< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/09/16

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : اثبات الوان در خارج / اثبات اينكه لون غير از ضوء است

بحث در الوان داشتيم وتاييد اين مطلب كه الوان در خارج موجود است، وصرف تخيل نيست چنانكه خصم مي گويد.خصم مي گويد كه الوان در خارج وجود ندارد، بياض همان ضوء است و سواد نفي ضوء وظلمت است، امّا مصنف مي گويد بياض وسواد در خارج وجود دارد وغير از ضوء وظلمت است، طبق اين عقيده سفيدي وسياهي تركيب مي شوند ودر حين تركيب ضوء هم خالت دارد و الوان متوسط مختلف ـ سبز، زرد، سرخ و... ـ در خارج بوجود مي آيند، امّا به نظر خصم كه بياض همان ضوء است و سواد نفي ضوء وظلمت است يك لون متوسط بشتر نخواهيم داشت؛ چرا كه يا ضوء است ويا ضوء نيست ويا بين اين دوتا است كه شدّت وضعف دارد؛ يعني خاكستر، خاكستري كمرنگ وخاكستري پُررنگ. ابن سينا غرض اصلي اش از اين بيان اين است كه ثابت نمايد غير از ضوء لون هم درخارج وجود دارد، ولي خصم معتقد است كه ضوء همان لون است.

بيان مطلب : الوان مختلفه، الوان متوسط ويا الوان مركبه در خارج داريم، حال اگر ضوء را همان بياض و عدم ضوء را همان سود بدانيم الوان مختلف در خارج وجود نخواهد داشت، بلكه يك رنگ متوسط داريم كه شدت وضعف پيدا مي كند.

از رفتن سفيد به ساهي سه راه يا سه مسلك وجود دارد :

راه اوّل : از سفيدي به ساهي برويم از سمت غبار وكدري كه سفيدي شود وباز هم كدر شود وهكذا تا اينكه برسيم به سياهي.

راه دوّم : ازسفيدي به سمت سياهي برويم از سمت سرخي كه سفيد با سياهي وضوء تركيب شود ورنگ سرخ بوجود بيايد وه

راه سوّم : از سفيد به سمت سياهي برويم از سمت سبزي وبعد نيلي تا برسيم به سياهي.

اگر ضوء را عين بياض بدانيم فقط راه اوّل وجود خواهد داشت، وچنانچه بياض را غير ضوء بدانيم راه دوم وسوّم را هم خواهيم داشت امّا در خارج سرخي، سبزي و... داريم پس بايد راه دوّم وسوّم را هم داشته باشيم ودر نتيجه ضوء غير از لون است.

متن : و هذه الطرق ( طرق ثلاثه ) انما يجوز اختلافها ( طرق ) لجواز اختلاف ما تركب ( ما تركب به نظر ابن سينا سواد، بياض وضوء است ولي به عقيده اي خصم فقط ضوء است ) عنه الالوان المتوسّطة. ( مقدم :) فان لم يكن الابياض و سواد و لم يكن اصل البياض الا الضوء و قد استحال ( تحول از سفيدي به سياهي ) ببعض هذه الوجوه ( طرق ثلاثه ). ( تالي/جواب ان :) لم يكن فى تركب البياض و السّواد الا الاخذ فى طريق واحد ( يعني فقط يك راه براي تركيب خواهد بود ) لا يقع الاختلاف ( اختلاف رنگ ) فيه ( طريق واحد ) إلاّ وقوعا بحسب التنقص و الاشتداد فقط، و ( عطف بر تالي :) لم يكن ( تيحقق ) طرق مختلفة فاذ كانت ( طرق ) مختلفة ( يعني تالي باطل است ) فيجب ان يكون شوب من غير البياض و السواد على ان ( به اين صورت كه ) يكون شوبا من مرئي ( يعني مقدم هم باطل است/ شوب كه غيز از بياض وسواد باشد ومرئي آن شوب ضوء است ).

وليس فى الاشياء شي‌ء يظن[1] انه مرئى و ( حاليه ) ليس سوادا و لا بياضا و لا مركّبا منهما الا الضوء عند من جعل الضوء شيئا غيرهما ( سواد وبياض/ يعني آنچه كه گمان مي شود كه مرئي است وغير از سواد وبياض آنچيز ضوء است).

 


[1] اينكه گفته گمان مي شود بخاطر اين است كه در وسط راه است هنوز اثبات نشده والاّ وجود ضوء يقييني است .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo