< فهرست دروس

درس رساله وجود - استاد حشمت پور

94/08/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : بیان اشکال به صحت حمل در قیام انتزاعی/ 7.حجاب ظلمانی/ رسالة فی الوجود الرابط.
خلاصه جلسه قبل : گفتیم که مرحوم مصنف سه نوع قیام درست کردند یکی اعتباری و دیگری انضمامی و سوم انتزاعی. قیام اعتباری مثل قیام انسانیت به انسان و انضمامی مثل قیام سواد به جسم و انتزاعی مانند قیام فوقیت به سماء. در قسم اول اعتبار می کنیم که انسانیت به انسان قیام دارد در حالی که انسانیت عین ذات انسان است و غیر ذاتش نیست که بخواهد قائم به آن شود لذا اعتبارا مخالفتی را بین آنها لحاظ می کنیم. در قسم دوم یعنی حقیقی انضمامی سواد را به جسم ملحق می کنیم و اسود را بر جسم حمل می کنیم ولی در قیام انتزاعی فوقیت را از سماء انتزاع می کنیم و سپس فوق را بر سماء حمل می کنیم.
و قبلا گفتیم که سه نوع حمل مطابق این سه نوع قیام داریم.
و اما القيام الانتزاعي فلا يصحّحه، اذ لا وجدان للموضوع لمبدء المحمول في ظرف الاتّصاف لا في مرتبة ذاته و لا في مرتبة متأخرة عن مرتبة ذاته، و الا لكان قيام الانتزاعيّات قياما انضماميا، و كان للقيام قسمان لا اقسام. فلا يكون لمبدء الانتزاعيات ثبوت للموضوعات و لا قيام بها فلا يصدق قولك «الفوقية ثابتة للسماء في الخارج» و الا لزم صدق العقد الايجابي والربط الموجب مع انتفاء الموضوع و هو خلاف ما اتفقت عليه مدارك المحصلين، فاذن يصدق نقيضه و هو قولك «ليست الفوقية ثابتة للسماء في الخارج» و هكذا ساير الاتصافات الانتزاعية.[1]
مصنف در اینجا می خواهند اشکالی را مطرح کنند و سپس در فصل بعد آن را پاسخ می دهند. پس در این فصل می خواهیم اشکالی را بر نظریه مصنف وارد کنیم و در فصل بعد به آن پاسخ می دهیم.
اشکال : قیام انتزاعی مجوِّز حمل نیست.
مستشکلی اشکال کردند و گفتند که فقط قیام اعتباری و انضمامی مجوّز حمل است و قیام انتزاعی مجوِّز حمل نیست و سپس پا را فراتر می گذارند و می گویند قیام انتزاعی مُبطِل حمل است.
دقت شود که در قیام اعتباری موضوع واجد مبدأ محمول است لذا محمول را می پذیرد البته نه تنها واجد مبدأ محمول است بلکه عین محمول است و در قیام انضمامی نیز موضوع واجد مبدأ محمول است لذا حمل صحیح است اما در قیام انتزاعی موضوع یعنی سماء را ملاحظه می کنیم و فوقیت را از آن انتزاع می کنیم ولی آیا سماء واجد مبدأ محمول است؟ مشخص است که سماء فوقیت را در خارج ندارد و ما فقط آن را در ذهنمان انتزاع می کنیم. پس در خارج، سماء فوقیت را ندارد لذا مصححی برای حمل نداریم.
اختلاف نظر حکما در باب وجود اضافه در خارج
دقت شود که مستشکل برای فوقیت وجودی در خارج قائل نیستند لذا حمل را صحیح نمی دانند و در بین حکما اختلاف است که آیا اضافه در خارج موجود است یا خیر؟
اگر یک نسبت را در نظر بگیریم، «وضع» نامیده می شود مثلا فوقیت وضع است ولی اگر فوقیت و تحتیت را با هم لحاظ کنیم اضافه می شود.
وضع را در خارج موجود می دانند ولی در اضافه اختلاف نظر است.
فوقیت چون ملازم با تحتیت است لذا «اضافه» محسوب می شود.
فخر رازی وجودی برای اضافه در خارج قائل نیست ولی ابن سینا و ملا صدرا برای اضافه در خارج نیز وجودی قائل هستند ولی می گویند وجودی ضعیف دارد.
آقا علی می توانند جوابی مبنایی به خصم بدهند و بگویند که فوقیت نیز در خارج موجود است ولی چنین جوابی نمی دهند و می خواهند بر مبنای خود مستشکل حرف او را باطل کنند.
مستشکل اشکال خود را اینگونه تقریر می کنند که امور انتزاعیه در خارج موجود نیستند چون اگر بخواهند موجود باشند لازم می آید که قسم حمل انتزاعی مانند انضمامی شود چون در هر دو، مبدأِ محمول در خارج موجود است و در نتیجه لازم می آید که این دو یکی شوند و در نتیجه دو نوع قیام داشته باشیم اعتباری و انضمامی در حالی که هم ما و هم شما قبول داریم که انضمامی و انتزاعی مثل هم نیستند و شما بر این باورید که سه نوع قیام وجود دارد.
ترجمه و شرح متن:
و اما قیام انتزاعی پس مصحح حمل نیست چون در این نوع قیام، در ظرف اتصاف (خارج = اتحاد) موضوع واجد مبدأ محمول نیست نه در مرتبه ذاتش و نه در مرتبه بعد از ذاتش یعنی مرتبه عرض (و اینکه در ذهن موضوع دارای مبدأ محمول است کافی نیست).
و اگر گفته شود که انتزاعیات به موضوع قائم اند، پس قیام اینها به موضوع همان قیام انضمامی است و در نتیجه دو نوع قیام خواهیم داشت و حق این است که مبدأ انتزاعیات برای موضوع ثابت نیست در نتیجه مصححی برای حمل نداریم.
عبارت «لمبدأ الانتزاعیات» باید به یکی از این دو نحو می آمد یا باید گفته می شد «لمبدأ المحمولات» و یا «للانتزاعیات» و یا اینکه اضافه را اضافه بیانی بگیریم یعنی مبدأی که انتزاعی است یعنی آن انتزاعیاتی که مبدأ محمولات هستند آنها برای موضوعات ثابت نیستند.
حال مستشکل می خواهند شاهدی بر مطلوب خود بیاورند و قول خود را تأیید کنند.
می فرمایند که اگر شما بگویید که فوقیت برای آسمان ثابت است در خارج، در این جمله «سماء» موضوع است و «فوقیت» محمول است و خارج ظرف ثبوت است. حال آیا این قضیه صادق است؟ ایشان می فرمایند که این قضیه صادق نیست چون در قضیه صادقه باید موضوع و محمول هر دو در خارج موجود باشند و محمول برای موضوع ثابت باشد ولی در اینجا محمول در خارج موجود نیست چون گفتیم که امری انتزاعی است و فقط در ذهن موجود است پس چنین قضیه ای صحیح نیست و باید بگوییم که فوقیت برای آسمان در خارج ثابت نیست و این قضیه سالبه صادق می شود چون سالبه به انتفاء مضوع است.
و قضیه فوقیت برای سماء ثابت است در خارج صادق نیست و اگر بخواهد صادق باشد لازم می آید که عقد ایجابی (قضیه موجبه) و ربط موجب صادق باشند در حالی که موضوع منتفی است و مشخص است که در حالی که موضوع ثابت نیست نه ربط ایجابی است و نه قضیه موجبه.
و اگر بخواهد صادق باشد این خلاف قول محصلین است و وقتی این قضیه موجبه صادق نبود پس نقیضش ثابت خواهد بود در نتیجه قضیه فوقیت برای آسمان موجود نیست صادق است.
مع ان الاتصاف بطباعه لكونه نسبة ما و النسبة تقتضي وجود المنتسبين يلازم وجود حاشيتي العقد في ظرف الاتصاف، فكما يلازم وجود الموصوف فيه يلازم وجود الصفة ايضا فالقيام الانتزاعي لا يصحّح الحمل بل يخالفه.
تا اینجا مستشکل می خواستند بگویند که مصحح حمل نداریم ولی از اینجا می خواهند بگویند که علاوه بر اینکه مصحح حمل نداریم بلکه مانع از حمل نیز داریم.
معنای حمل اتصاف موضوع به محمول است.
اتصاف نسبت است و نسبت وابسته به طَرَفَینش است و اقتضا می کند که طرفینش موجود باشند.
پس اگر یکی از طرفینش موجود نباشند، نسبتی حاصل نیست و در نتیجه حمل نیز حاصل نیست چون حمل همان اتصاف و نسبت بود.
پس وقتی یکی از موضوع و محمول موجود نیستند حمل صحیح نخواهد بود و نمی توان قضیه موجبه آورد.
ترجمه و شرح متن :
علاوه بر اینکه اتصاف به طبیعش ملازم وجود دو طرف قضیه (موضوع و محمول) است چون اتصاف نسبت است و نسبت مقتضی وجود دو طرف نسبت است پس هر جا نسبت موجود باشد دو طرف آن یعنی موضوع و محمول نیز باید در ظرف اتحاد و اتصاف (که در اینجا ظرف اتحاد و اتصاف خارج است) موجود باشند.
پس همانگونه که اتصاف، وجودِ موصوف (موضوع) را در ظرف اتصاف مقتضی است، وجود صفت (محمول) را نیز اقتضا می کند.
پس نمی توان در قیام انتزاعی حمل را جایز دانست ولی شما در هر سه نوع قیام حمل را جایز دانستید.
این اشکالی است که مستشکل بر مصنف وارد می کنند که در جلسات آینده آن را پاسخ خواهیم داد.



[1] مجموعه مصنفات حکیم مؤسس آقا علی مدرس طهرانی، علی بن عبدالله زنونی، ج2، ص155.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo