< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/12/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : مغايرت علم ومعلوم

لاهيجي بعد از اينكه استدلال شيخ را رد كرد، مي گويد شايد مراد از اتحاد عاقل ومعقول همان باشد كه ما در آخر رد كلام شيخ گفتيم، وآن اينكه عقل منفعل يا عقل بالقوه صورت را درك مي كند وبالفعل مي شود وباز صورت ديگري را درك مي كند و نسبت به آن بالفعل مي شود وهر بار كه صورتي را ردك مي كند كامل وكامل تر مي شود. واين تشكيك درذاتيات نيست؛ چرا كه صورت معقوله كالصورت است، صورت نيست كه تشكيك در ذاتيات باشد، بلكه در عوارض كامل مي شود. پس مي توانيم بگوييم اتحاد عاقل ومعقول عبارت است از كامل شدن ناطقه است، نه اينكه نفس بشود همان صورت معقوله.توجيه ديگري هم در اتحاد عاقل ومعقول وجود دارد كه در علم واجب نقل مي كنيم.وبالجمله ... : درفرض سوم شقوقي مطرح شد، برخي از اين شقوق را باطل كرديم، باتوجه به آن توضيحات ودرنظر داشتن دومعناي عقل بالفعل شما مي توانيد ساير شقوق را باطل كنيد.وقتي به چيزي علم پيدا مي كنيم، از آنجاي كه علم از مفاهيم ذات الاضافه است با تحليل درظاهر علم مرتبط با سه چيز است: علم، عالم ومعلوم ؛ چرا كه علم وصف عالم است واضافه به معلوم دارد. ولي جا دارد بررسي كنيم كه آيا حقيقتا هم درعلم سه چيز داريم ياخير، بعبارت ديگر روشن است كه علم وصف عالم است وغير هم اند، اما رابطهء عالم ومعلوم ورابطهء علم ومعلوم چگونه است؛ آيا عالم غير از معلوم است ويا متحد با معلوم است وآيا علم با معلوم يكي است ويا علم غير از معلوم است. رابطهء عالم ومعلوم را بررسي كرديم. باتوجه به بحث هاي كه گذشت اولا در بارهء اتحاد ومغايرت عاقل ومعقول اختلاف است وثانيا حق اين است كه عاقل ومعقول مغاير اند. حال مي پردازيم به بيان رابطهء علم ومعلوم.

سوال اول : آيا علم ومعلوم غير هم اند و يا علم همان معلوم است؟

سوال دوم : آيا با اختلاف معلوم علم مختلف مي شود ويا مختلف نمي شود وبعبارت ديگر آيا با يك علم به دوتا صورت معلومه عالم مي شويم ويا هرصورت معقوله علم جدا گانهء لازم دارد؟

پاسخ به سوال هاي فوق متوقف است بر ياد آوري چند مطلب :

1. معلوم دو اطلاق دارد يكي معلوم بالذات كه همان صورت معقوله است وديگري معلوم بالعرض كه معلوم خارجي است، همان شي خارجي كه به آن علم تعلق گرفته است. ومراد از معلوم در اين جا معلوم بالذات است.

2. چنانچه ثابت شود كه علم عين معلوم است بديهي است كه با اختلاف معلوم علم هم مختلف مي شود ونمي شود با يك علم چند صورت معلومه داشته باشيم.

جواب : باتوجه به تذكرات فوق علم غير از معلوم بالعرض وعين معلوم بالذات است و نبابراين طبيعي است كه با يك علم ممكن نيست به چند صورت معقوله علم داشته باشيم؛ چرا كه اولا علم عبارت است از حصول صورت معلوم در ذهن، ويا انطباع صورت معلوم در ذهن ويا حصول مثال معلوم درمحل قابل. باتوجه اين تعريف علم همان صورت معلوم است ولذا نمي شود با يك علم چند صورت معقوله داشته باشيم. وثانيا دربحث وجود ذهني گفتيم كه ماهيت شي خارجي درذهن مي آيد واين ماهيت كه عين ماهيت شي خارجي است، علم ما به آن شي است. وچون هرشي يك ماهيت دارد وهمان ماهيت در ذهن مي آيد وعلم ما است. پس با يك علم نمي توانيم چند معلوم داشته باشيم.

تذكر : از تعريف علم بدست مي آيد كه علم همان معلوم بالذات است وبا يك علم نمي شود چند معلوم بالذات داشته باشيم واز تعريف وجود ذهني علاوه بر اين هماني علم ومعلوم بالذات ثابت مي شود كه با يك علم نمي توانيم چند تا معلوم بالعرض داشته باشيم چرا كه علم همان معلوم بالذات است ومعلوم بالذا با معلوم بالعرض كاملا مطابقت دارد، هرچند بلحاض وجود تغاير دارد روشن است كه يك شي نمي تواند عين امورد متعدد باشد ويا تطابق كامل داشته باشد.

متن : و لا يبعد ان يكون هذا ( بل بمعني أن يكمل الجزء الذي كالصورة ... )‌ هو المراد من القول بالاتحاد و له ( قول به اتحاد ) محمل اخر أيضا ليس هاهنا موضع ذكره و لعلى سآتي به ( محمل اخر ) عند الكلام فى مسئلة علم الواجب إن شاء اللّه العزيز.

وبالجملة يمكن التفصي عن جميع الشقوق ( نه شق ) التى ذكرها الشيخ فى هذا الشق الاخير بمثل ما ذكرناه فلا نطول بتفصيله‌ ( تفصي ).

و يختلف‌ اى العلم‌ باختلاف المعقول‌ (1) لما مرّ ( ص173) آنفا من ان العلم بحصول المثال فى المحل القابل (2) و فى مبحث الوجود الذهنى من ان الحاصل فى الذّهن يجب ان يكون حقايق الاشياء و ماهياتها و لا شك انّ حقايق الاشياء المختلفة مختلفة

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo