< فهرست دروس

درس رساله وجود - استاد حشمت پور

94/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : معنای دوم وجود رابطی/ 6.المعنی الثانی للوجود الرابطی/ رسالة فی الوجود الرابط.
خلاصه جلسه قبل : ابتدا که وارد رساله شدیم گفتیم که وجود رابط دو معنا دارد معنای اول وجود رابط در مقابل وجود محمولی بود و سپس وجود محمولی را توضیح دادیم و گفتیم که از وجود محمولی تعبیر به «هست» می کنیم و از وجود رابطی تعبیر به «است» می کنیم وپسس مباحثی را در مورد وجود رابطی به معنای اول مطرح کردیم و اکنون می خواهیم وارد معنای دوم شویم.
] 6] والثاني : هو حصول عنوان الموضوع في الذهن و عنوان المحمول فيه، و ملاحظة النسبة الحكمية التي حقيقتها مفهوم الاتحاد الجزئي الآلي عن الاتحاد الوجودي الذي هو نفس الوجود الذي هو ما به اتحاد الموضوع و المحمول، اذ كما انه ما به الاتحاد بوجه فهو بعينه حقيقة الاتحاد بوجه و ظرف الاتحاد بوجه. ثم الحكم بانّ المحمول ثابت للموضوع علي نحو الاتحاد، و هذا الحكم انما يكون بعد انتزاع المعني المصدري عن الموضوع و ملاحظة قيامه به. [1]
معنای دوم بعبارتی معنایی است مرکب و به عبارت دیگر معنای بسیطی است که از این مرکب استنباط شده است.
ما اول اجزای مرکب را ذکر می کنیم و سپس از این اجزاءِ مرکب، امر بسیطی را اتخاذ می کنیم بدون اینکه مشخصش کنیم و می گوییم که این وجود رابط است و بعد توضیح می دهیم که آن اجزاء ترکیبی که به وسیله ی آنها وجود رابط را استنباط کردیم چه نقشی در وجود رابط دارند.
پس مجموعا سه بحث شد.
حال وارد بحث اول می شویم.
موضوع را تصور می کنیم مثلا زید در این صورت عنوان موضوع در ذهن حاصل می شود سپس محمول را تصور می کنیم و عنوان آن محمول نیز در ذهن حاصل می شود و سپس رابطه بین این دو یعنی نسبت حکمیه را لحاظ می کنیم این نسبت حکمبه یک نسبت جزیی است و بیان کننده اتحاد بین موضوع و محمول است و جزیی است چون دو طرف اتحاد که موضوع و محمول باشند جزیی هستند.
این اتحاد جزیی در ذهن تصور می شود یعنی مفهوم اتحاد در ذهن است و این اتحاد ذهنی حاکی از اتحاد خارجی است.
پس سه عنوان در ذهن حاصل شد عنوان موضوع و عنوان محمول و مفهوم اتحاد جزیی بین این دو یا همان نسبت حکمیه .
و اتحادی نیز در خارج داریم که مفهوم اتحاد ذهنی حاکی از آن اتحاد خارجی است.
این مفهوم اتحاد که در ذهن آمده به عبارتی حاکی از اتحاد خارجی است و به عبارت دیگر آلتِ تصورِ اتحادِ خارجی است و این آلت بودن را مصنف با «عن» بیان می کنند یعنی مأخوذ از آن اتحاد خارجی است.
پس سومین چیزی که داریم اتحاد ذهنی است که گرفته شده از اتحاد خارجی است.
حال اتحاد خارجی را می خواهیم توضیح دهیم.
یک بار می گوییم اتحاد وجودی و یک بار می گوییم نفس الوجود و یک بار می گوییم ظرف الوجود.
هر سه عبارت بیان اتحاد خارجی هستند.
وقتی می گوییم اتحاد وجودی یعنی بین مضوع و محمول ارتباط است و هر دو به یک وجود در خارج موجودند و دو وجود منضم به هم نیستند و یکی شده اند پس بینشان اتحاد وجودی است و بعد ایشان تعبیر می کنند که اتحاد وجودی، خودِ وجود است یعنی یک وجود داریم که هم انسان است و هم کاتب است و همچنین می توانیم این وجود را به نحو ظرف بگیریم یعنی بگوییم که اتحاد موضوع و محمول دراین وجود است پس با این تعبیر، وجود ظرف اتّحاد می شود.
پس از محکیّ که همان اتحاد خارجی باشد سه تعبیر شد؛ یکی اتحاد وجودی و دیگری نفس الوجود و دیگری ظرف الوجود.
پس در مجموع سه تصور داشتیم یکی مفهوم موضوع و دیگری مفهوم محمول و سومی رابطه بین این دو که این سه، تصور اند.
و چیز چهارمی نیز هست که عبارت باشد از حکم که تصور نیست بلکه تصدیق است.
از مجموعه این چها چیز، شیء واحدی را برداشت می کنیم که همان وجود رابط به معنای دوم است.
حال که گفتیم حکم می کنیم به ثبوت موضوع برای محمول پس اول وجود موضوع برای محمول را توضیح می دهیم.
دقت شود که مصنف می خواهند وجود رابط به معنای دوم را توضیح بدهند و هر جایی که مبهم بود را توضیح می دهند تا به اصل بحث برسند.
حال بحث این است که وجودِ محمول برای موضوع یعنی چه؟
ما موضوع را تصور می کنیم و مصدری را (کتابت) با توجه به محمول (کاتب) از موضوع (زید) برداشت می کنیم این موضوع که زید باشد عناوین متعددی دارد یکی از این معانی را مثلا کتابت را برداشت می کنیم و سپس حکم می کنیم که این کتابت برای زید موجود است.
حال اگر این معنای مصدری را قائم به موضوع دانستیم می گویند ثبوتِ محمول برای موضوع اتفاق افتاده است یعنی اگر بگوییم که این معنای مصدری قائم به موضوع است این را اثبات محمول برای موضوع در ذهن می گویند.
دقت شود که ظرفِ انعقادِ قضیه، ذهن است و ذهن حاکی از خارج است پس اثباتِ محمول برای موضوع در ذهن یعنی حکایت از قیام آن معنای مصدری به موضوع در خارج.
و سپس مصنف اقسام این اثبات را بیان می کنند که بعدا عرض خواهیم کرد.
ترجمه و شرح متن :
و معنای دوم وجود رابطی حصول عنوان موضوع و عنوان محمول در ذهن است و لحاظ نسبت حکمیه که مفهومش اتحاد جزیی آلی (معنای جزیی و آلی توضیح داده شد) است که گرفته شده و برداشت شده از اتحاد وجودی است. که آن اتحاد وجودی، همان نفس وجود خارجی است که اتحاد موضوع و محمول را ایجاد کرده است و ما به الاتحادِ موضوع و محمول است چون همانگونه که این وجود ما به الاتحاد است به وجهی، حقیقت اتحاد نیز هم هست به وجهی دیگر و همچنین با لحاظی سوم ظرف اتحاد نیز هست.
پس مجموعا سه تعبیر از وجود خارجی شد.
پس معنای دوم وجود رابطی هم حصول موضوع و محمول بود و هم ملاحظه نسبت حکمیه و هم حکم به ثبوت محمول برای موضوع علی نحو الاتحاد نه انضمام یعنی هر دو به یک وجود موجود اند و این حکم بعد از انتزاع معنای مصدری از موضوع و ملاحظه قیام آن معنا به موضوع ایجاد می شود.
و قيام المعني بالموضوع يتصور علي وجوه:
فقد يكون القيام اعتباريا كقيام الانسانية بهذاالانسان اذا حمل عليه عنوان الانسان، فانّها في مرتبة ذات هذا الانسان، و لا يغايرها الا بحسب الاعتبار.
و قیام معنا به موضوع به وجوهی تصور می شود که سه وجه است. یک وجه اعتباری و یک وجه حقیقی و یک وجه انتزاعی است.
ما انسان را در خارج نگاه می کنیم و می بینیم که دارای مصدری است مثل انسانیت و قیام این مصدر را در ذهن برای انسان اثبات می کنیم و این قیام اعتباری است چون انسان خودش انسان است و نمی توانیم بگوییم قیام انسان به انسان چون یکی هستند و قیام، فرعِ مغایرت است پس یک مغایرت اعتباری بین انسان (موضوع) و محمول درست می کنیم و سپس حمل را انجام می دهیم که در نتیجه قیام اعتباری می شود.
ترجمه و شرح متن :
پس قیام به وجوهی است
یکی اعتباری مثل اینکه انسان را بر هذا الانسان حمل کنیم.
و قد يكون قياما لا بحسب الاعتبار فقط، و هذا يتصور علي وجهين :
اولّهما: القيام الحقيقي الانضمامي، كقيام السواد بهذا الجسم اذا حمل عليه مفهوم الاسود.
و ثانيهما: القيام الانتزاعي، كقيام الفوقية بالسماء اذا حمل عليه معني الفوق.



[1] مجموعه مصنفات حکیم مؤسس آقا علی مدرس طهرانی، علی بن عبدالله زنونی، ج2، ص153.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo