< فهرست دروس

درس طبیعیات شفا - استاد حشمت پور

91/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث دراين داشتيم كه حركت چه نسبتي با مقولات دارد خودش مقوله اي خاصي است ويا از مصاديق يكي ازمقولات است، دراين باره سه قول وجود داردد؛ گروهي مي گويند كه حركت از مقوله اي ان ينفعل است، برخي معتقد است كه حركت به اشتراك لفظي بر مقولات اطلاق مي شود ودرهرمقوله اي از سنخ همان مقوله است وقول سوم مي گويد حركت به تشكيك به اصناف از مقولات چهارگاه ويا پنجگانه صادق است، نه برتمام مقولات چهارگانه يا پنجگانه؛ چرا كه مقولات يا سيال است ويا ثابت وسيال از مقولات چهارگانه ويا پنجگانه حركت است. ظاهر اين بيان اين است كه مثلاً اين سيال، كم سيّال، كيف سيّال، وضع سيّال وجوهرسيّال حركت است، ولي حق اين است كه سيلان دراين، سيلان دركم و... حركت است.

از همين گروه سوم بعض شان تفصيل قائل شده به اين نحو كه اگر حركت به علت حركت يعني به محرك نسبت داده شود از مقوله اي ان يفعل است واگر به معلول وقابل حركت يعني به متحرك نسبت داده شود از مقوله اي ان ينفعل است.اگر بخواهيم بين كلام وبين كلام قبلي اين گروه جمع نماييم بايد حركت يا بماهي ملاحظه مي شود دراين صورت از مقوله اي كم، كيف، اين، وضع ويا جوهر است، ويا منسوباً الي العله الحركت كه دراين صورت ازمقوله اي ان يفعل است ويا منسوباً الي المعلول الحركت وقابل حركت كه دراين صورت از مقوله اي ان ينفعل است.برخي از همين گروه سوّم اين تفصيل را فقط دركيف لحاظ نموده، كه حركت دركيف اگر بماهي ملاحظه ملاحظه شود از مقوله اي كيف است، وچنانچه به علت حركت ومحرك نسبت داده شود از مقوله اي ان يفعل است واگر به معول وقابل حركت ومتحرك نسبت داده شود از مقوله اي ان ينفعل است.با توجه به آنچه بيان شد مي توانيم بگوييم قائلين به تشكيك به چند دسته تقسيم مي شود، يك دسته آنهاي كه تفصيل قائل نيستند ومي گويند حركت صنف از مقوله اي چهارگانه يا پنجگانه است و اين سيّال، كم سيّال، كيف سيّال و... حركت است، ودسته اي ديگر آنهاي كه تفصيل مي دهند ومي گويند اگر حركت دراين، حركت دركم و... بماهي ملاحظه شود از مقوله اي اين، كم و... است وچنانچه به منسوباً الي العله الحركت ملاحظه شود از مقوله اي ان يفعل است واگر منسوباً الي المعلول وقابل حركت ملاحظه شود از مقوله اي ان ينفعل است.

قائلين به تشكيك اختلاف نموده اند كه آيا اختلاف سواد به وتسوّ به فصل است يا به عوارض، برخي شان معتقد اند كه اختلاف سواد وتسوّد به فصل است وهركدام نوعي خاص اند گروهي ديگر شان مي گويند اختلاف سواد وتسوّد به امور عرضي وهركدام صنف براي يك نوع اند[1] . ( شيخ اختلاف بين سواد وتسوّد را به جنس مي داند، سواد از مقوله اي كيف است وتسوّد از مقوله اي ان ينفعل )

متن : و بالجملة فإن السيال فى كل جنس ( چهار يا پنج مقوله ) هو الحركة. فقال بعض هؤلاء لكنها إذا نسيت إلى لعلة التي هى ( حركت ) فيها ( علت يعني به علت قابلي ومتحرك نسبت داده شود ) كانت مقولة أن ينفعل أو إلى العلة التي هى( حركت ) عنها( علت يعني به علت فاعلي ومحرك نسبت داده شود ) صارت مقولة أن يفعل. و قوم خصوا هذا لاعتبار بالكيف السيال و أخرجوا ( استخراج نموده وتفصيل مذكور را فقط در كيف سيّال بيان نموده، درسه يا چهار مقوله اي ديگر چنين تفصيلي را نياورده، بلكه گفته كم سيال، كيف سيال و... حركت است ) منها مقولتى يفعل و ينفعل‌. و اختلف أصحاب هذا المذهب ( قائلين به تشكيك كه مي گويند سيّال از چهار يا پنج مقوله حركت است لذا شيخ تفسير نموده به قول سيّال ) أعنى القول بالسيال ( برخي محشّين اضافه نموده اند « وان المقوله جنس الحركه )، فمنهم من جعل لافتراق‌الذي بين السواد ( كه قار است ) و التسود ( كه سيّال است ) افتراقا فصليا منوعا ( كه دراين صورت سواد وتسوّد هركدام نوع خاصي خواهد بود )، و منهم من جعله‌ افترقا بمعنى غير فصلى ( طبق اين قول سواد وتسود دوصنف از يك نوع خواهد بود ).

 


[1] . مشاء وحكمت متعاليه اختلاف دارند دراينكه آيا وجودات تباين به تمام ذات دارند ويا اختلاف شان تشكيكي است، مشاء معتقد اند اشياء تياين به تمام ذات دارند ولي حكمت متعاليه اخيلاف وجودات را به تشكيك مي داند. اين مساله مي تواند ما را كمك نمايد درفهم اختلاف كه درباره اي سواد وتسوّد وجود دارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo