< فهرست دروس

درس شوارق - استاد حشمت پور

91/08/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اشکال بر قطب الدین رازی

قوله (ره): «و اما نظره فلان اشتراك المعنى المذكور بين الثلثة انما يستلزم كون اسم النّفس مشتركا معنويّا بينها لو كان ذلك المعنى سمىّ لاسم النّفس و كلام الشّيخ لا يدلّ على ذلك بل على خلافه‌...» (شوارق الالهام: ج 3 ص 428)

بحث در تعریف نفس بود. محقّق لاهیجی (ره) کلامی از قطب الدین رازی نقل نمود، حاصلش این بود که قطب الدین رازی از فخر رازی نقل می نماید که فلاسفه معتقدند نمیتوان تعریف جامعی برای نفس ارائه داد که شامل نفوس ارضی و نفس سماوی گردد. و از طرف دیگر آنها معتقدند نفس، نسبت به نفوس ارضی و نفس سماوی مشترک لفظی است. سپس قطب الدین رازی بعد از نقل این دو مطلب از فخر رازی به بررسی آن پرداخت، و مطلب اول را نپذیرفته لکن مطلب دوّم را می پذیرد.

در ادامه محقّق لاهیجی (ره) به نقد دیدگاه قطب الدین رازی می پردازد و معتقد است که دیدگاه ایشان در هر دو قسمت، باطل است که توضیحش از این قرار است:

اما اینکه قطب الدین، لفظ نفس را مشترک لفظی بین نفوس ثلاثه دانست، این کلام در صورتی صحیح است که وضع اسم نفس بر مبادئ مختلفه (نفوس ثلاثه) با توجّه به وجود نقطه مشترکی بین آنها نباشد، لکن نفی نقطه مشترکی بین آنها لازم نیست، زیرا احتمال دارد در یک نقطه با هم مشترک باشند و وضع اسم نفس بر مبادئ مختلفه (نفوس ثلاثه) با توجّه به وجود آن نقطه مشترک باشد.

و اما اینکه قطب الدین، با استفاده از کلام ابن سینا به ارائه تعریف جامعی برای نفوس بر آمد، این نیز صحیح نیست، زیرا در مرجع ضمیر در «نسمیه» دو احتمال بدوی وجود دارد:

الف: به «کلّ» بر می گردد.

ب: به «ما» بر می گردد.

اگر ضمیر مذکور به «کلّ» بر گردد، معنایش این است که تعریف مذکور برای هر یک از مبادئ مختلف وضع شده است، یعنی اسم نفس بر تک تک مبادئ مختلفه وضع شده است، و چون مبادئ مذکور، مختلف اند، پس اسم نفس بر چند معنای مختلف وضع شده و بین آن معانی، قدر جامعی وجود ندارد تا به عنوان تعریف جامع ارائه گردد. حاصل اینکه مطابق این احتمال، اسم نفس بر افراد و مصادیق نفس که مبادئ مختلف اند وضع شده است نه بر معنای جامعی که در نفوس مذکور، مصادیق آن معنای جامع باشند.

اما اگر ضمیر مذکور به «ما» بر گردد، معنایش این است که تعریف مذکور برای مبدئی وضع شده که دارای دو ویژگی مذکور باشد، یعنی اسم نفس بر جامعی وضع شده که دارای دو ویژگی مذکور و نفوس مذکور، مصادیق آن معنای جامع اند، بنابر این تعریف جامعی برای نفوس مذکور وجود دارد.

بنابر این اختلاف محقق لاهیجی با قطب الدین رازی در مرجع ضمیر مذکور است؛ محقق لاهیجی معتقد است ضمیر مذکور به «کلّ» بر می گردد لکن قطب الدین رازی معتقد است ضمیر مذکور به «ما» بر می گردد.

وجه اینکه ضمیر مذکور به «کلّ» بر می گردد این است که هر گاه، خبر جمله باشد لازم است از خبر، عائدی به مبتدا بر گردد و این عبارت «كلّ ما يكون مبدأ لصدور افاعيل ليست على وتيرة واحدة عادمه للارادة فانا نسميه نفسا» خبر، جمله است لذا باید از خبر، عائدی به مبتدا بر گردد، و چون مبتدا در اینجا «کلّ» است نه «ما» پس عائد به «کلّ» بر می گردد.

سپس محقق لاهیجی (ره) به توضیح بیشتر مطلب می پردازد و می فرماید مقصود ما از نفس در اینجا حقیقت نفس نیست بلکه نفس از این نگاه که مرتبط به ماده است مورد نظر ماست.

توضیح بیشتر این مطلب در جلسه بعد خواهد آمد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo