< فهرست دروس

درس طبیعیات شفا - استاد حشمت پور

99/07/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ادامه بحث اثنی عشر (اشاره به روده مستقیم) – بحث دو طبقه بودن روده

 

«لکن المعی المستقیم قد یظهر منه لیف کثیر بالطول لأنه منق للامعاء عظیم الفعل یحتاج الی جذب لما فوقه لیستعین به علی جودة العسر»

 

بعد از اینکه روده ها را به شش قسم تقسیم کردیم و سه تا در جامعی و سه تای دیگر در جامعی قرار دادیم و حکم آن ها بیان کردیم، خواستیم هرکدام از شش روده را جدا جدا مطرح کنیم. اولین آن ها اثنی عشری بود که بیان آن را شروع کردیم.

در مورد اثنی عشری فرق بین اثنی عشر و مری گفته شد، بعد در فرق سوم بیان کردیم که اثنی عشر از نظر جوهر و ذات با معده فرق دارد، گفتیم که معده دارای لیف های مورب، عریض و طویل است اما اثنی عشر فقط لیف عریض دارد. توضیح دادیم که چرا اثنی عشر لیف عریض دارد.

در توضیح گفتیم معده برای جذب و برای دفع هست اما روده ها برای دفع هستند پس باید لیف عریض که عهده دار دفع است داشته باشند. این را به صورت قانون کلی گفتیم این قانون در مورد پنج قسمت از روده صادق است اما در مورد قسمت آخر روده اینطور نیست. قسمت آخر روده که همان معاء مستقیم است که به مخرج وصل می شود، لیف های عریض و طویل دارد. به همین جهت ابن سینا استثناء مطرح می کند.

ابن سینا می گوید معاء مستقیم لیف های طولی زیاد دارد، نشان می دهد قسمت های دیگر از روده لیف های طولی کمی دارند زیرا بیشتر کار جذب را انجام می دهند و لیف عریض بیشتر است.

 

چرا در معاء مستقیم خداوند لیف طولی قرار داد؟

ابن سینا اشاره ای می کند: چون معاء مستقیم باید تمام آنچه را که روده های دیگر دفع می کنند را بتواند جذب کند و یک جا دفع کند. فضولات در تمام قسمت ها مکثی دارند، مکث در اثنی عشر خیلی کم است، در صائم تقریبا کم است، در بقیه خصوصا در آخری مکث زیاد است. چون اگر مکث در آخری نباشد، احساس دائمی احتیاج به تخلیه به وجود می آید. در قسمت آخر مکث زیاد دارد تا یک جا تخلیه صورت بگیرد.

بنابراین روده‌ی آخر تمام فضولات را از پنج قسمت دیگر جذب کند. عظیم الفعل است یعنی فضولات تمام قسمت را یک جا باید دفع کند. هر قسمت فضولات قسمت خود را باید دفع کند، اما قسمت آخر فضولات تمام قسمت ها را یکجا باید دفع کند. پس هم فعل آن و هم جذب آن قوی است.

به این جهت خداوند هم لیف های عریض به آن داد تا تمام آنچه را که جذب کرده است، دفع کند، و هم لیف طویل به آن داد تا بتواند جذب کند.

ابن سینا می گوید: روده مستقیم با جذب کردن آنچه در پنج قسمت قبل است، آن قسمت ها را پاکیزه می کند. بنابراین می گوییم فعل آن عظیم است. تنقیه، یعنی پاک کردن پنج قسمت، باعث می شود روده اخیر جاذب باشد و احتیاج به لیف طویل داشته باشد. و ظاهرا منظور ابن سینا از عظیم الفعل، جذب تنها باشد، درحالیکه توضیح دادیم در دفع تمام آنچه جذب کرده است نیز کار عظیمی انجام میدهد.

سبب دیگر برای جذب روده ششم

روده ششم وقتی بخواهد بر فضولات فشار وارد کند و آن ها را خارج کند، اگر خالی باشد، نمی تواند فشار کامل ایجاد کند. بنابراین قوه جذابه آن به دلیل پر شدن آن برای اخراج راحت فضولات می باشد.

 

«لکن المعی المستقیم» اینجا روده مستقیم را استثناء می کند از اینکه در روده ها بیشتر لیف عریض وجود دارد، «قد یظهر منه لیف کثیر بالطول» لیف زیادی که در طور واقع شده است.

روده گوسفند را دیدیم، داخل روده برجستگی های طولی و کنار هم وجود دارد، به این شکل که به طول برآمدگی دارد بعد گود می شود دوباره برآمدگی دارد و باز گود می شود و همینطور، و به طول این برآمدگی ها است. و در معاء مستقیم لیف طولی بیشتر است.

(قد یظهر) به معنای تقلیل نیست. زیرا اینطور نیست که در بعضی از روده مستقیم باشد و در بعضی نباشد، مگر اینطور بگوییم که در همه معاء مستقیم لیف طولی وجود دارد اما در بعضی قسمت چون برجستگی لیف زیاد است ظاهر می شود. بنابراین گاهی ظاهر می شود و گاهی ظهور ندارد و (قد) تقلیلی باشد و به این مطلب اشاره می کند.

