< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/10/22

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرح علامه برعبارت خواجه

بحث درعموميت قدرت داشتيم استدلال خواجه واستدلال مشهور را بيان كرديم، حال مي پردازيم به بيان كلام شارحين تجريد.

كلام علامه دركشف المراد: 1. مراد خواجه از عموميت قدرت اين است كه خداوند تعالي قادراست برهمه ي مقدورات بدون واسطه واين همان منباي اشاعره است. 2. دليل خواجه برعموميت قدرت همان دليل مشهور است.

اكثرمردم اعم ازمتكلمين وفلاسفه وصاحبان ملل ونحل مخالف خواجه است درعموميت قدر، ولي هم گفته هاي متكلمين وفلاسفه وهم گفته هاي صاحبان ملل ونحل باطل است؛ چرا كه مقتضي مقدوريت امكان است، نه وجوب وامتناع، وامكان درتمام ممكنات مساوي است پس تمام ممكنات مقدور الهبي است.

مراد خواجه ازاينكه گفته« وعمومية العلة تستلزم عمومية الصفة» همين است كه بيان شد.

لاهيجي: دربيان عموميت قدرت دومقام وجود دارد:

مقام اول: بيان اينكه خداوند تعالي قادر است بركل ممكن كه خود سه قسم است، يكي ممكن هاي كه قدرت برآنها تعلق نگرفته وموجود نشده اند، ديگري ممكن هاي كه قدرت برآنها تعلق گرفته وموجود شده اند، حال چه تعلق قدرت بدون واسطه باشد چه با واسطه باشد. پس ممكن سه قسم است وهمه مقدور الهي است، چه ممكن هاي كه خلق نشده اند، چه ممكن هاي كه مخلوقِ بدون واسطه اند وچه ممكن هاي كه مخلوقِ با واسطه اند.

مراد خواجه از عموميت قدرت حق تعالي همين است كه تمام ممكنات مقدورالهي است چنانكه ما بيان كرديم.

عموميت قدرت اگربه اين معنا باشد اين اختصاص به اشاعره ندارد، بلكه اگثر كسانيكه متدين به دين اسماني است اين معنا از عموميت قدرت را قبول دارند.

متن: ثمّ إنّ الشارح العلّامة(ره) حمل كلام المصنّف هاهنا على اختيار مذهب الاشاعرة و[:عطف براختار]الإشارة إلى‌الاستدلال المذكور[:مشهور] فقال: «يريد بيان انّه تعالى قادر على كل مقدور و هو مذهب الاشاعرة و خالف اكثرُ النّاس في ذلك[:عموميت قدرت]‌» ثمّ ذكر مقالاتهم.

ثمّ قال: «وهذه المقالات كلها باطلة لأنّ المقتضي لتعلّق القدرة بالمقدور إنّما هو الإمكان؛ إذمع الوجوب و الامتناع لا تعلّق[:قدرت]، و الإمكان مساوٍ في الجميع فثبت الحكم و هو[:حكم] صحّة التعلّق.

و إلى هذا أشار المصنّف بقوله: و عموميّة العلّة أي الإمكان تستلزم عموميّة الصفة أي القدرة» انتهى.

و أنا أقول: إنّ هاهنا مقامين:

أحدهما: أنّ اللّه تعالى قادر على كلّ ممكنٍ سواء تعلّق به القدرة فوُجد أم لا فلم يوجد، أو وُجد بقدرةِ مخلوق.

وهذا[:عموميت قدرت به اين معنا] هو الّذي حملنا كلام المصنف عليه.

والقول بعموم القدرة بهذا المعنى غير مختصّ بالاشاعرة، بل أكثر المليّين[1] قائلون به كما ستعلم عن قريب.

 


[1] . ملل بمعناي دين هاي آسماني ونحل بمعناي دين هاس ساختگي.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo