< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

94/04/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: انقسام حرکت
انقسام حرکت: یکی از مباحث مطرح درباب حرکت انقسام حرکت است، چرا که حرکت دارای امتداد است وهرامر متددی قابل قسمت است پس حرکت هم قابل قسمت است اما از آنجای که حرکت امتداد سیال وتدریجی است وما نمی توانیم روی امتداد آن دست بگذاریم باید ببنیم که قسمت حرکت چگونه انجام می شود.
خواجه: از شش عامل دخیل درحرکت متقابلین یعنی مبدأ ومنتها وفاعل دخالت درتقسیم حرکت ندارد.
لاهیجی: از عوامل ششگانه ی دخیل درحرکت دخالت مسافت، زمان ومتحرک درتقسیم حرکت روشن است هم چنین ظاهر است که مبدأ ومنتها دخالت درتقسیم حرکت ندارد، اما عدم دخالت فاعل یا محرک در تقسیم حرکت نیاز به دقت وبحث دارد.
توضیح مطلب:
مقدمه : قبلا بیان شد که وحدت حرکت بستگی دارد به وحدت متحرک، مسافت وزمان، وچنانچه یکی از این مور متعدد باشد حرکت متعدد می شود، یک حرکت نمی تواند دوزمان یا دومسافت ویا دومتحرک داشته باشد، بلکه اگر متحرک دوتا شد حرکت دوتا می شود هم چنین اگر مسافت متعدد شد حرکت متعدد می شود و همین طور باتعد زمان حرکت متعدد می شود. پس وحدت شخصی حرکت متوقف است به اجتماع سه وحدت ـ وحدت متحرک، وحدت مسافت ووحدت زمان ـ حال بحث این است که این حرکت واحد بالشخص چگونه قسمت می شود یا چه عوامل باعث قسمت حرکت واحد شخصی می شود؟
1.زمان از آنجای که مقدار حرکت است بدیهی است که با انقسام زمان حرکت منقسم می شود.
2. انقسام مسافت بدلیل انطباق حرکت بر آن موجب انقسام حرکت می شود، مثلا حرکت روی مسافت ده کیلومتر دارای ده جزء یک کیلومتری است.
3. متحرک که جسم است موضوع حرکت است وحرکت درآن ولذا باقسمت متحرک حرکت قسمت می شود مثلا چوب که دوسر دارد می توانیم بگویم حرکت این سر چوب وحرکت آن سرچوب.
4و5. مبدأ ومنتها: مبدأ ومنتها دخالت درانقسام حرکت ندارد، چرا که اولا مبدأ ومنتها تقسیم نمی شود ثاینا برفرض هم تقسیم شود بدلیل اینکه خارج از حرکت اند موجب تقسیم حرک نمی شود.
6. فاعل یا محرک: فاعل یا بسیط وغیر منقسم است ویا منقسم ودارای اجزاء، وفاعل منقسم یا اثرجزئش جزء اثر کل نیست ویا اثر جزء آن جزء اثر کل است ودرفرض اخیر یا مجموع اجزا مجتمعا تحریک می کنند ویا علی التعاقب. پس برای تحریک وتاثیر فاعل درمجمع چهار صورت داریم:
1/6. فاعل بسیط که قابل قسمت نیست روشن است که دخالت درتقسیم حرکت ندارد؛
2/6. فاعل منقسم که اثرجزئش جزء اثر کل نیست هم دخالت در تقسیم حرکت ندارد؛ چرا که ما می خواهیم اثر را که حرکت است قسمت کنیم وقتی که جزء فاعل نقشی درجزء حرکت ندارد نمی تواند موجب انقسام حرکت شود.
3/6. فاعل منقسم که اثر جزئش موثردرجزء اثر است در صورت که اجزاء اجتماع درتحریک داشته باشند مثلا دو نفر با هم سر چوبی را بگیرند وبکشند، ویا چوب را بلند کنند و حرکت دهند دراین صورت هرچند درظاهر تقسیم حرکت چوب به تقسیم فاعل اسیت مثل اینکه می گویم حرکت این سر چوب وحرکت سر دیگر آن، ولی اگر دقت کنیم می بینیم که درحقیقت متحرک است که قسمت شده وبلحاظ آن حرکت چوب قسمت شده به حرکت این سرچوب وحرکت سردیگر چوب.
4/6. فاعل منقسم که اثر جزئش موثر درجزء اثر کل است واجزاء به تعاقب تحریک می کند، مثل اینکه دوانسان چوبی را ده متر بکشند، پیج کیلومتر اولی وپنج کیلومتر دومی، دراین جا هم حرکت تبعی چوب تقسیم می شود به تقسیم زمان یا مسافت. ومحرک دخالت درانقسام این حرکت ندارند.
خلاصه: زمان، مسافت ومتحرک دخالت درتقسیم حرکت دارند ومی توانیم حرکت واحد را بواسطه ی هر یک از این عوامل تقسیم کنیم ولی مبدأ ومنتها وهمین طور فاعل حرکت دخالت درتقسیم حرکت ندارند.
متن: ولا مدخل للمتقابلين و الفاعل فى الانقسام‌ اى فى انقسام الحركة امّا المتقابلان اعنى المبدأ و المنتهى فظ عدم مدخليتهما فى انقسام الحركة.
وامّا الفاعل اعنى المحرّك فان كان بسيطا غير منقسم او منقسما ليس لجزئه اثر هو جزء اثر الكل كعدة يحركون ثقيلا لا يقدر واحد منهم على تحريكه اصلا فظ أيضا عدم مدخليته فى انقسام الحركة.
وان كان لكلّ جزء منه اثر هو جزء اثر الكل كعدة يحركون ثقيلا لا يقدر كلّ واحد منهم على تحريكه فى الجملة:
فامّا ان يكون تلك العدة مجتمعين على التحريك كاثنين يحركان خشبة يرفع احدهما احد راسها و الاخر الاخر فقد يتوهم انّ حركة هذه الخشبة تنقسم بحركتى الرأسين بسبب تعدد المحركين لكنّها ليست كل بل انقسامها انّما هو بسبب انقسام الخشبة الى راسين الا ترى انّ محركها لو لم يكن متعدّدا لكان هذا الانقسام بحاله كان يكون واحد يقدر على تحريك الخشبة برأسيها وحده؟
واما ان يكونا متعاقبين كان يكون واحد منهم يحركه زمانا فى بعض مسافة ثم يأخذه الاخر منهم فيحرّكه فى زمان اخر بعضا آخر من المسافة فهذا الانقسام أيضا انّما هو بسبب انقسام الزمان و المسافة فانّه بحاله و لو فرضنا المحرك واحدا بعينه فى جميع المسافة.
واذا لم يكن للمتقابلين و المحرك مدخل فى انقسام الحركة فانقسامها انّما يكون بانقسام الزمان و ما فيه الحركة لانطباقها عليهما و كذا بانقسام المتحرك لكونها حالة فيه حلول السريان كما عرفت فى انقسام حركة الخشبة حسب انقسام الخشبة.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo