< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

93/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: كلام ابن سينا درباره وجود وعدم اضافه
بحث در اين داشتيم كه اضافه درخارج وجود دارد يا امر ذهني است؟ بعد از اينكه ادله ذهني بودن اضافه وجوابش را بيان كرديم به كلام شيخ پرداختيم كه گفت اضافه دوقسم است وبعد به بيان اقوال پرداخت.
گروهي: اضافه درخارج موجود است.
دليل: دردليل سه تا مثال مي آورد با مثال مطلب اثبات نمي شود، ولي با امثالها مي خواهد توجه دهد كه وجود اضافه درخارج امر وجداني است وفقط نياز به توجه دارد، شاهدش هم اين است كه درصور نشر كه ولادت وجود ندارد، با آنكه ذهن است ولي اب وابن نيست.
مثال(1): مي دانيم كه درخارج مثلا زيد اب وعمرو ابن است، چه ما تصور كنيم چه تصور نكنيم وحتي اگر خلاف آنرا هم تصور كنيم اضافه از بين نمي رود.
مثال(2): نبات طلب غذا مي كند وغذا مطلوب نبات است واحتياج آنرا برطرف مي كند، پس نبات محتاج وغذا محتاج اليه است، ورابطه اي محتاج ومحتاج اليه اضافه است، كه درخارج وجود دارد اينكه ذهن ما دخالت داشته باشد؛ چرا كه ما به نبات غذا نمي دهيم كه تصورمادخالت داشته باشد ونبات هم ذهن ندارد. بلكه رابطه ي نبات وغذا يك رابطه ي طبيعي است كه درخارج وجود دارد واين رابطه اضافه است.
مثال(3): آسما وفوق زمين وزمين تحت آسمان است، چه كسي باشد كه آنرا درك كند ويا كسي نباشد، ورابطه ي فوق وتحت اضافه است پس اضافه درخارج وجود دارد.
گروهي ديگر: اضافه درخارج وجود ندارد، بلكه امر ذهني صرف است.
دليل:اگراضافه درخارج موجود باشد تسلسل لازم مي آيد وتسلسل باطل است پس اضافه درخارج وجود ندارد.
بيان ملازمه: اب وابن بهم اضافه دارند، بواسطه اي ابوت كه عارض اب وبنوت كه عارض ابن شده است، پس ابوت عارض اب واب معروض ابوت است ورابطه ي طرفيني دارد، هم چنين بنوت عارض ابن است وابن معروض بنوت است ورابطه ي طرفيني دارند ورابطه ي طرفيني اضافه است، اگر اضافه درخارج باشد اين اضافه هم با ابوت بنوت رابطه دارد واين رابطه اضافه است وهكذا فيتسلسل.
دليل دوم: اگر اضافه درخارج موجود باشد لازم مي آيد كه بين موجود ومعدوم رابطه باشد لكن التالي باطل فالمقدم مثله.
بيان ملازمه: ما اضافه پيدا مي كنيم به معدومات ومستقبلات مثلا مي گويم ما نسبت به نوه ي خود مقدم ايم ونوه ي ما كه هنوز وجود ندارد موخر است وتقدم وتاخر اضافه است، ويا به قيامت علم داريم وقيامت معلوم ما است وعلم ومعلوم اضافه دارند، درحاليكه علم وجود دارد ومعلوم معدوم است ويا ما وجود داريم ونوه ي ما معدوم است.
بطلان تالي : روشن است كه امر موجود نمي تواند با امر معدوم رابطه داشته باشند.
متن: و قوم قالوا: بل الإضافة هى موجودة فى الأعيان، و احتجّوا و قالوا: نحن نعلم أنّ هذا فى الوجود أبو ذلك، و أنّ ذلك فى الوجود ابن هذا، عُقِل او لم يُعقَل. و نحن نعلم أنّ النّبات يطلب الغذاء و أنّ الطلب مع إضافة ما و(حاليه) ليس للنّبات عقل بوجه من الوجوه(1. يعني اصلا عقل ندارد، 2. اگرعقل مراتب دارد كه دارد هيچ يك از مراتب عقل را ندارد) و لا ادراك(اي لاادارك بوجه من الوجه يعني نه ادراك حسي دارد، نه خيالي ونه عقلي). ونحن نعلم أنّ السّماء فى نفسها فوق الأرض والأرض تحتها، أدركت أو لم تدرك، وليست الإضافة إلّا امثال هذه الأشياء الّتى أومأنا إليها و هى(اضافه) يكون للأشياء و إن لم تدرك(اضافه/ اشياء).
و قالت الفرقة الثانية(ديگر): إنّه لو كانت الإضافة موجودة فى الأشياء لوجب من ذلك أن لا ينتهى الاضافات، فإنّه كان يكون بين الأب و الابن إضافة، و كانت تلك الإضافة موجودة لهما(براي هردومجتمعا) أو لأحدهما أو لكلّ واحدٍ منهما(براي هردومستقلا)، فمن حيث الأُبوّة للأب، وهى(ابوت) عارضة له(اب) و الأب معروض لها(يعني اضافه طرفيني است ابوت عارض اب واب معروض ابوت)، فهى مضافة و كذلك النبوّة. فهاهنا إذن علاقة للأبوّة مع الأب و للنبوّة مع الابن خارجة(گذشته از) عن العلاقة التى بين الأب و الابن، فيجب أن تكون للإضافة إضافة أُخرى و أن تذهب إلى غير النّهاية.
وأن تكون أيضا(علاوه برتسلسل) من الإضافات ما هى علاقة بين موجود و معدوم، كما نحن متقدّمون بالقياس الى القرون التى يخلفنا(جانشين ما مي شود) و(عطف برمتقدّمون) عالمون بالقيامة.



BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo