< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/12/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نظرخواجه درعلم الهي

بحث درعلم الهی به ماعدا داشتیم پنج مذهب بیان شد شیخ اشراق معتقد است که باری تعالی به ماعدا علم حضوری دارد خواجه این نظر را می پذیرد ودرشرح رساله العلم به بیان آن می پردازد.

بیان خواجه درشرح رساله العلم: علم به همه چیز حصولی نیست، بلکه عاقل می تواندصورت وحقیقت خودش را بعلم حضوری درک کند. همین طورصور ذهنیه خودش مدرک عاقل است، درک شان احتیاج صورت ذهنی دیگری ندارد، تا اولا تسلسل لازم آید، چرا که اگر هرصورتی بواسطه ی صورت دیگری درک شود درک صورت دوم هم احتیاج به صورت سوم دارد وهکذا واین تسلسل است وباطل. وثانیا لازم آید اجتماع مثلین وبلکه امثال درمحل واحد، چرا که صورذهنیکه واسطه درک هم می شوند بلحاظ ماهیت واحد اند واختلاف شان درعدد وفرد است واین اجتماع افراد یک ماهیت درمحل واحد است وباطل.

متن:و مختار المصنّف هو هذا المذهب[:مذهب پنجم] كما أشرنا إليه.

قال[:مصنف] في "شرح رسالة العلم": «والحقّ أنّه ليس من شرط كلّ إدراك أن يكون بصورة ذهنيّة، و ذلك لأنّ ذات العاقل إنّما تعقل نفسه بعين صورته الّتي بها[:صورت] هي هي.

و أيضاً المدرك للصورة الذهنيّة إنّما يدركها بعين تلك الصّورة لا بصورة أُخرى، و إلّا[:اگرصورت ذهنيه را بواسطه صورت ديگري درك كند] لتسلسل ولزم مع ذلك[تسلسل] أن يجتمع في المحلّ والواحد صور متساوية في الماهيّة[يعني امثال] مختلفة بالعدد[:بالشخص] فقط، و ذلك[:اجتماع مثلين وامثال] محال.

خلاصه:درهر ادراکی احتیاج به صورت است، حال صورت که حقیقت شی است وقتی که خودش مدرک باشد علم حضوری است وزمانیکهواسطه ادراک چیز دیگری باشد علم حصولی است. چنانکه بیان شد دردومورد علم حضوری است ودرسایر موارد صورت واسطه درک امر دیگر وعلم حصولی است، درجای که یا مدرَک اصلا وجود ندارد مثل تمام موجودات مادی قبل وبعد از وجود شان، ویا مدرَک وجود دارد ولی ومدرک به آن دست رسی ندارد، و این عدم وصول بخاطرمانع است که یا برای مدرَک وجو دارد مثل اینکه مدرَک خیلی وجود ضعیف یا قوی داشته باشد؛ یا برای آلت ادراک وجود دارد مثلا چشم ضعیف باشد ونتواند ببیند ویا هم برای مدرَک وجود دارد هم برای آلت ادراک مثل اینکه چیزی بین مدرَک وچشم انسان حایل شود ونگذارد مرئی را ببنیم.

متن:فإذن إنّما يحتاج في الإدراك إلى صورة المدرَك. أمّا الاحتياج إلى صورة ذهنيّة، فقد يكون المدرَك غير حاضر عند المدرِك. وعدم الحضور يكون [a]إمّا لكون المدرَك غيرَ موجود أصلاً، [b]أو لكونه غيرَ موجود عند المدرِك، أي يكون بحيث لا يصل إليه الإدراك البتّة، و ذلك[:عدم وصول] إنّما يكون بسبب شي‌ء من الموانع العائدة [1]إمّا إلى المدرك نفسه، [2]أو آلة الإدراك [3]أو إليهما جميعا.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo