درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
99/11/04
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجاب بانوان / بررسی محدوده حجاب بانوان / حکم نگاه کردن مرد به محاسن زنی که قصد ازدواج با او را دارد
در ادامهی احکام نساء به یکی از مباحثی رسیدیم که از لواحق بحث جواز یا عدم جواز نظر است. مسئلهای که محل کلام است این است که اگر کسی بخواهد با زنی ازدواج کند، آیا نگاه کردن به مو، صورت، دستها (از مچ به بالا)، حتی گردن و اصطلاحاً محاسن زن جایز است یا خیر؟ و اگر جایز است، چه مواضعی جایز است؟ مواضعی که نسبت به همه جایز است، بدون قصد رِیبه. طبعاً ماسِوای آن مقدار، محل کلام است. آیا ماسوا بعضی از قسمتهای بدن زن را شامل میشود یا خیر؟ اگر نگاه کردن به محاسن زن جایز است، اولاً چه مقدار از محاسن بدنش را شامل میشود و ثانیاً آیا اگر نظر جایز است، با قصد ریبه هم میتواند باشد یا خیر؟
صاحب جواهر در جلد 29 میفرمایند به صورت زنی که میخواهد با او ازدواج کند، میتواند نگاه کند، ولو از او اجازه هم نگرفته باشد و احدی هم در این مورد اختلاف ندارند. صاحب جواهر کفّیها را هم اضافه کرده، یعنی هر دو قِسمِ اجماع را مُحَصَّل و منقول داریم. اتفاقاً نصوصی هم در ما نحن فیه داریم.
سؤال: مازاد بر وجه و کفین چه میشود؟ و آیا با قصد یا بدون قصد لذت؟
از مجموعهی این روایات چه استفادهای میکنیم؟ روایت اول از مرحوم کلینی با سند صحیحه (اصطلاحاً صحیحهی محمدبن مسلم)، از امام باقر(علیهالسلام) سؤال کردند اراده ازدواج یعنی چه؟ و در چه مرحلهای به آن اراده ازدواج میگویند؟ آیا در همان اول کار یا بعد از طی شدن مراحل و همه خصوصیات لحاظ شده، نگاه کنیم؟ حضرت میفرمایند نگاه کردن در همان اول کار جایز است. چون میخواهد سالها با او زندگی کند، عمرش را با او سپری کند و طبیعی است که باید از او خوشش بیاید.
سؤال: آیا همه بدنش را میتواند نگاه کند؟ بله، ولی معنایش این نیست که برهنه شود. البته پوشاندن بخشی از بدنش استثناست. روایت دوم روایت صحیحهی هِشام، حمّادبن عثمان و حَبصبن البُختُری از امام صادق(علیهالسلام) حدیث 2 باب 36 وجه را بالمنطوق گفت و حداقل معاصم، کفّین است. روایت سوم از شیخ طوسی حدیث 7 که در این روایت بعد از احمدبن محمدبن عیسی، هیثمبن ابی مسروق بود، اما در نسخهی چاپ قدیم تهذیب شیخ طوسی، هاشمبن ابی مسروق به جای هیثمبن ابی مسروق آمده است (هاشم به جای هیثم). در اینجا کدام یک درست است؟ در کتب اخبار و رجال اسمی از هاشمبن ابی مسروق نیامده است. لذا علیالظاهر هاشم نیست، بلکه هیثم است. سند این روایت صحیحه است. پس تا اینجا وجه، معاصم و شَعر جایز شد. روایت چهارم روایت غیاثبن ابراهیم از احمدبن محمدبن عیسی حدیث 8. سند کاملاً درست است. حضرت علی(علیهالسلام) میفرمایند به مرحلهای رسیده که میخواهد اقدام کند و اگر اتفاقی بیفتد هم افتاده است. حضرت در این روایت میفرمایند نگاه کردنِ محاسن (زیباییهای زن) اشکال ندارد.