< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/10/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جواب شبه ي ديگر

درشبه بيان شد كه بين ازلي بودن قدرت وحادث بودن عالم منافات وجود دارد، چنانكه بيان شد. درجواب اين شبه خواجه مدعي شد كه بين قدرت ازلي باري تعالي ويا هميشه قادربودنش با حدوث عالم منافات وجود ندارد.

دليل: باتوجه به امر اول كه ازل ولايزال دوقطعه ي مستقل نيست، كه هركدام حكم جدا گانه داشته باشد، همان گونه كه درلايزال امكان اثر يا عالم وجود دارد درازل هم امكان عالم وجود دارد واز آنجاي كه عدم ازلي قبل از خلق عالم استمرار دارد هرچقدر به سمت اول برويم امكان اثر است واين جواز وامكان اثر درهيچ قطعه ي متوقف نمي شود، بلكه هرقطعه ي را كه فرض كنيم درقطعه ي قبل از آن هم امكان اثريا عالم وجود دارد وهكذا پس امكان اثر يا عالم درازل وجود دارد. واين منافات ندارد با حدوث عالم؛ چرا كه حدوث عالم بخاطر مصلحتي است كه براي خلق عالم درلايزال وجود دار.

بعبارت ديگر هرلحظه ووقتي كه براي حدوث عالم درنظر بگيريم قبل از آن لحظه امكان حدوثش بوده كه در آن لحظه حادث شده است واگر درآن امكان حدوث عالم بوده است قبل از آن هم امكان حدوثش است چرا كه بين ازل ولايزال از اين جهت فرقي نيست واز آنجاي كه عدم ازلي قبل از خلق عالم استمرار دارد امكان حدوث درهيچ لحظه ي متوقف نمي شود تا اول داشته باشد پس امكان اثرازلي است. بنابراين مبناي متكلمين صحيح نيست كه مي گويند اگر عالم حادث است امكان عالم هم بايد حادث باشد؛ چرا كه حدوث عالم بخاطر امنتاع فعل درازل نيست بلكه به جهت مصلحتي است كه حدوث دارد؛ يعني علم الهي به نظام اصلح اقتضا كرده كه عالم درلايزال بوجود بيايد، پس حدوث عالم به جهت مصلحتي است كه درحدوث است نه بحاطرامتناع فعل درازل؛ يعني عالم درازل امكان دارد. واين منافات ندارد كه عالم حادث باشد.

شاهد برعدم منافات: «قدرت خداوند تعالي ازلي است» و «امكان عالم ازلي است» منافات ندارد با «عالم حادث است»؛ چرا كه هم ازلي بودن قدرت حق تعالي واز لي بودن امكان عالم صادق است وهم حدوث عالم، درحاليكه اگر منافي مي بود حتماً يكي از دوقضيه صادق بود نه هردو.

متن: لأنّه لا منافاة بين قولنا: الحادث الّذي له كون زمانيّ يجوز تقديم حدوثه على وقت حدوثه، و لا يقف هذا التقديم[تقديم جوازحدوث] على المحكومِ بجوازه[:حدوث] على أوّلٍ[:متعلق لايقف] ينقطع هذا الحكم[:جوازحدوث] عنده، و[عطف برينقطع] يقال: إنّه قبل هذا الأوّل بلحظة لا يجوز حدوثه[:حادث] فيه[:لحظة]، و بين قولنا: الحادث الّذي له كون زمانىّ يستحيل أن يكون قديماً، لأنّه لو كان قديما لاجتمع له أنّه قديم و أنّ له كوناً زمانيّاً و ذلك[:قديم بودن وكون زماني داشتن] متناقض.

و إنّما قلنا: إنّه لا منافاة بين القولين؛ لأنّهما قد صدقا معاً، فلو كان بينهما منافاة لم يصدقا، فقد بان أنّه لا مناقضة و لا منافاة بين قولنا: لم يزل الباري تعالی قادراً، و بين قولنا: الحادث لا يصحّ أن يكون قديماً.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo