< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/12/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: رد حرف متعزله برجواز واحد بودن علم با تعدد معلوم

بحث در اين داشتيم كه علم واحد مي تواند به دومعلوم تعلق گيرد يا اينكه براي دومعلوم دوعلم لازم است. بيان كرديم كه دومعلوم متعلق دوعلم است. حال مثالي بيان مي كنيم كه هم قول حق را روشن كند وهم مدعاي مخالفين را باطل.

مثال : بديهي است آنچه كه در حال واقع مي شود غير از چيزي است كه در مستقبل تحقق پيدا مي كند، حال آيا مي شود اين دومعلوم را به يك علم بدانيم ويا ممكن نسيت؟

معتزله : مي شود هر دومعلوم متعلق يك علم باشد، وبلكه بايد چنين باشد والا لازم مي آيد تغيير درذات خداوند تعالي ويا جهل حق تعالي، وتالي هردوقسمش باطل است.

بطلان تالي روشن است آنچه كه بايد بيان شود ملازمه ي مقدم وتالي است.

بيان ملازمه : قبل از اينكه مثلا زيد متولد شود خداوند تعالي به او عالم است، به اين نحو كه « ان زيدا سيوجد » روشن است كه بعد از تولد زيد هم حق تعالي عالم به او است، اما چگونه آيا علم حق به اين صورت است كه « ان زيدا سيوجد » ويا اين گونه است كه « ان زيدا وجد »؟ اگر علم حق تعالي به اين صورت با شد كه « ان زيدا وجد » اين حدوث علم است و از آنجاي كه علم صفت ذاتي است مستلزم تغيير درذات است وباطل، وچنانچه بگوييم علم خداوند تعالي اين گونه است كه « ان زيدا سيوجد » تغيير در ذات حق تعالي لازم نمي آيد ولي اين جهل حق تعالي است به حدوث زيد. پس بايد بگوييم كه خداوند تعالي در ازل عالم است به وجود حالي واستقبالي « زيد »، به اين صورت كه « ان زيدا سيوجد » وبا همان علم عالم است به « ان زيدا وجد اذا وجد » بنابر اين علم حق تعالي تعلق گرفته به دوچيز، يكي « ان زيدا سيوجد » وديگري « ان زيدا وجد اذا وجد » يعني بشرط استقبال ويا بشرط حضورالاستقبال. واين هيچ يك از توالي فاسد قبل را ندارد.

خواجه : يك علم نمي تواند به دومعلوم كالحال والاستقبال تعلق گيرد؛ چرا كه معناي « سيوجد » اين است كه « مايوجد » درحال وجود ندارد و در استقبال موجود مي شود، اما معناي « وُجد » اين است كه « مايوجد » في الحال وجود دارد، بديهي است كه « في الحال » وجود دارد با « في الحال » وجود ندارد متناقض اند. ومتعلق حق تعالي نمي تواند دومتناقض باشد.

ابوالحسن بصري : علم خداوند تعالي تغيير نمي كند بلكه تعلق آن عوض مي شود، چرا كه علم صفت ذات الاضافه است ومي شود علم كه صفت است تغيير نكند ولي تعلق آن تغيير كند. پس علم حق تعالي كه صفت ذاتي او است تغيير نمي كند ولي تعلق آن تغيير مي كند.

خواجه درباب علم خداوند تعالي علم قبل از ايجاد و بعد از ايجاد حق تعالي را به اشياء بيان مي كند.

متن : كالحال و الاستقبال‌ (1) مثال لاختلاف المعلوم (2) واشارة الى بطلان مذهب من زعم من المعتزلة « انّ العلم بالاستقبال علم بالحال عند حضور الاستقبال فانّ العلم بما سيوجد علم بوجوده اذا وجد » ( متعلق بطلان:) بانّ ذلك ( علم اين چنيني ) ممنوع فانّ العلم بما سيوجد مشروط بعدمه ( ماسيوجد ) فى الحال و وجوده ( ماسيوجد ) فى ثانى الحال و العلم بالوجود الحالى غيرمشروط بالعدم فى الحال بل ما الوجود فى الحال فاختلفا.

و لعلهم انّما ذهبوا الى ذلك ( علم را به حال واستقبال متعلق كرده اند ) لئلا يلزم التغير فى العلم القديم و ستعلم عدم لزوم التغير مع الاختلاف إن شاء الله‌.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo