< فهرست دروس

درس رساله وجود - استاد حشمت پور

94/08/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : ادامه بیان معنای دوم وجود رابطی و بیان اشکالی بر قیام انتزاعی/ 6.المعنی الثانی للوجود الرابطی/ رسالة فی الوجود الرابط.
خلاصه جلسه قبل : بحث در معنای دوم وجود رابط داشیم.اینچنین تصویر کردیم که ما سه چیز را تصور می کنیم و بعد از این تصورات ثلاث، حکم می کنیم و در نتیجه چهار چیز حاصل می شود که هر کدام نسبت به آن شیء خارجی حیثیتی را واجداند.
پس ما موضوع قضیه را تصور می کنیم و بعد محمولش را تصور می کنیم و سپس نسبت بین این دو را تصور می کنیم و سپس حکم می کنیم به قیام مبدأ محمول برای موضوع یعنی مبدأ محمول که کتابت است را به زید قائم می کنیم و قیام مبدأ محمول به موضوع مجوِّز این را می دهد که محمول را بر موضوع حمل کنیم.
پس این چهار شیء را در شیء واحدی جمع کردیم و آن شیء واحد را «وجود رابط» نامیدیم.
خارج را ظرف اتحاد نامیدیم و ذهن را ظرف انعقاد و حمل نامیدیم و سپس اینگونه گفتیم که آن شیء واحدی که مجموع آن چهار شیء است، در ظرف خارج موجود است.
بعد رسیدیم به اینجا که چگونه ممکن است که از امر واحد، این امور متععد را استخراج کنیم یعنی چگونه از وجود رابط هم موضوع و هم محمول و هم نسبت حکمیه را برداشت می کنیم و سپس جواب دادیم که این وجود رابط با اینکه امری واحد است ولی چون حیثیات متعدد دارد، می توان از آن امور متعدد را استخراج کرد و بعد پا را از این فراتر گذاشتیم و گفتیم که حتی اگر حیثیات مختلف هم نداشت می توانستیم از آن، امور متععد را استخراج کنیم مانند اینکه از ذات باری تعالی که واحد است امور متعدد را انتزاع می کنیم.
خلاصه اینکه ما از این وجود رابط سه شیء مختلف را برداشت می کنیم که هر کدام به حیثی مرتبط با وجود رابط هستند.
فالعقل في ظرف الانعقاد بملاحظة تلك الجهات الواقعية الّتي هي في خارج ظرف الانعقاد يحكم بثبوت المحمول للموضوع ثبوتا اتحاديا. هذا اذا لوحظ عنوان المحمول و حكم بثبوته للموضوع، و اما اذا لوحظ قيام المعني المصدري و حكم بثبوته للموضوع فالامر فيه اهون من ذلك و اوضح، و لا سيّما اذا كان له قيام حقيقي، فاحسن تدبير ذلك كلّه.[1]
عقل آن امر خارجی را که واحد است و دارای حیثیات متفاوت است را لحاظ می کند و حیثیاتش را از هم جدا می کند و در ظرف انعقاد که ذهن است حکم می کند (تصدیق) به اینکه این حیثیت محمولی (تصور1) برای حیثیت موضوعی (تصور2) ثابت است (نسبت حکمیه تصور3).
در قبل بیان شد که حملِ محمول بر موضوع به طور دقیق تر یعنی قیامِ مصدر و مبدأِ محمول به موضوع پس حمل کاتب بر انسان یعنی قیام کتابت به انسان. پس اگر به جای حمل قیام را بگذاریم و به جای محمول، مبدأ محمول را بگذاریم بحث روشن تر می شود و عقل راحت تر می تواند حکم کند که محمول برای موضوع ثابت است.
ترجمه و شرح متن :
پس عقل در ظرف انعقاد (ذهن) به ملاحظه این جهات واقعیه سه گانه ای که در خارج از ظرف انعقاد موجود است، حکم می کند که محمول برای موضوع ثابت است به نحو ثبوت اتحادی.
پس عقل هم به عالم خارج نظر دارد و هم حیثیات را از هم جدا می کند و هم حکم می کند که یکی از این حیثیات برای حیثیت دیگر ثابت ست.
پس در خارج یک چیز بشتر نداریم ولی در ذهن همان یک چیز با حیثیات مختلف چند چیز می شوند.
و این توضیحاتی که دادیم بنابر این بود که عنوان محمول را ببینیم و حکم کنیم به ثبوت این عنوان برای موضوع ولی اگر قیام مبدأ محمول به موضوع را در نظر بگیریم، می توان راحت تر این اثبات را تأیید کرد خصوصا اگر قیام، قیام حقیقی باشد.
در صفحات گذشته مطرح شد که قیامِ معنایی مصدری به موضوع، به سه نحو قابل تصور است.
- اولین از آنها قیام اعتباری بود مثل «الانسان انسان» که گفتیم یک تفاوت اعتباری بین این دو قرار می دهیم و سپس حمل را انجام می دهیم که در نتیجه حمل و قیام نیز اعتباری می شوند.
- قسم دوم حمل حقیقی انضمامی بود مثلا اسود را بر دیوار حمل می کنیم قبل از اینکه حمل را انجام دهیم باید سواد به دیوار منضم و ملحق شده باشد و بعد که سواد به جدار قیام انضمامی پیدا کرد، می توانیم محمول مناسبش را بر موضوع حمل کنیم.
- قسم سوم قیام انتزاعی بود مثلا به آسمان نگاه می کنیم و رابطه آن با زمین را در نظر می گیریم و حالت فوقیت را انتزاع می کنیم و سپس فوق را بر سماء حمل می کنیم پس مبدأ فوق که فوقیت باشد از سماء انتزاع شده است یعنی فوقیت از سماء انتاع می شود و فوقیت به سماء قیام انتزاعی دارد.
پس سه نحو قیام شد قیام اعتباری و انضمامی و انتزاعی.
مصنف فرمودند حکم عقل در قیام واضح تر ست خصوصا اگر قیام حقیقی باشد که منظور از حقیقی در اینجا در مقابل قیام انتزاعی است که شامل حالت اعتباری و انضمامی می شود پس اگر قیام حقیقی باشد عقل خیلی راحت می تواند حکم کند.
شاید نیز منظور فقط قیام انضمامی باشد چون در اول بحث از قیام انضمامی تعبیر به حقیقی کردند.
[7] حجاب ظلماني: ما قرّرته من اقسام القيام لا يصحّح كل واحد منها الحمل، بل المصحّح له القيام الاعتباري و الانضمامي فان مصحّح الحمل حقيقة هو وجدان الموضوع بوجوده لمبدء المحمول سواء كان وجدانه له في مرتبة ذاته كالاوّل او في مرتبة اخيرة من ذاته كالثاني، و اما القيام الانتزاعي فلا يصحّحه، اذ لا وجدان للموضوع لمبدء المحمول في ظرف الاتّصاف لا في مرتبة ذاته و لا في مرتبة متأخرة عن مرتبة ذاته،
اشکال بر صحت حمل در جایی که مبدأ محمول قیام انتزاعی به موضوع داشته باشد.
سه قیام داشتیم بحث در این است که کدام یک از این سه قیام، مصحِّح حمل هستند؟ آیا همه ی آنها و یا بعضی از آنها؟
مستشکل در ابتدا فقط قیام اعتباری و انضمامی را مصحح حمل می دانند و می فرمایند که قیام انتزاعی مصحح حمل نیست و سپس در ادامه حتی قیام انتزاعی را مبطل حمل می دانند.
اکنون بحث در این است که فقط قیام اعتباری و انضمامی مصحِّح حمل اند.
اول باید بحث شود که مصح حمل بودن چیست؟
ایشان می فرمایند که مصحح حمل عبارت است از «وجدان الموضوع لمبدأ المحمول».
در حمل اعتباری مثل «الانسان انسان» موضوع که انسان باشد واجد مبدأ انسان که انسانیت باشد است یعنی الانسان دارای انسانیت است در قیام انضمامی نیز موضوع که جدار باشد واجد سواد که مبدأ محمول (اسود) می باشد است.
اما در قیام انتزاعی آیا سماء که موضوع است واجد فوقیت که مبدأ محمول (فوق) است می باشد؟ جواب منفی است چون ما برای سماء در ذهنمان فوقیت را درست می کنیم و سماء در حقییت فوقیتی ندارد و صرفا ما آن را انتزاع کرده ایم.
پس در قیام انتزاعی مصحح حمل را نداریم.
ترجمه و شرح متن :
این اشکالی که مستشکل مطرح می کنند بنابر نظر مصنف حجابی ظلمانی است لذا از این فصل تعبیر به «حجاب ظلمانی» می کنند.
آنچه که شما تبیین کردید که بیان باشد از اقسام قیام اینگونه نیست که همه ی آنها مصحح حمل باشند بلکه آنچه که مصحِّح حمل است قیام اعتباری و انضمامی است و آنچه که باعث صحت حمل می شود این است که موضوع به وجودی که دارد، واجد مبدأِ محمول باشد چه اینکه وجدان موضوع، مبدأِ محمول را در مرتبه ذاتِ موضوع باشد مانند قیام اعتباری و یا در مرتبه متأخر از ذات موضوع باشد (مرتبه اعراض) مانند قیام انضمامی.
در حمل اعتباری موضوع واجد مبدأ محمول است در مرتبه ی ذاتش یعنی محمول درجه ای از ذات موضوع است ولی در قیام انضمامی موضوع در مقام ذاتش شامل مبدأ محمول نیست بلکه در مقام بعد از ذاتش که مقام عرض است واجد مبدأ محمول است.
یکی از مشکلات عبارات آقا علی ضمائر فراوان در متن ایشان است که گاهی به سختی می توان مرجع آن را پیدا کرد.
اما قیام انتزاعی مصحح حمل نیست چون در این نوع قیام، موضوع در ظرف اتصاف (اتحاد = خارج) واجد مبدأِ محمول نیست نه در مرتبه ذاتش و نه در مرتبه بعد از ذاتش البته سماء در ظرف انعقاد (ذهن) واجد فوقیت است ولی آنچه که مصحح حمل است وجدان خارجی است نه ذهنی.
پس ما در ظرف انعقاد ادعا می کنیم که سماء واجد فوقیت است و ادعاءً سماء را واجد فوقیت می کنیم و فوقیت را بر سماء حمل می کنیم.
ادامه اشکال را در جلسه آینده مطرح می کنیم.


[1] مجموعه مصنفات حکیم مؤسس آقا علی مدرس طهرانی، علی بن عبدالله زنونی، ج2، ص154.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo