< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

93/03/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: قابل قبول بنودن كلام ملاحده بلحاظ منطقي

بحث در اين داشتيم كه نظر صحيح مفيد علم است بدون احتياج به تاييد معلم، اما ملاحده مي گويند كه نظرصحيح در صورت تاييد معلم مفيد علم است، والا نظر صحيح مفيد علم نيست.
اشكال: اين قول ملاحده گاهي مستلزم تسلسل است وگاهي مستلزم دور وتسلسل.
مستلزم دوريا تسلسل بودن نظر ملاحده:
اگر نظرصحيح برا افاده ي علم احتياج به تاييد معلم داشته باشد، تاييد معلم درصورتي مفيد است كه صدق معلم ثابت شود وصدق معلم يا بانظرواخبار خودش ثابت مي شود، كه مستلزم دور است ويا به اخبار معلم ديگر كه مستلزم تسلسل است.
بيان تسلسل: اگر صدق معلم احياج به تاييد معلم ديگر داشته باشد، تاييد معلم ديگر وقتي مفيد است كه صدق خودش ثابت شده باشد وصدق معلم دوم احتياج به تصديق معلم سوم دارد وهكذا فيتسلسل.
ان قلت: تسلسل لازم نمي آيد چرا كه مي رسيم به معلم كه صدقش از طريق معجزه ثابت مي شود وديگر نياز به تاييد معلم ديگر ندارد تا تسلسل لازم بيايد.
قلت: خود معجزه صدقش متوقف بر نظر است؛ چرا كه بايد درمعجزه نظر كنيم وبدانيم كه از طرف خداوندتعالي است، ونظر به عقيده ي شما متوقف است بر اخبار معلم يا اخبار معلم مؤيد كه دور است ويا اخبار معلم ديگر كه تسلسل است.
فان قلت: عقل با معلم مشاركت مي كند در تاييد معلم، به اين صورت كه معلم مقدماتي مي آورد وعقل باتوجه به آن مقدمات مي فهمد كه معلم صادق است. پس معلم نظر را تاييد مي كند ودر عين حال مقدماتي مي آورد كه عقل از آن مقدمات صدق معلم را مي فهمد.
قلت: مقدماتي را كه معلم مي آورد وعقل از طريق آن صدق معلم را مي فهمد، آيا اين مقدمات بايد صادق باشد ويا لازم نيست صادق باشد؟ روشن است كه مقدمات بايد صادق باشد تا از طريق آن صدق معلم را بفهميم ومقدمات وقتي صادق است كه ما صدق معلم را بدانيم. پس صدق معلم متوقف است بر صدق مقدمات وفهم عقل وصدق مقدمات متوقف است بر صدق معلم واين دور است.
واما ماقيل( دفاع از ملاحده بطوركلي): اينكه ملاحده مي گويند نظر براي افاه علم نياز به تاييد معلم دارد، نظري است كه درباب معارف الهيه باشد، اما در غير معارف الهيه احتياج به تاييد معلم نيست، وصدق معلم از معارف اليه نيست تا احتياج به تصديق داشته باشد، بلكه عقل با قرائن واحوال صدق معلم را مي فهمد.
جواب: اينكه از احوال وقرائن به صدق معلم پي مي بريم، بصرف مشاهده قرائن واحوال نيست، بلكه احتياج به نظر است، مثلا هذه المعلم معتمد الناس وكل معتمد الناس لايكذب فهذالمعلم لايكذب. پس به صرف مشاهدهء قرائن واحوال صدق معلم ثابت نمي شود بلكه بايد با نظر همراه شود، ومقدمات نظر كلي است وغائب از حواس وطبق عقيده ي شما نياز به تاييد معلم دارد.
متن: (b) واما ان يحصل(علم به صدق معلم) باخباره معلم اخر فيتسلسل و لا يكفى(دردفع اشكال) الانتهاء الى معلم مؤيد بالمعجزة، (دليل لايكفي:) لانّه لا بدّ من النظر فى معجزته(معلم مؤيد) الّذي(صفت نظر) لا يتم الّا بتعليمه(كه بنظر شما متوقف برتعليم است) المتوقف على اخباره(معلم مؤيد) فيعود الى القسم الاوّل و يدور.
فإن قلت: قد يشارك العقل(فاعل يشارك) قوله(مفعول يشارك) فى افادة العلم(متعلق يشارك) بصدقه(معلم) بان(تفسيريشارك) يضع المعلّم مقدمات يعلم العقل بالنظر فيها صدقه(معلم).
قلت: المقدمات الموضوعة ما لم يعلم صدق (معلم:) واضعها(مقدمات) لا يفيد علما البتة فكيف يمكن ان يعلم منها صدق واضعها؟
واما ما قيل(دفاع از ملاحده بطور كلي): من ان (اسم ان:)كلامهم (خبر ان:) فى المعارف الالهية الغائبة عن الحواس و صدق المعلم ليس منها(معارف الهيه) بل هو( صدق معلم) مما يهتدى(ناظر) إليه بمشاهدة قرائن الاحوال.
فالجواب عنه: ان صدق المعلم لا يحصل من مجرد مشاهدة الاحوال بل لا بد من النظر فيها و مقدّمات النظر مطلقاً(چه نظر درباب معارف الهيه باشد وچه درباب غير معارف الهيه) غائبة عن الحواس لكونها معقولات كلية لا محالة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo