< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/12/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : كيفيت استعدادي

بحث در دومين قسم از چهار قسم كيفيت محسوس داشتيم كه عبارت است ازكيفيت استعدادي. كيفيت استعداديه همان استعداد است و استعداد متوسط بين طرفين نقيض است كه در اين جا طرفين نقيض انفعال و لا انفعال است ( نه فعل ولا فعل ونه فعل وانفعال )؛ كه كيف استعدادي عبارت است استعداد شديد نحوي الا نفعال والقبول و استعداد شديد نحوي الدفع ولا قبول.

توضيح مطلب : كيف استعدادي باتوجه به تعريف چهار ويژگي دارد، يكي اينكه استعداد است ودوم آنكه استعداد شديد است، سوم اينكه وسطه است وچهارم آنكه واسطه بين دو نقيض است.

استعداد : استعداد امر وجودي است وامر وجودي نمي تواند بين وجود وعدم باشد، بلكه بين دوحالت يك شيء يكي حالت كه كه قوه اي محض است، وجود خيل ضعيف دارد ودرحكم عدم است وديگري حالت كه به فعليت مي رسد. حالت قوه شيء وحالت فعليت شيء استعداد نيست، حالت بين قوه وفعليت استعداد است. مثلا انسان در ابتدا قوه اي محض است ودر آخر انسان بالفعل مي شود اين دوحالت استعداد نيست آنچه كه بين اين دوحالت است استعداد است كه اول به قوه اي محض نزديك است ولحظه به لحظه از آن دور مي شود تا برسد به انسان بالفعل.

استعداد شديد ( كيف استعدادي ) : استعداد كه بين دوحالت يك شي است درجات مختلف دارد، درجه اي كه خيل ضعيف است، به قوه ي محض خيل نزديگ است و از فعليت بسيار دور است ودرجات كه از قوه اي محض دور تر مي شود به فعليت نزديگ مي شود ودرجه اي كه خيلي نزديگ به فعليت است واز قوه ي محض خيل دور است. همه اي اين درجات متوسط بين قوه اي محض وفعليت محض است، ولي آنچه كه كيف استعدادي است همان درجه اي شديد استعداد است كه به فعليت محض نزديك است.

مراد از نقيضين : از بيان فوق روشن شد كه مراد از نقيضين نمي تواند نقيض منطقي باشد، چرا كه نقيض منطقي وجود وعدم است واستعداد بين وجود وعدم نيست بين دوحالت يك شي است. پس نقيضين كه در اين جا مراد است انفعال و لا انفعال است.

واسطه بودن بين دوطرف نقيض : واسطه بودن كيف استعدادي بين انفعال ولا نفعال به اين معنا است كه گاهي به انفعال وقبول نزديك است وگاهي به لا انفعال ودفع نزديك است، نه اينكه واسطه بين دو نقيض باشد تا ارتفاع نقيضين شود.

 

توجه داريم كه انفعال بمعناي قبول است اما استعداد شديد نحوي الانفعال و استعداد شديد نحوي اللاانفعال كيفيت استعدادي است. پس استعداد از مقوله اي كيف است اما خود مستعدله از مقوله ديگر است.

اسامي ديگري كيف استعدادي : اسامي ديگر استعداد نحوي الانفعال عبارتند از ضعف ولا قوه، واسامي ديگر استعداد نحوي الا انفعال عبارتند از قوه ولاضعف.

گمان گروهي : برخي گمان كرده اند كه علاوه بر استعداد شديد نحوي الانفعال واستعداد شديد نحوي اللا انفعال، امر سوم داريم كه عبارت است از استعداد شديد نحوي الفعل، مثل مصارعت كه استعداد شديد است براي كشتي گرفتن.

لاهيجي : امر سوم كه كيف استعدادي باشد به نام استعداد شديد نحوي الفعل نداريم مثلا در مصارعت سه چيز داريم؛ يكي علم به فن كشتي گيري، ديگري قدرت بركشتي گيري وسوم صلابت وسختي اعضاي بدن كه به راحتي متاثر نمي شود ويا نمي شكند.

علم به فن كشتي گيري وقدرت بركشتي گيري هردو كيف اند اما كيف نفساني، نه كيف استعدادي. وامر سوم كه صلات وسختي اعضاي بدن است كيف ملموس است. پس با تحليل مصارعت چيزي كه كيف استعدادي باشد يافت نمي شود.

ان قلت: ما غير از استعداد شديد نحوي الانفعال واستعداد شديد نحوي اللا انفعال چيزي ديگري داريم كه خود قبول است كه مي تواند قسم سوم براي كيف استعدادي باشد.

قلت: قبول از باب امكان ذاتي است، با امكان ذاتي سنخيت دارد. وامكان ذاتي با امكان استعدادي چنانكه در جايش بيان شده است سه تا فرق دارند؛ يكي اينكه امكان ذاتي در خارج نيست فقط اتصاف آن در خارج است ولي امكان استعدادي در خارج است، ديگري اينكه امكان استعدادي قرب و بعد نسبت به مستعدله دارد ولي امكان ذاتي قرب و بعد به ممكن ذاتي ندارد وسوم اينكه امكان استعداي با فعليت مستعدله از بين مي رود ولي امكان ذاتي با فعليت ممكن ذاتي از بين نمي رود.

متن: و المراد بطرفى النقيض هو الانفعال و اللاانفعال ( نه فعل ولافعل ونه فعل وانفعال ) فانّها مفسرة باستعداد شديد نحو الانفعال و القبول كالممراضية و اللين و يسمّى ( استعداد... ) ضعفا و لا قوّة و استعداد شديد نحو الدفع و اللاقبول كالمصاحيّة و يسمّى ( استعداد ... ) قوة و لا ضعفا.

و زعم جماعة انّ لها ( كيف استعدادي ) قسما ثالثا هو الاستعداد الشديد نحو الفعل كالمصارعة و ليس ( زعم ) بشي‌ء لانّ المصارعة مثلا يتعلق (1) بعلم هذه الصّناعة (2) وقدرة على هذا الفعل و هما من الكيفيات النفسانية (3) وصلابة الاعضاء لئلا تتأثر بسرعة و لا يمكن عطفها بسهولة و هى ( صلابت ) من الكيفيات الملموسة فليس هناك ( درمصارعت ) شي‌ء يكون من هذا الجنس من الكيفيات ( كيفيت استعدادي ).

و اما اصل القبول ( خود قبول، نه استعداد شديد نحوالقبول ) فهو من باب الامكان الذاتى ( مسانخت با امكان ذاتي دارد ) لا الاستعدادى، لان الاستعداد يعتبر فيه مرتبة من مراتب القرب و البعد ليكون الشدة اللازمة لها ( مرتبه خاص ) مستلزمة للرجحان فلا يمكن هو أيضا ( همان طور كه استعداد شدي نحو الفعل نمي تواند قسم ثالث باشد )‌ قسما ثالثا.

و لما كانت الاستعدادات واقعة بين طرفى النقيض كانت ( كيفيت استعدادي ) متوسّطة بينهما

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo