< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/08/18

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: معناي قدرت دركلام شارح مقاصد
بحث درقدرت بود لاهيجي قدرت را تعريف كرد وبعد شروع كرد به شاهد آوردن از كلام بزرگان.
شارح مقاصد: مشهوراست كه قادركسي است كه اگربخواهد انجام دهد واگر بخواهد ترك كند. معناي اين حرف مشهور اين است كه قادرتمكن از فعل وترك هردو دارد؛ يعني صدروهريك از فعل وترك از قادر صحيح است اگرداعي فعل دارد صدورفعل صحيح است وچنانچه داعي ترك دارد صدور ترك صحيح است.
سوال: آيا تمكن از فعل وترك منافات بالزوم فعل دارد يا خير؟، بعبارت ديگراگرقادركسي است كه تمكن از فعل وترك دارد آياكسي كه فعل براولازم است قادراست يا خير؟
فيلسوف: لزوم فعل منافات با قدرت ندارد؛ چرا كه قادركسي است كه اگر داعي برفعل دارد فعل ازاو سرزند وچنانچه داعي برترك باشد ترك ازش سرزند، حال چنانچه اين داعي فقط برفعل باشد اين فعل لازم مي شود واين لزوم از انجاي كه از ناحيه داعي است منافات با قدرت ندارد.
متكلم: لزوم فعل منافات با قدرت دارد؛ چرا كه اگر فعل لازم باشد فاعل مي شود موجب كه مجبور است از انجام فعل.
فيلسوف: لزوم فعل دوگونه است چنانچه لزوم فعل از ناحيه داعي باشد چنين فعلي اختياري است واگرلزوم فعل از ناحيه ذات فاعل باشد فعل غيراختياري است. بعبارت ديگر فرق فاعل مختار وفاعل موجب آن است كه فاعل مختارلزوم فعلش از ناحيه اي داعي است وفاعل موجب لزوم فعلش از ناحيه ذات فاعل است. پس مي شود فعل لازم باشد ودرعين حال فاعل قادر باشد.
تذكر: بين فعل دائمي وفعل لازم فرق است، فعل دائمي انفكاكش از فاعل جايز است ولي فعل لازم انفكاكش از فاعل جايز نيست.
متن: وقال شارح المقاصد: «المشهور أنّ القادر هو الّذي إن شاء فعل، و إن شاء ترك. ومعناه: أنّه يتمكّن من الفعل و الترك؛ أي يصحّ كلّ منهما[:فعل وترك] فيه بحسب الدّواعي المختلفة. وهذا[:تمكن ازفعل وترك] لاينافى لزوم الفعل عنه[:قادر] عند خلوص الدّواعي[ أي عن الشروط] بحيث لا يصحّ عدم وقوعه ولا يستلزم[:لزوم فعل] عدم الفرق بينه[:قادر] وبين الموجب، لأنّه الّذي يجب عنه الفعل نظراً إلى نفسه[نه نظربه دواعي]، بحيث لا يتمكّن من الترك أصلاً[:حتي اگراراده كند، چرا كه فعل با اراده نبوده كه با اراده تغييركند]، ولايصدق أنّه إن شاء ترك كالشمس في الإشراق، والنّار في الإحراق.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo