درس خارج فقه استاد سید محسن حسینیفقیه
99/06/17
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: حجاب بانوان / وظایف کلان حکومت اسلامی/-
در آغاز سال تحصیلی جدید با استعانت از خداوند متعال و در ذیل عنایات بقیه الله العظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بحث را آغاز میکنیم. امیدواریم خداوند متعال اولا اخلاص، ثانیا توفیق و ثالثا عافیت و صحت و سلامت در همه ابعاد را به ما و همه دوستان اهل بیت (علیهم السلام) که در مسیر تعلیم و تعلم هستند عنایت فرماید. انشاءالله با دفع این ویروس منحوس همه عالم، زندگی در کمال صحت را از سر گیرند.
مرور اجمالی مباحث سال گذشته
بحث ما در سال گذشته پیرامون حجاب و در تبیین آیات حجاب بود. چند آیه مربوط به حجاب را عرض کردیم. با توجه به اینکه کیفیت بررسی اجزا و فقرات آیات اشاره شد، بررسی باقی روایات به صورت مستقل ضرورت نخواهد داشت. و در ضمن هر دلیلی که که در آینده بحث میشود، متعرض تتمه آیات هم خواهیم شد.
ما در بحث حجاب به فهرستی از نکات اشاره کردیم. یکی مسئله توجه اسلام به بحث غریزه است و دیگری بحث ازدواج منقطعه و تعدد ازدواج بود. عرض کردیم که اسلام نسبت به مسئله حفظ و ضبط نسل، توجه تمام مذاهب اسلامی به اباحه متعه و ... .
اینکه لزوم حجاب شرعی است از ضروریات است. و بعضی از آقایان میفرمایند از اساسیات فروع دین است. چرا لزوم حجاب جزء فروع دین مطرح نشده و نماز و روزه از فروع دین محسوب شد؟! آیا اهمیت اصل حجاب و تاثیرگذاری و مدارکش کمتر از زکات است؟ یا کمتر از حج است؟
این نسبت به اصل حجاب بود اما اینکه محدوده حجاب چقدر است، بحث دیگری است. ممکن است که جهاد و یا حج در تمام عمر بعضی از مکلفین واجب نشود، اما وجوب حجاب چه بر مرد و چه بر زن _مقداری از آن همیشه_ قطعی است. گفتیم که کتاب الستر هم باید جزء کتب درسی باشد، زیرا تکلیفی است که از ابتدای بلوغ هر فرد تا انتهای عمر او جز وظایف شرعی و واجب وی میباشد. تکلیفی با چنین اهمیتی حداقل یک کتاب فقهی باید به آن اختصاص یابد.
در سال گذشته بحث ما متعلق به استعمال واژه حجاب در قرآن بود؛ که در ۷ آیه از قرآن این کلمه به کار رفته است. البته بعضی از آنها ارتباط به بحث ما ندارد.
بحث بعدی که وارد آن شدیم ذکر آیاتی بود که متعلق به بحث حجاب شدند، اعم از اینکه آیا لفظ حجاب در آنها وجود داشته باشد یا نداشته باشد.
مقدمات بحث
حال این حجاب که از ضروریات دین و ضروریات فقه مسلمین به شمار میرود، آیا الزام حاکم اسلامی به حجاب درست است یا خیر؟ به تعبیر دیگر، آیا الزام به حجاب از وظایف حاکم اسلامی میباشد؟ که اگر الزام کند تقدیر کنیم و اگر الزام نکند بگوییم نسبت به وظیفهاش کوتاهی کرده است. مراد از حاکم اسلامی شخص خاصی نیست بلکه مجموعه حکومت اسلامی است. یا اینکه الزام به حجاب نه وظیفه حاکم اسلامی است و نه حق دارد نسبت به آن الزامی داشته باشد؟
قبل از اشاره به ادله بحث شاید بتوان گفت حکومت اسلامی وظایفی کلان دارد. فارغ از اختیارات حکومت. بررسی این وظایف کلان در پنج مقوله قابل بررسی است.
وظایف کلان حکومت اسلامی
1. تدوین یک برنامه جامع و منظم برای تمام جامعه ضروری است.
2. حجاب یقینا مرتبط با اغراض و اهداف دیگر حکومت اسلامی هم میباشد و بی ارتباط با آنها نیست. از قبیل حفظ سلامت روح و روان، امنیت، حفظ کیان خانواده و ... .
3. الزام به حجاب میتواند آثار مثبتی داشته باشد و همچنین برخی آثار منفی هم داشته باشد.
4. از جمله وظایف حکومت اسلامی و فرهنگسازی و آگاهیبخشی میباشد. یکی از این فرهنگها، فرهنگ نظمپذیری و یا احترام به حقوق دیگران است. از دیگر وظایف حاکم اسلامی فرهنگسازی نسبت به قانون مداری و عدالت محوری است.[1]
نکته: اینکه الزام به حجاب در راستای همان فرهنگسازی باشد که از وظایف حکومت اسلامی است اول بحث است. شاید کسی بگوید فرهنگسازی که از وظایف حکومت اسلامی است این باشد که فقط به آثار مثبت حجاب اشاره کند و یا حتی بگوید الزام به حجاب ضدفرهنگ است.
5. از دیگر وظایف حاکم اسلامی این میباشد که شیوهها، برنامهها و راههای ترغیبی و جذبی هم برای عموم افراد جامعه ارائه دهد. تمسک مستمر به راههای تهدیدی و تنبیهی از سوی حاکم اسلامی اشتباه است.
در مسئله مانحنفیه حداقل سه دیدگاه وجود دارد:
1. دیدگاه اول: قائلین به نظریه الزام حجاب است.
نکته قابل توجه این است که فرض ما در دایره حکومت اسلامی است؛ اگر شخصی در کشور غربی زندگی کند که حکومت اسلامی در آن جامعه وجود ندارد، در حیطه وظایف شخصی و داخل در بحث امر به معروف و نهی از منکر است.
دلیل این نظریه اول اجماع است. کیفیت استدلال به این دلیل و جواب آن را در جلسه بعد اشاره خواهیم کرد