«لانه منق للامعاء» چرا معاء مستقیم لیف جاذب دارد؟ چون وظیفه پاک کردن روده های بالایی را دارد. «عظیم الفعل» کار بزرگی انجام می دهد. ظاهرا مراد از (فعل) جذب می باشد درحالیکه گفتیم دفع آن نیز بزرگ است. «یحتاج الی جذب لما فوقه» این سبب دوم برای وجود لیف طویل در روده مستقیم است. «لیستعین به» ضمیر به (جذب) برمی گردد «علی جودة العسر والدفع و الاخراج» تا با کمک جذب، خودش را برای فشار دادن فضولات و به جریان بیندازد آن فضولات و اخراج آنها کمک کند. «فان القلیل عاص علی العسر» زیرا کم بودن فضولات، فشار را قبول نمی کند. «ولذلک خلق واسعا عظیم التجویف» به خاطر اینکه کار جذب دارد وسیع آفریده است تا جای آنچه را جذب می کند داشته باشد. (عظیم التجویف) عطف تفسیر برای واسعا است یعنی داخل بزرگی دارد.

شاید روده ها لیف مورب هم داشته باشند اما چون شاید خیلی کم باشد، به حساب نیامده است.

«وخلق للمعاء طبقتان» به نظر می رسد ابن سینا در اینجا از بحث بیرون رفته است زیرا در اثنی عشر صحبت می کرد. و به مناسبت وارد روده مستقیم شد. اما اینجا قانون کلی ذکر می کند. که خداوند روده را دو طبقه آفرید. احتمال دارد الف و لام در (المعاء) ذکری باشد و جنس نباشد. یعنی مراد از (معاء) همان روده مستقیم است. اگر اینگونه تفسیر کنیم نظم کلام حفظ می شود.

 

چرا روده دو طبقه است؟ و یک طبقه زخیم نیست؟

اگر یک طبقه باشد، در صورت بروز آفت تمام روده آفت زده می شد، اما دو طبقه بودن باعث حفاظت از طبقه دیگر می شود. در شرح المنافع آمده است که انسان هایی را دیدیم که دچار یبوست بودند و این یبوست طبقه درونی را خراشیده بود اما طبقه بیرونی سالم بود و او مدت ها با همان یک طبقه زندگی می کرد. اگر روده یک طبقه بود توانایی زنده بودن را نمی داشت.

فساد چند نوع است. یا اخلاط حاده (برنده) است که گاها یک طبقه را آسیب می زنند. این اخلاط حاده از درون می آیند و از جداره درونی روده عبور می کند و موجب فساد جداره درونی می شوند. گاهی هم یبوست باعث فساد می شود. یبوست در روده مستقیم به وجود می آید. و امکان فساد در روده مستقیم است به همین جهت گفتیم به احتمال زیاد مراد ابن سینا از (دو طبقه بودن المعاء) فقط روده مستقیم است. اگرچه تمام روده ها دو طبقه هستند، اما اینجا ابن سینا هنوز در بحث روده مستقیم است و شارحین نیز در اینجا به عامل فساد بودن یبوست اشاره کرده اند و یبوست هم در روده مستقیم است. بنابراین الف و لام برای عهد ذکری است.

«ولاختلاف الفعلین» روده مستقیم دو کار انجام می دهد، جذب فضولات از پنج قسمت دیگر و دفع آن ها را انجام می دهد. این متن هم قرینه‌ی دیگری است که مراد از (المعاء) روده مستقیم است.

 

«وخلق للمعاء طبقتان للاحتیاط» شارحین گفته اند، لیف هر دو طبقه لیف عرضی دارند. پس چطور دو کار متفاوت انجام می دهد؟ «فی ان لا یفشو الفساد و العفن لهما معا» فُشُو به معنای پخش شدن است. خداوند احتیاط کرده تا فساد و عفونت به هر دو طبقه پخش نشود. ضمیر (لهما) به طبقتین بر می گردد. نسخه قانون و نسخه خطی شفاء متفاوت است. نسخه خطی:«المهئ لهما المعاء» فساد و عفونتی که روده ها برای آن ها مهیا هستند. یعنی فساد مربوط به روده پراکنده نشود. نسخه قانون: « المهئ لهما» و المعاء یا معا ندارد. باید در المهئ ضمیر قائل بشویم که به روده برگردد.

«عند ادنی آفة تلحقها فشوا سریعا» تا اینکه فسادی که بر روده عارض می شود پراکنده نشود. «ولاختلاف الفعلین فی الطبقتین» روده ها دو فعل انجام می دهند، یک طبقه جذب و یک طبقه دفع انجام می دهد. جذب روده خیلی ظاهر نیست و فعل اصلی آن دفع است. شارحین نوشته اند که هر دو طبقه لیف عرضی دارند. اگر اینگونه باشد اختلاف فعلین خیلی جائی ندارد. تنها نسخه طهران اینگونه دارد: «لا لاختلاف الفعلین» و من این نسخه را ترجیح می دهم. یعنی خداوند روده را دو طبقه آفرید بخاطر احتیاط نه اینکه روده دو کار داشته باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo