< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

92/07/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : وجه تسميه كيفيات محسوسه اي انفعالي و...

مطلب دوم : درمطلب ثاني بحث در كيفيات محسوسه داريم، دوبحث در اين مطلب بيان مي شود؛ يكي بحث در اقسام كيفيات محسوسه وديگري بحث در احكام عام كيفيات محسوسه، احكام كه اختصاص به كيف محسوس خاص ندارد، بلكه احكام كيف محسوس را به صورت عام بيان مي كند نه احكام مثلا كيف مبصر را.

دوجه براي تسميه كيفيات محسوسه انفعالي بيان نموديم، بر وجه دوّم اشكال وارد شد كه بيان گرديد.

جواب : عبارت « ويندفع بان ... » دومعنا مي تواند داشته باشد :

    1. وجه تسميه لازم نيست كه درتمام موارد كه اسم صادق است حاصل باشد؛ مثلاً يك قبيله را ملاحظه مي كنيم كه شجاع اند بجز چند نفرشان كه ترسو اند، در اين جا بر همه اي قبيله اسم شجاع اطلاق مي شود ولي وجه تسميه بر همه صادق نيست.

    2. لازم نيست كه در تمام موارد كه وجه تسميه موجود است اسم هم موجود باشد؛ مثلاً در اشكال و حركات وجه تسميه كيفيات انفعالي موجود است ولي كيفيات انفعالي به آنها اطلاق نمي شود.

از دومعناي مذكور همين معناي دوّم در اين جا مراد است؛ يعني لازم نيست كه هر جاي وجه تسميه باشد اسم هم اطلاق شود. پس وجه تسميه لازم نيست مطرد باشد.اگر قيد اوّلاً را به عبارت اضافه نماييم وبگوييم « لان الحواس تنفعل منها اولاً » در اين صورت اصلاً به اشكال وحركات نقض وارد نمي شود تا توجيه نماييم.با اضافه نمودن قيد « اولاً » هر چند وجه تسميه مانع اغيار مي شود؛ اشكال وحركات در وجه تسميه شريك نمي شوند با كيفيات محسوسه راسخه، ولي ديگر جامع افراد نيست؛ چرا كه خفت وثقل را كه از كيفيات محسوسه است ديگر شامل نخواهد.

اقوال در خفت وثقل : در خفت وثقل دو قول است؛ يك قول اين است كه خفت وثقل بدون واسطه لمس مي شود، طبق اين قول حواس بدون واسطه منفعل مي شود، قول دوّم اين است كه خفت وثقل با واسطه لمس مي شود با توجه به اين قول حواس با واسطه منفعل مي شود وخفت وثقل طبق اين قول نبايد كيفيات انفعالي ناميده شود، در حاليكه خفت وثقل كيفيت انفعالي ناميده مي شود.

ب) انفعالات : كيفيات محسوسه اگر غير راسخ باشد مثل سرخي كسي كه خجالت كشيده ويا زردي كسي كه ترسيده اين كيفيات انفعالات ناميده مي شود.

وجه تسميه : كيفيات محسوسه غير راسخه چون شباهت به مقوله اي ان يفعل دارد، هم درانفعال وهم در سرعت زوال كيفيات انفعال ناميده مي شود.

اينكه يا در « انفعالات » حذف شده؛ يعني انفعاليات گفته نشده يكي به جهت است كه اين كفيات شدت انفعال دارد ولذا ياي نسبت حذف شد، به اين معنا كه خود انفعال است نسبت به انفعال ندارد وديگر به اين جهت كه از انفعاليات تميز بدهيم.

احكام عام كيفيات محسوسه :

احكام عام كيفيات محسوسه در اين مطلب بيان مي شود احكام خاص هريك از كيفيات پنج گانه در مطلب سوّم بيان خواهد شد.1. يكي از احكام عام كيفيات محسوسه اين است كه با اشكال مغايرت دارد، ولي قائلين به جزء لايتجزي اين حكم را قبول ندارد.قائلين به جزء لايتجزي معتقد است كه هرجسمي كه در ظاهر واحد است ومتصل ديده مي شود در حقيقت متشكل از اجزاي صغار داراي شكل است، واين اشكال بر حواس اثر مي گذارد.

توضيح مطلب : بعض از اجسام وقت كه دست به آن بزنيم دست را مي سوزاند واين بخاطر شكل اجزاي آن است؛ مثلاً حرارت دست را مي سوزاند واين بخاطر اجزاي تيزي است كه در آتش است دست را مي برد و ما احساس مي كنيم دست ما سوخته است. واينكه آب بارد است بخاطر شكل اجزاي آن است.

متن : ويندفع بان وجه التسمية لا يجب اطرادها. و لو زيد قيد الاولية بان يقال ينفعل الحواس منها اولا لخرجت الاشكال و الحركات لكن يخرج الخفة و الثقل أيضا ( مثل اشكال وحركات ) عند من ( مثل خواجه ) لم يجعلها ( خفت وثقل ) من المحسوسات الاولية (ب) وان كانت غير راسخة كحمرة الخجل و صفرة الوجل ( ترسو، كسي كه ترسيده ) سميت انفعالات لانها لسرعة زوالها شديد الشبه بان ينفعل فسمّيت بها ( انفعالات ) (1) تميزا لها عن الراسخة (2) وتنبيها على تلك المشابهة و الى هذا التقسيم اشار بقوله‌ فالمحسوسات اما انفعاليات و اما انفعالات‌ و انما بدء بالمحسوسات لكونها اظهر الاقسام الاربعة و تقدير الكلام فالقسم الاوّل المحسوسات و هى اما انفعاليات و اما انفعالات و انّما قلنا ذلك ( يعني القسم الاول را تقدير گرفتيم ) لما سيأتى ( ص165) فى القسم الثانى.

و اما احكامها العامة : (a) فمنها ما اشار إليه بقوله‌ و هى‌ اى الكيفيات المحسوسة مغايرة للاشكال‌ خلافا لجمع من الاوائل القائلين بتركب الاجسام من الاجزاء الصغار الصلبة القابلة للانقسام الوهمى دون الخارجى حيث زعموا ان تلك الاجزاء متخالفة الاشكال فالتى ( اجزاي كه ) يحيط بها اربع مثلثات يكون متحددة ( اطراف شان تيز است ) الاطراف ( اضلاع ورئوس ) مفرقة لاتصال العضو فيحسّ منها الحرارة و التى ( اجزاي كه ) يحيط بها سِت مثلثات يكون غليظة ( محكم است ) الاطراف ( نهايات يعني اضلاع ورئوس ) غير نافذة فى العضو فيحسّ منها البرودة

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo