< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/09/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : بيان وساطت ميل براي حركت

بحث در اين داشتيم كه طبيعت امري است ثابت وحركت امري است متغير ومتغير نمي تواند از ثاتب صادر شود، مگر اينكه واسطه داشته باشد و آن واسطه ميل است.

بيان مصنف در شرح اشارات :

مصنف در شرح اشارات براي اينكه ميل واسطه باشد بيان ذيل را دارد :

الف ) حركت لازم لاينفكِ دارد به اسم سرعت وبط، كه قابل اشتداد وتضعف است ولذا بخش از يك حركت مي تواند سريع تر از بخش ديگري باشد. پس هرجسم حركات مختلف مي تواند داشته باشد كه هريك داراي شدت وضعف خاص است.

بيان اختلاف حركات : حركات گاهي بلحاظ مقاوم هاي خارجي متفاوت است مثلاً يك متحرك در آب حركت مي كند، متحرك ديگر در هوا ومتحرك سوم درزمين، و از آنجاي كه مسافت ها بلحاظ مقاوم متفاوت است حركات مختلف است.گاهي اختلاف حركات بخاطر كوچكي وبزرگي اجسام است مثلاً دوتا سنگ كه يكي بزرگ وديگري كوچك است هرگاه رها شود سنگ بزرگ سريع تر حركت مي كند.گاهي اختلاف حركات بخاطر اختلاف كيفيت دو جسم است، در صورت كه دوجسم متحرك اندازه هاي شان يكسان باشد چنانچه يكي متخلخل وديگري متكاثف باشد حركات شان متفاوت است مثلاً دوتا پنبه كه اندازه اي شان مساوي است اگر يكي متخلخل وديگري متكاثف باشد حركات شان مختلف است.گاهي اختلاف حركات بخاطر اختلاف وضع اجزاي اجسام است، اجسام كه جنس شان يكسان است مثلاً هردوسنگ اند، اندازه اي شان برابر وكيف شان هم يكسان است چنانكه وضع اجزاي شان اختلاف داشته باشد حركات شان اختلاف دارد.

خلاصه : اختلاف حركات بخاطر اختلاف سرعت وبط شان است واختلاف سرعت وبط يا بجهت موانع خارجي است ويا بخاطر اختلاف داخلي اجسام در جنس، كميت، كيفيت ووضع اجزاي شان است، در هرصورت اجسام مختلف حركات مختلف دارند علاوه ابر اين يك جسم مي تواند حركات مختلف داشته باشد.

ب) طبيعت نسبتش به تمام حركت هاي ممكن براي يك جسم مساوي است؛ چرا كه طبيعت ثابت است يعني تدريج آناً فاناًَ ندارد به همين جهت باهيچ يك از حركات ممكن يك جسم نسبت ندارد ولذا اگر بخواهد يك حركت خاص را صادر نمايد ترجيح بدون مرجح است. وبراي اينكه ترجيح بدون مرجح لازم نيايد بايد مرجح باشد.

ج) ميل دوجهت دارد يكي جهت ثابت به اين معنا كه تدريج آناً فاناً ندارد پس از اين جهت با طبيعت مناسبت دارد، وديگر جهت متغير بخاطر اينكه قابل اشتداد وتضعف است مثل حركت پس باحركت تناسب دارد.

باتوجه به اين مقدمات حركات مختلف است وبراي هرجسم هم حركات مختلف امكان دارد از طرف طبيعت ثابت است ونستش به همه اي حركات مساوي است وبراي اينكه حركت خاص ازش صادر شود بايد مرجحي باشد وآن مرجح ميل است كه بجهت ثباتش با طبيعت مناسب است وبخاطر تغيرش با حركت. پس ميل واسطه است براي صدور حركات، بعبارت ديگر ميل علت قريب صدور حركت است.

ان قلت : اختلاف حركات بخاطر اختلاف دركم، كيف وضع وموانع خارجي است، ديگر نياز به چيزي به اسم ميل نداريم تا اختلاف حركات توجيه شود؛ يعني طبيعت حركت كلي را صادر مي كند واينكه حركات خاص از يك جسم پديد مي آيد بخاطر موانع خارجي ويا شرايط داخلي خود جسم است.

قلت : كم، كيف، وضع و... مجراي حركت اند، نه عامل حركت اختلاف حركات بايد به عامل حركت نسبت داده شود؛ بعبارت ديگر بايد واسطه باشد تا طبيعت حركت را صادر نمايد و آن واسطه ميل است كه بدلايل موانع خارجي يا اختلاف دركم و... حركات مختلف را صادر مي كند.

اشكال ميرسيد شريف برخواجه :

شما سه مطلب را بيان نموديد؛ يكي اينكه حركت داراي سرعت وبط است، دوّم اينكه سرعت وبط قابل اشتداد وتضعف است وسوّم اينكه سرعت وبط كيفيتي است كه با نسبت متفاوت مي شود، امّا نياز به بيان اين سه مطلب نيست همان گونه كه شما هم استفاده نكرديد، بعبارت ديگر شما سه مطلب را بيان نموديد ولي از آن استفاده نكرديد واين لغو است.

لاهيجي : تمام هم خواجه در اين استدلال اين است كه حركات را مختلف نمايد وحركت باسرعت وبط مختلف مي شود وسرعت وبط وقتي است كه مقايسه صورت گيرد پس اين سه مطلب نقش اساسي در استدلال دارد؛ چرا كه تا حركات مختلف نباشد با بيان كه گذشت نياز به ميل روشن نمي شود.

تنظير مساله : هميشه بين امر ثابت وامر متغير درصورت كه رابطه داشته باشند بايد يك واسطه داشته باشيم كه دو حيث ثابت ومتغير داشته باشد كه با حيث ثابت به امر ثابت وبا حيث متغير به امر متغير نسبت داشته باشد؛ چنانكه نفس وبدن اين گونه است نفس مجرد است وبدن مادي است وبراي اينكه نفس به بدن مرتبط شود روح بخاري وجود دارد و واسطه مي شود بين نفس وبدن. در مانحن فيه هم طبيعت ثابت است و حركت متغير پس بايد چيزي داشته باشيم كه دو جهت داشته كه با جهت ثباتش با طبيعت مرتبط باشد وبا جهت تغيرش با حركت ارتباط داشته باشد وآن چيز ميل است. چرا كه هم جهت ثبات را دارد وهم جهت تغير را.

متن : و لما ( شرط اوّل : ) كانت الحركة ممتنعة الانفكاك عن هذه الكيفية ( سرعت وبط ) و ( شرط دوّم :) كانت الطبيعة التى هى مبدأ الحركة لا تقبل الشدة و الضعف ( جواب لما ) كانت نسبة جميع الحركات المختلفة بالشدّة و الضّعف إليها ( طبيعت/ متعلق نسبت ) واحدة ( خبر كانت ) و كان صدور حركة معيّنة منها ( طبيعت ) دون ما عداها ( حركت ) ممتنعا لعدم الاولويّة ( اولويت بين حركات نسبت به طبيعت ) فاقتضت ( طبيعت ) أوّلا امرا يشتد و يضعُف (1) بحسب اختلاف الجسم ذى الطبيعة ( متعلق اختلاف : ) فى الكم اعنى الكبر و الصّغر او الكيف اعنى التكاثف و التخلخل او الوضع اعنى اندماج ( درهم فرورفتگي ) الأجزاء و انتفاشها ( پخش وپراكنده گي اجزا ) او غير ذلك (2) و بحسب ما يخرج عنه ( جسم ) كحال ما فيه الحركة ( يعني مسافت ) من رقة القوام و غلظه ( بيان حال ) و ذلك الامر هو الميل ثم ( عطف بر اقتضت يعني ثانياً (اقتضت بحسبه) امر كه شدت وضعف پيدا مي كند ) الحركة انتهى.

و تلخيصه ( بيان خواجه ) على ما قاله المحقق الشريف: ان الحركة لها ( حركت ) مراتب متفاوتة فى الشدة و الضعف و نسبة الطبيعة الى تلك المراتب على السويّة فيمتنع ان يصدر عنها ( طبيعت ) شي‌ء من تلك المراتب الّا بتوسّط امر ذى مراتب متفاوتة أيضا ( همان طور كه حركت داراي مراتب متفاوت است ) ليتعين بكلّ واحدة من هذه المراتب صدور مرتبة معيّنة من الحركة. ( يعني طبيعت بامرتبه اي معين از ميل مرتبه اي معين از حركت را انتخاب كند وبا مرتبه اي ديگري از ميل مرتبه اي ديگري از حركت را انتخاب نمايد )

و اما ما زعمه ( محقق شريف ) من ان قوله « والمراد من السّرعة و البطء » الى قوله « وهو بعينه بطء بالقياس الى اخر » مستدرك فى البيان ( جواب امّا ) فممّا لا وجه له اذ بذلك ( بيان ) يتحقق كون الحركة ذات مراتب متفاوتة فى الشدة و الضعف فليتدبّر.

و بالجملة فالمراد من التغير هنا هو قبول الشدة و الضعف فالميل ( مبتدا ) (1) بجهة كونه قابلا للشدة و الضعف كالحركة ( خبر:) يناسب الحركة (2) وبجهة كونه ( ميل ) امرا ثابتا غير متجدد آنا فآنا كالطبيعة ( اينكه طبيعت ثابت است يعني تجدد آناً فاناً ندارد ) يناسب الطبيعة فهو ( ميل ) بهاتين الجهتين واسطة فى صدور الحركة عن الطبيعة بمعنى انّه ( ميل ) من جهة الثبات صادر عن الطبيعةو من جهة التغيير اعنى قبوله للشدة و الضعف تعيّن لها ( طبيعت ) صدور مرتبة معيّنة من الحركة و ذلك بخلاف الحركة اذ ليس لها ( حركت ) جهة ثبات تصحح صدورها عن الطبيعة من غير واسطة.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo