید یا خودش هم میتواند نگاه کند؟ اطلاق ادله هر دو را اقتضا دارد. اگر قرار بود در فرض امکان توکیل به مرأه، جایز برای خودش نباشد، باید معصومین مقید میکردند. لااقل اطلاق مقامی که دارد. بنابراین از اینکه مقید نکردند، مشخص میشود که اشکالی ندارد. البته احتیاط مستحب این است که به دیگری بگوید، ولی اگر بگوید تا خودم نبینم، با شنیدن، خصوصیات برایم مشخص نمیشود، در اینجا به طریق اُولی علیالقاعده اشکال ندارد.