< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/04/29

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بيان ماهيت زمان
بحث درماهيت زمان داشتيم وبيان کرديم که زمان عارض وهئيت حرکت است. حال بيان می کنيم که این عارض مقدار و عدد حرکت است؛ يعنی حرکت با زمان هم متصف می شود به اندازه ومقدار وهم متصف می شود تعداد وشماره.
7. بيان امر هفتم: حرکت به اجزای متقدم ومتاخر تقسيم می شود، متقدم حرکت آن جزئی است که درمسافت متقدم واقع می شود ومتاخر حرکت جزئی است که در مسافت متاخر قرار می گيرد، ولی متقدم ومتاخر حرکت با متقدم ومتاخر مسافت دوتا فرق دارند؛ يکی اينکه متقدم ومتاخر حرکت باهم دروجود جمع نمی شوند ولی متقدم ومتاخر مسافت باهم دروجود جمع می شوند.وديگری آنکه متقدم ومتاخر مسافت قرار دادی ووضعی است ولی متقدم ومتاخر حرکت طبيعی است، مثلا مسافت که دوطرف a وb دارد می شود a متقدم باشد وb متاخر ومي شوى هم b مقتدم باشد وحرکت را از آن شروع کنيم وa متاخر باشد. اما اجزای حرکت تقدم وتاخرش طبيعی است، نمی شود جزء را که مقدم است موخر قرار دهيم وجزء را که موخر است مقدم قرار دهيم. پس متقدم ومتاخر حرکت خاص حرکت است وبا متقدم ومتاخر مسافت فرق دارد.وهمان گونه که متقدم ومتاخر مسافت را با اجزای مسافت می شماريم ومی گوييم کيلومتر يک مقدم است برکيلومتر دو، ممتقدم ومتاخر حرکت را هم با اجزای حرکت می شماريم می گوييم قطعه ی يک مقدم است بر قطعه ی دو. پس حرکت دارای عدد است از آن حيث که درمسافت متقدم ومتاخر واقع می شود واين عدد ومقدار زمان است. بعبارت ديگر زمان عدد ومقدار حرکت است وقتی که حرکت را به اجزای متقدم ومتاخر تقسيم کنيم بواسطه مسافت، نه بواسطه زمان، والا لازم می آيد دور.
خلاصه: حرکت بلحاظ وقوعش در قطعات مسافت تقدم وتاخر پيدا می کند وما اين قطعات را با مقدار حرکت که زمان است می شماريم ومی گوييم قطعه ی مقدم اول است وقطعه موخر دوم اين بلحاظ عدد ويا می گوييم قطعه مقدم اين اندازه مثلا يک ساعت طول کشيد وقطعه موخر مثلا دوساعت طول کشيد اين بلحاظ مقدار. پس زمان مقدار وعدد حرکت است.
لاهيجی: مصنف هم با عبارت « والزّمان مقدار الحرکه من حيث التقدم والتأخر العارضان لها باعتبار آخر» به همين مطلب اشاره دارد، که زمان مقدار حرکت است از آن جهت که تقدم وتاخر از ناحيه مسافت بر حرکت عارض می شود، نه از ناحيه زمان تا دور لازم بيايد.
بعبارت ديگر مراد از « باعتبار آخر» درعبارت مصنف باعتبار مسافت است نه اعتبار زمان.
قوشجی: مراد از « باعتبار آخر» درعبارت مصنف اعتبار ذات است، نه اعتبار زمان. پس اين عبارت اشاره دارد به اختلاف فلاسه ومتکلمين، که فلاسه تقدم وتاخر اجزای زمان را بواسطه ی زمان می دانند ولی متکلمين تقدم وتاخر اجزای زمان را بالذات می دانند به بواسه ی زمان.
لاهيجی: بحث ما درتقدم وتاخر نيست تا عبارت مصنف را اشاره به اختلاف متکلم وفلاسفه درتقدم تاخر احزای زمان بدانيم. پس معنای عبارت همان است که درکلام شيخ گذشت.
متن: و انت تعلم انّ الحركة يلحقها ان ينقسم الى متقدم و متأخّر و انّما يوجد فيها المتقدّم ما يكون منها فى المتقدّم من المسافة و المتاخر ما يكون منها فى المتاخّر من المسافة لكنّه يتبع ذلك انّ المتقدم للحركة لا يوجد مع المتاخر من المسافة معا و لا يجوزان يصير ما هو منها مطابق المتقدم من الحركة فى المسافة متاخرا و لا الّذي هو المطابق المتاخر منها فيها متقدما كما يجوز فى المسافة فيكون التقدم و التأخر فى الحركة خاصية يلحقها من جهة ما هما للحركة ليس من جهة فانّهما للمسافة و يكونان معدودين بالحركة فانّ الحركة باجزائها تعد المتقدّم و المتاخر فيكون الحركة لها عدد من حيث لها فى المسافة تقدّم و تاخّر و لها مقدار أيضا بإزاء مقدار المسافة و الزمان هو هذا العدد او المقدار فالزمان عدد الحركة اذا انفصلت الى متقدّم و متأخر لا بالزمان بل بالمسافة و الّا لكان البيان تحديدا بالدور انتهى.
والى هذا اشار المصنف فقال‌ و الزمان مقدار الحركة من حيث التقدم و التأخر العارضان لها باعتبار اخر اى باعتبار التقدّم و التأخر فى المسافة كما عرفت فى كلام الشيخ.
والشارح القوشجى حمل قوله باعتبار اخر على انّ المراد هو انّ التقدّم و التأخر العارضين لاجزاء الزمان ليس بالزمان على ما هو مذهب الحكماء بل بالذات على ما اعتبره المتكلّمون و اختاره المص كما مر فى مبحث التقدّم.
والوجه هو ما ذكرنا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo