< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : بحث در اين داشتيم كه صوت در خارج حس موجود است يا امري است كه در حس ما موجود مي شود چنانكه در لون هم اختلاف بود كه آيا در خارج موجود است و يا فقط در نزد باصره ي ما وجود مي گيرد.

بر فرض صوت در خارج باشد و فقط در حس ما نباشد، آيا در هواي گوش ما وجود دارد يا در خارج از گوش ما وجود دارد. پس دو تا بحث داريم :

    1. آيا صوت فقط در حس ما وجود دارد و يا در خارج حس ما هم وجود دارد.

    2. اگر در خارج وجود دارد يا در خارج از گوش ما وجود دارد، يا در گوش ما وجود دارد.

پس در مجموع سه قول داريم يكي اينكه صوت فقط در حس ما وجود دارد و دوم اينكه صورت در خارج از حس و در گوش ما وجود دارد و سوم اينكه صوت در خارج از حس و در خارج از گوش وجود دارد. و اينكه تموج هوا از سنخ صوت نيست ولي صوت از تموج هوا بدست مي آيد اشكال ندارد؛ چرا كه تموج هوا مقتضي صوت است نه علت آن، چنانكه خورشيد بر اشياء مي تابد و آن را سياه مي كند، يا به اين صوت كه خورشيد مي تابد و اين تابش خورشيد مقتصي سياه شدن جسم است نه علت آن و الا ومعطي شيء فاقد آن خواهد بود، كه باطل اسنت.ويا چنانكه امروزي ها معتقداند غددي در جسم است كه وقتي خورشيتد تابيد اين غدد فعال مي شود و جسم سياه مي شود. پس در هرصورت خورشيد در سياه شدن جسم تاثير دارد ولي علت سياه شدن نيست مقتضي آن است. ولازم نيست كه مقتضي از سنخ اثر باشد.اگر چيزي جزء علت باشد لازم نيست كه از سنخ اثر باشد مثلا حق تعالي علت فاعلي ما است ولي جسم نيست چرا كه جسم بودن ما از ناحيه ي قابل آمده است. نبابراين اگر تموج هوا جزء علت براي صوت هم باشد، لازم نيست از سنخ صوت باشد. از آنچه كه بيان كرديم بدست آمد كه سنخيت بين علت و معلول درجاي است كه علت تامه باشد نه علت ناقصه.ابن سينا معتقد است كه صوت در خارج از حس وجود دارد، مرحوم جلوه در تعليقه اش خارج را به خارج از صماخ معنا كرده است ولي چون صماخ به حس تفسير شده است فرق بين حرف ابن سينا ومرحوم جلوه نيست. دليل ابن سينا : بدون شك ما تموج را در خارج داريم. و همه قبول داريم كه ما صوت را مي شنويم حال سؤال اين است كه تموج با سامعه حس مي شود يا حس نمي شود؟ تموج گاهي باباصره حس مي شود وقت كه تموج در آب باشد و گاهي با لامسه حس مي كنيم، وقت كه چيز در زير دست ما حركت نمايد، پس آنچه كه در استدلال مهم است احساس تموج با سامعه است به همين جهت هم در سوال احساس تموج با سامعه طرح شده است.اگر بگوييم كه تموج با سامعه حس نمي شود مطلوب ابن سينا ثابت مي شود به همين جهت به اين شق نمي پر دازد، اما اگر بگوييم كه تموج با سامعه حس مي شود دو احتمال مطرح است يا تموج بدون واسطه صوت با سامعه حس مي شود ويا با واسطه اي صوت با سامعه حس مي شود وهر دو شق باطل است.اگر تموج بدون واسطه اي صوت استماع شود چون ما ثابت كرديم كه مسموع بي واسطه صوت است پس بايد تموج صوت باشد در حالي كه ما قبلا باطل كرديم تموج صوت باشد. اگر تموج من حيث هو تموج بواسطه ي صوت استماع شود اين هم باطل است در كيفيت مبصر ابن نظر مقبول همه است خكه مربع و ؟؟ بواسطه اي بصر را مي بينيم و اينكه مربع را مي بينيم بخاطر لون است يعني وقت لون مربع را مي بينيم مربع را مي بينيم.خلاصه: اگر مبصر بلاواسطه واسطه شود براي ديدن چيزي مبصر ما هم صوت را مي شنود و هم شن مع الواسطه را مي بيند و يعني برج را هم شنود در حالي كه لون شنيدني نيست. پس سامعه مي تواند برج را مع الواسطه هم درك كند والا موج مي شد صوت پس مسامعه مطلق نمي تواند موج را بشنود.

متن : فنقول: مما يُعين على معرفة ان العارض ( عارض كه شنيده مي شود يعني صوت ) المسموع، له وجود من خارج ( خارج حس ) أيضا ( همان گونه كه درحس وجود دارد ) انه لو كان ( عارض ) انّما يحدث فى الصماخ يعنى فى الحسّ نفسه لم يخل (1) امّا ان يكون التموّج الهوائى يحسّ بالسّمع من حيث هو تموّج ( نه من حيث هو صوت ) (2) او لا يحسّ.

فان كان ( تموج ) يحسّ ( يعني با سامعه حس شود ) فامّا ان يحسّ به ( سامعه ) او لاً، او بتوسط الصّوت. فلو كان يحسّ به أولا و المحسوس الاوّل بالسّمع هو الصّوت و هذا ( محسوس اول بالسمع ... ) ما لا شك فيه، ( جواب لو : ) كان التموج من حيث هو تموج صوتا و قد ابطلناه (ص137)، هذا ( اي خذا ) .

( مقدم :) ولو كان يحسّ به بتوسّط الصوت، ( تالي:) لكان كل من سمع الصوت علم انّ هناك تموّجا كما انّ كلّ من احسّ لون المربع و المربع بتوسّطه علم انّ هناك مربعا ( لكن التالي باطل :) وليس كذلك. ( پس مقدم هم باطل است : ) فاذن ليس بواجب ان يحسّ التموج عند سماع الصوت انتهى كلام الشيخ ملخصا

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo