< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/12/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : كيفيات نفساني

بعد از بيان دوقسم از كيفيات يكي كيفيات محسوس وديگري كيفيات استعدادي، مي پردازيم به كيفيات نفساني كه بحث خيل طولاني دارد، چرا كه علم، قدرت و... در اين باب بحث مي شود.كيفيات نفساني به دوقسم حال وملكه تقسيم مي شود كه حال عبارت است از كيف نفساني كه رسوخ در ذهن ندارد وبه راحتي زايل مي شود وملكه كيف نفساني است كه در ذهن راسخ شده است وبه راحتي زايل نمي شود؛ مثلا صورت علمي كه در ذهن آمده چنانچه تكرار نشود رسوخ درذهن پيدا نمي كند وبه راحتي زايل مي شود اما صورت كه علمي كه تكرار مي شود در ذهن راسخ مي شود وبه راحتي زايل نمي شود، به صورت علمي قسم اول حال و به قسم دوم ملكه مي گويند.رابطه اي حال وملكه مثل رابطه اي پيري وجواني است، همان گونه كه اول جواني است بعد پيري حال هم قبل از ملكه است وچنانكه پيري ادامه اي جواني است ملكه ادامه اي حال است. گذشته از اين پيري جا افتادن جواني است ملكه هم جا افتادن حال است.

اطلاقات علم : علم وتميز دواطلاق دارد، يكي اطلاق عام كه عبارت است از ادراك وتمايز چه همراه حكم باشد وچه با حكم نباشد، بعبارت ديگر علم بمعناي عام لا بشرط از حكم است، وديگري اطلاق خاص كه ادارك وتمايزي است كه همراه حكم باشد.

نكته : يكي از ويژگي هاي علم ولازم بارز آن تميز معلوم از غيرش است، به همين جهت در اين جا به علم اطلاق تميز شده.

تقسيم علم به تصور وتصديق : علم، ادراك وتميز به معناي عام كه لابشرط از حكم است در تقسيم اولي به دو قسم تقسيم مي شود :

    1. تصور : عبارت است از ادراك وتميز خالي از حكم است، وبه بيان دقيق تر ادراك وتميز خالي و بشرط لاي از حكم.

    2. تصديق : ادراك وتميزي است همراه حكم است، بعبارت بهتر ادراكي است بشرط حكم، كه خود اقسام دارد.

اقسام تصديق : تصديق كه ادراك وتميز بشرط حكم است: الف) يا يقيني است كه عبارت است از تصديق ويا حكم كه اولا جازم باشد، ثانيا مطابق با واقع و ثالثا ثابت است، ب) ويا غير يقيني است كه اعم است از:

    1. تصديق ظني كه جازم نيست،

    2. جهل مركب كه تصديق جازم است ولي مطابق با واقع نيست.

    3. وتقليد كه تصديق جازم ومطابق با واقع است ولي ثابت نيست، با شك وشبه زايل مي شود.

تذكر : تصور چون عبارت است از ادراك خالي از حكم وبعبارت ديگري صورتي به ذهن آمده است كه حكم در آن نيست. بهمين جهت مطابقت وعدم مطابقت وصدق وكذب در آن مطرح نيست.

اطلاقات تصور وتصديق : از آنجاي كه تصور مشروط است به عدم حكم وتصديق مشروط است به همراهي حكم، به تصور غيرحكم گفته شده است وبه تصديق حكم هم اطلاق مي شود.

لاهيجي : در علم كلام مراد از علم وتميز بمعناي خاص آن مراد است يعني تميزي است كه احتمال خلاف درش نيست، بعبارت ديگر متعلق آن احتمال نقيض تميز را نمي دهد.

دليل : وجه اينكه در علم كلام معناي خاص علم مراد مي باشد كلام خواجه است كه اولا علم بمعناي عام را تقسم كرده است به تصور كه خالي وبشرط لاي از حكم است وتصديق كه بشرط حكم است، وثانيا تصديق را مقيد كرده به « جازم، مطابق با واقع وثابت » تا اينكه علم تصديقي را منحصر كند به يقيني، وتصديق ظني كه جازم نيست، جهل مركب كه مطابق با واقع نيست وتقليد كه ثابت نيست را خارج كند.نآن

متن : المطلب الخامس فى القسم الثالث من الاقسام الاربعة للكيف‌

و هى الكيفيات‌ النفسانية و هى‌ حال‌ ان كانت غير راسخة او ملكة ان كانت راسخة فالملكة يكون أولا حالا ثم تصير ملكة فالفرق بينهما ( ملكه وحال ) كالفرق بين الشيخوخة و الشباب.

و فى هذا المطلب مسائل‌ :[المسألة] الاولى فى العلم‌

على ما قال : منها ـ اى من الكيفيات النفسانية ـ العلم‌، و المراد منه ( علم ) هاهنا ( درعلم كلام/ دربحث كيفيات نفساني ) تميز لا يحتمل متعلقه النقيض اى نقيض ذلك التميز. وذلك ( اينكه مراد از علم در اينجا... ) لانه هو ( علم ) المنقسم الى التصور و التصديق ( متعلق منقسم :) على ما قال : وهو اما تصور اى تصوّر و ادراك غير حكم و يقال له التصور الساذج‌ و اما تصديق‌ اى تصوّر و ادراك و حكم و هو ادراك ان النسبة واقعة او ليست بواقعة. فالتصور المطلق مشترك بين القسمين ( تصور وتصديق ) و هو ( تصور مطلق ) المراد من التميز و هو ( تصور مطلق ) صورة حاصلة من الشي‌ء فى العقل سواء كان الشي‌ء حكما او غير حكم ( مثلا گاهي زيد به ذهن مي آيد وگاهي زيدقائم كه حكم است ).

و قيد التصديق بقوله‌ : جازمٌ مطابقٌ ثابتٌ‌، لينحصر فى اليقين. فبالجازم خرج الظن ( كه تصديق است ولي جازم نيست ) و بالمطابق الجهل المركب ( كه تصديق است ولي مطابق با واقع نيست ) و بالثابت التقليد فانّه قد يزول فى وقت اخر.

( عطف بر تصديق مقيد به سه قيد ) وامّا التصديق المطلق ( برهنه وخالي ) عن هذه القيود المقابل للتصور الساذج، فهو اعمّ من اليقين و شامل لهذه الثلاثة ( ظن، جهل مركب وتقليد ) فعدم احتمال اليقين للنقيض ( متعلق احتمال ) للجزم ( متعلق نقيض ) و الثبات، و ( مبتدا ) عدم احتمال التصور الساذج للنقيض ( متعلق احتمال )، ( خبر :) لانه لا نقائض للتصورات‌

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo