< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : مراد از في الخارج دركلام مصنف

گفتيم در دو مقام بحث داريم، يكي اينكه صوت در حس حاصل مي شود يا در خارج حس و ديگر اينكه اگر خارج از حس حاصل مي شود آيا در داخل صماخ و يا خارج صماخ.

در كلام خواجه « في الخارج » آمده است. متعلق و مضاف اليه آن حذف شده است، دركلام لاهيجي هم متعلق وهم مضاف اليه آن ذكر مي شود؛ حاصلة متعلق في الخارج وحس مضاف اليه في الخارج است، در حقيقت ال در الخارج بدل از مضاف اليه است.

شارحين ديگر « في الخارج » در كلام خواجه را تفسيركرده اند به خارج از صماخ، كه كامل نيست.

لاهيجي : خارج الحس مي تواند خارج اذن باشد مي تواند داخل اذن باشد. پس اين تفسير از كلام خواجه اعم از تفسير شارحين ديگر است، مفاد كلام آنها را هم بيان مي كند، وعلاوه بر آن دو امتياز دارد كه دركلام شارحين ديگر نيست؛ يكي اينكه متبادر از خارج وجود عيني وخارجي است ودوم اينكه خارج از حس اشاره به اختلاف وبيان حرف حق هم دارد، درحاليكه خارج اذن نه اشاره به اختلاف وبيان حرف حق دارد و نه متبادر از كلمه خارج است؛ چرا كه ممكن است خارج اُذن خارج از حس باشد ويا در خود حس باشد.

بعبارت ديگر تفسير ما علاوه بر اينكه مفاد كلام شما را مي رساند، خارج را بمعناي متبار آن گرفته است و اشاره به اختلاف وبيان حرف حق هم دارد يعني مي فهماند كه صوت در خارج وجود دارد، ولي حرف شما فقط اين حرف را مي رساند كه صوت خارج از گوش است ولي به اختلاف وبيان حرف حق اشاره ندارد.

مقام دوم : در مقام دوم قبول مي كنيم كه صوت در خارج ازحس است حالا خارج ازحس داخل گوش يا خارج ازحس و خارج از گوش، وبحث در اين است كه آيا صوت متكون در خارج را مي شنويم ويا صوت را كه در كوش ما است ؟

بعبارت ديگر قبول مي كنيم كه صوت هم در خارج گوش و هم در خارج گوش حاصل مي شود، اما اينكه در صوت در گوش متكون شود كسي قائل نيست يعني اينكه اصل تكون صوت در گوش باشد كسي قابل نيست؛ چرا كه كندن وكوبيدن هم در بيرون گوش است و صوت هم در همان جا متكون مي شود. خلاصه اينكه صوت در بيرون متكون مي شود جاي بحث نيست بحث در مقام دوم در اين است كه صوت متكون شده در بيرون مي شنويم يا صوت واصل در گوش را؟

بعبارت سوم، صداي كه از كوبيدن و كندن بوجود مي آيد اين كيفيت است و قائم به هواي بيرون و بعد قائم مي شود به هواي داخل گوش، حال بحث اين است كه كدام صدا شنيده مي شود، صداي كه در بيرون است واصل به گوش شده ويا فقط صداي كه در داخل گوش است.

قول حق : همان صوت كه متكون مي شود شنيده مي شود، نه فقط صوت كه درگوش ما است، بعبارت ديگر ما صوت متكون را مي شنويم البته وقت كه به گوش ما برسد نه تنها قطعه ي را كه به گوش ما برسد.

متن : و على هذا المقام ( مقام اول ) ينبغى ان يحمل قوله : فى الخارج اى الحاصلة ( بيان متعلق في الخارج ) فى الخارج اى خارج الحسّ ( بيان انيكه ال الخارج بدل از مضاف اليه يعني حس است ).

( تعليل براي حمل خارج بر خارج حس :) فان المتبادر من الوجود من الخارج انما هو الوجود العينى فيكون ( قول مصنف كه في الخارج ) ردّا على من زعم ان الصوت انما يحصل فى الحسّ فقط.

و اما حمله ( في الخارج ) على خارج الصماخ ليكون معناه، ان الصوت موجود فى خارج الصماخ أيضا ( همان گونه كه در صماخ موجود است ) لا انه قائم بالهواء الموجود فى الصماخ فقط، على ما حمله الشارحون فليس بشي‌ء. ( يعني كامل نيست، چرا كه اولا خارج را بمعناي متبادر نمي گيرند وثانيا اشاره به اختلاف،كه آيا فقط در حس است ويا در خارج حس، ندارد )

فانّ على تقدير وجود الصّوت فى الخارج بالمعنى المتبادر ( بمعناي كه از خارج تبادر مي كند ) لا يذهب الوهم الى تخصيص وجوده ( صوت ) بالهواء الصماخى فليتدبّر.

و المقام الثانى : انّ على تقدير وجود الصّوت فى الخارج ( يعني خارج حس ) و قيامه بالهواء مطلقا ( هم هواي خارج گوش وهم هواي خارج حس وداخل گوش ) هل المسموع هو الصوت القائم بالهواء الواصل الى الصّماخ فقط او القائم بالهواء الخارج من الصّماخ ( منتها صوت قائم به هواي بيرون را وقت مي شنويم كه به گوش برسد ) أيضا ( همان طور كه صوت قائم به هواي داخل گوش را مي شنويم )؟

و الحق هو الاخير ( كه هم صوت قائم به هواي صماخ شنيده مي شود وهم صوت قائم به بيرون )

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo