درس شوارق - استاد حشمت پور
94/03/10
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: اختلاف نوعي استقامت وانحنا
سوال: دونوع عرض مثل ساير انواع تفاوت شان به فصل است، اما دوشخص عرض كه نوع واحد دارند تفاوت شان درچيست؟
جواب: تفاوت دوشخص عرض كه نوع واحد دارند به يكي از صورت ذيل است:
الف) گاهي دوشخص عرض كه نوع واحد دارند تفاوت شان به اختلاف موضوع شان است، مثل دوسياهي هشتاد درجه كه يكي برديوار عارض شود وديگري برلباس، دوئيت واختلاف اين دوسياهي به موضوع شان.
ب) گاهي اختلاف دوشخص يك نوع از عرض به عوارض لاحق شان است، وعوارض لاحق خود دوقسم است:
1ب) يا عوارض لاحق با واسطه برشخص عرض عارض مي شود به تعبير دقيق دوعرض باهم جمع شود، مثل كتابت كه برموسيقي عارض مي شود ويا موسيقي كه بركتابت عارض مي شود، وقتي كه موسيقي دان كاتب باشد ويا كاتب موسيقي دان باشد، كه جمع شدن موسيقي وكتابت فارق اين كتابت يا موسيقي با موسيقي وكتابتي است كه چنين اجتماعي ندارند.
2ب) يا عرض لاحق بدون واسطه برشخص عرض عارض مي شود. مثل بياض كه برسطح عارض مي شود وفارق سطح با سطح ديگر است.
تفاوت استقامت وانحنا تنها در موضوع شان نيست چرا كه چنين اختلاف دردوخط مستقيم يا دوخط مستدير هم وجود دارد. هم چنين اختلاف دوخط مستقيم مستدير به عروض عرض مفارق هم نيست؛ چرا كه استقامت وانحنا عروض اولي برخط دارند. پس استقامت وانحنا يا بايد فصل باشد ويا عرض اولي، كه خود دوقسم است يا لازم است ويا مفارق. نبابراين استقامت وانحنا يا فصل است ويا عرض لازم ويا عرض مفارق.
درصورت كه استقامت وانحنا فصل باشند خط مستقيم ومستدير دونوع خواهند بود
اگر عرض اولي لازم باشند حاكي از تخالف نوعي است، چرا كه اعراض لازم وقتي كه زايل شود موضوع شان هم باطل مي شود وباطل شدن شي به بطلان فصل اشتقاقي ويا صورت نوعيه ي آن است.
عرض اولي مفارق باشد بايد ببنيم كه قانون عرض مفارق درمورش اجرا مي شود يا خير؟
متن: واشخاص النوع الواحد من الاعراض تختلف (1)بموضوعاتها (2)وباعراض تقارنها(اعرض شخصي) و هذا(اختلاف كه از ناحيه اقتران عوارض باشد) على قسمين: و ذلك لأنّه: إمّا أن لا تكون تلك الاعراض(اعراض شخصي) تلحقها(اعراض مفارقه) لحوقاً أوّلياً ككتابه يجتمع مع موسيقى. وإمّا أن تكون(اعراض شخصي) تلحقها(اعراض مقارنه) لحوقاً اوّلياً كالبياض يجتمع مع السّطح.
ومفارقة الخطّ المستقيم للمستدير ليس لاجل كثرة الموضوع فقط، فإنّ هذه المفارقة(مفارقت ازطريق موضوع) موجودة بين مستقيمين و بين مستديرين، وليس(مقارقت دوخط) لعرضين آخرين كيف اتفق، فانّ الاستقامة و الاستدارة تنال طبيعة الخطّ نيلاً أوّلياً فلذلك(استقامت وانحنا نيل اولي دارند) يمكن أن يكونا(استقامت وانحنا) إمّا فصولا و إمّا أعراضا أوليّة. فإن كانت فصولاً فقد نوّعت و إن كانت أعراضاً أوّلية و الاعراض الأوّلية (1)إن كانت لازمة لطبيعة المعروض له استوى فيه اشخاص النّوع.
سوال: دونوع عرض مثل ساير انواع تفاوت شان به فصل است، اما دوشخص عرض كه نوع واحد دارند تفاوت شان درچيست؟
جواب: تفاوت دوشخص عرض كه نوع واحد دارند به يكي از صورت ذيل است:
الف) گاهي دوشخص عرض كه نوع واحد دارند تفاوت شان به اختلاف موضوع شان است، مثل دوسياهي هشتاد درجه كه يكي برديوار عارض شود وديگري برلباس، دوئيت واختلاف اين دوسياهي به موضوع شان.
ب) گاهي اختلاف دوشخص يك نوع از عرض به عوارض لاحق شان است، وعوارض لاحق خود دوقسم است:
1ب) يا عوارض لاحق با واسطه برشخص عرض عارض مي شود به تعبير دقيق دوعرض باهم جمع شود، مثل كتابت كه برموسيقي عارض مي شود ويا موسيقي كه بركتابت عارض مي شود، وقتي كه موسيقي دان كاتب باشد ويا كاتب موسيقي دان باشد، كه جمع شدن موسيقي وكتابت فارق اين كتابت يا موسيقي با موسيقي وكتابتي است كه چنين اجتماعي ندارند.
2ب) يا عرض لاحق بدون واسطه برشخص عرض عارض مي شود. مثل بياض كه برسطح عارض مي شود وفارق سطح با سطح ديگر است.
تفاوت استقامت وانحنا تنها در موضوع شان نيست چرا كه چنين اختلاف دردوخط مستقيم يا دوخط مستدير هم وجود دارد. هم چنين اختلاف دوخط مستقيم مستدير به عروض عرض مفارق هم نيست؛ چرا كه استقامت وانحنا عروض اولي برخط دارند. پس استقامت وانحنا يا بايد فصل باشد ويا عرض اولي، كه خود دوقسم است يا لازم است ويا مفارق. نبابراين استقامت وانحنا يا فصل است ويا عرض لازم ويا عرض مفارق.
درصورت كه استقامت وانحنا فصل باشند خط مستقيم ومستدير دونوع خواهند بود
اگر عرض اولي لازم باشند حاكي از تخالف نوعي است، چرا كه اعراض لازم وقتي كه زايل شود موضوع شان هم باطل مي شود وباطل شدن شي به بطلان فصل اشتقاقي ويا صورت نوعيه ي آن است.
عرض اولي مفارق باشد بايد ببنيم كه قانون عرض مفارق درمورش اجرا مي شود يا خير؟
متن: واشخاص النوع الواحد من الاعراض تختلف (1)بموضوعاتها (2)وباعراض تقارنها(اعرض شخصي) و هذا(اختلاف كه از ناحيه اقتران عوارض باشد) على قسمين: و ذلك لأنّه: إمّا أن لا تكون تلك الاعراض(اعراض شخصي) تلحقها(اعراض مفارقه) لحوقاً أوّلياً ككتابه يجتمع مع موسيقى. وإمّا أن تكون(اعراض شخصي) تلحقها(اعراض مقارنه) لحوقاً اوّلياً كالبياض يجتمع مع السّطح.
ومفارقة الخطّ المستقيم للمستدير ليس لاجل كثرة الموضوع فقط، فإنّ هذه المفارقة(مفارقت ازطريق موضوع) موجودة بين مستقيمين و بين مستديرين، وليس(مقارقت دوخط) لعرضين آخرين كيف اتفق، فانّ الاستقامة و الاستدارة تنال طبيعة الخطّ نيلاً أوّلياً فلذلك(استقامت وانحنا نيل اولي دارند) يمكن أن يكونا(استقامت وانحنا) إمّا فصولا و إمّا أعراضا أوليّة. فإن كانت فصولاً فقد نوّعت و إن كانت أعراضاً أوّلية و الاعراض الأوّلية (1)إن كانت لازمة لطبيعة المعروض له استوى فيه اشخاص النّوع.
