< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معناي اتقان صنع
بحث دراثبات علم الهي داشتيم دليلي اقامه كرديم كه كبراي آن بديهي است وصغراي آنرا كه اتقان صنع الهي است اثبات كرديم مسشتكل مي گويد مراد از اتقان چيست، آيا مراد از اتقان حسن صنعت از جميع وجوه است يا منعت كامل ويا حسن صنعت ازبعض وجوه ومنفعت از بعض ازجهت ويا معناي ديگر؟ اگر مراد از اتقان حسن صنعت از تمام جهت يا منفعت كامل باشد چنين چيزي را نمي توان اثبات كرد واگر مراد از اتقان حسن صنعت از بعض وجوه يا منفعت از بعض جهت باشد، اين اتقان به اين معنا هرچند وجود دارد ولي حاكي از علم نيست ومدعا را اثبات نمي كند واگر مراد از اتقان معناي ديگر است بايد بيان كنيد.
قلنا: مراد از اتقان، حسن صنعت از بعض جهت وداشتن منفعت از بعض وجوه است، اما بعض وجوه كه اكثر است نه بعض وجوه كه نادر است، و اتقان كه اولا حسن صنعت بعض وجوه است وثانيا منفعت ازبعض وجوه وثالثا اين بعض وجوه غالب است، چنين اتقاني حاكي از علم صانع آن است، وافعال الهي اتقان به اين معنا را دارد هم حسن صنعت از بعض وجوه دارد، هم منفعت از بعض وجود وهم اين بعض وجوه غالب است پس افعال الهي حاكي از علم الهي است. مثلا ترتيب افلاك وعناصر بگونه ي است كه هم حسن صنعت از بعض وجوه دارد هم منفعت از بعض وجوه وهم اين بعض وجوه غالب است، افلاك بر عناصر احاطه دارد، زمين درمركز است بعد از آن آب قرار دارد وبعد هوا ودرآخر نار درجوف فلك قمر، چنانكه درجاي خودش بيان شده است فلك قمر به تبع فلك الافلاك حركت سريع دارد وحركت سريع حرارت توليد مي كند حال اگر بجاي نار مثلا آب درجوف فلك قمر قرار مي داشت ونار بعد از زمين قرار مي داشت هم نار حرارت توليد مي كرد وهم آب حرارت مي داشت ودرنتيجه حد اقل زمين غير مسكون مي شد واين همه موجودات زنده نمي ماند، اما ترتيب كه حالا عناصر دارند بگونه اي است كه زمين مسكون است واين همه موجودات درآن زندگي مي كنند. پس ترتيب عناصر هم حسن صنعت از بعض جهت دارد وهم منفعت از بعض جهت وهم اين بعض وجوه غالب است. ويا مثلا از ميان كواكب شمس وقمر مسير حركت شان بگونه است كه گاهي اوج دارند واز زمين دور مي شوند وگاهي حضيض دارند وبه زمين نزديك مي شوند. وقتي كه خورشيد اوج دارد دراين قسمت از زمين فصل پاييز وزمستان است وبرف وباران كه مي بارد زمين درخود جذب مي كند وزماينكه خورشيد حضيض دارد فصل بهار وتابستان است وحرارت كه به زمين مي رسد موجب مي شود كه گياهان برويد وميوه ها ثمر دهد وموجودات زنده از آن استفاده كند. پس اوج وحضيض كه خورشيد وقمر دارند هم حسن صنعت دارد هم حسن منفعت از بعض وجوه وهم اين منفعت غالب است.
متن: قلنا: المراد به[:اتقان واحكام] حسن الصنعة و مطابقة المنفعة غالباً و على سبيل الكثرة دون الندرة، و ما[:افعال الهي] نحن بصدده كذلك[:حسن ومنفعت غالب دارد]؛ إذ لا ريب في أنّ [اسم أن:]ترتيب السّماوات[:افلاك] والعناصر[:عناصراربعه] والكواكب سيّما الشمس والقمر، ومسيرهما في فلكيهما على وجه يقربان تارة و يبعدان أُخرى، فيتعلّق بذلك الحرُّ و البرد و رطوبة الهواء و يبوسته وكثرة الأنداء[:رطوبت] والأمطار[:باران] وشدّة الحرّ و الإنضاج[:پختگي] للثّمار و تربية النّبات وصلاح الأمزجة، [:خبر أن]ترتيب مطابق للمنفعة مستحسن الصّفة غالباً.
هم چنين درباب اعضاي حيوان، چنانكه اطبا مي گويند، هركدام از اعضا درجاي قرار دارد كه درحيات حيوان مفيد است، بنحوي كه اگر غير اين مي بود زندگي حيوانات مختل مي شود. پس خلقت حيوان هم حسن صنعت از بعض وجوه دارد، هم منفعت از بعض وجوه وهم اين بعض وجوه غالب است.
ساهي ونائم هرچند فعل نافع وحسن از بعض وجوه دارند، اما حسن ونفع از بعض وجوه كه نادر است وحسن ونفع از بعض وجوه كه نادر است حاكي از علم صانع آن نيست ولذا ساهي ونائم عالم نيست.
حركات صادر از جمادات هرچند حسن از بعض وجوه دارد اما بعض وجوه كه نادر است نه كثير، وبرفرض حسن كثير هم داشته باشد منفعت ندارد. ولذا حركات حيوان حاكي از علم نيست.
متن: و كذلك القول في أعضاء الحيوان وما ذكره الأطبّاء فيها وفي مواضعها من الحِكم اللّطيفة[:حكمت هاي ظريف]، فإذا عنى بالإحكام مجموع الأُمور الثّلاثة، فلا يرد فعل السّاهي و النائم؛ لكونه نادراً جدّاً.
وكذلك[:فلايرد] الحركات الصّادرة من الجمادات إمّا أن لا تكون كثيرة مستحسنة وإن كانت مستحسنة لم تكن مطابقة للمنفعة، كذا في "نقد المحصل".


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo