< فهرست دروس

درس منازل السائرین - استاد حشمت پور

94/12/20

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: توضیحی مختصر در مورد مقامات قسم حقائق/ شرح المقدمة/ شرح منازل السائرین.

خلاصه جلسه قبل: بحثمان در شمردن مقامات صد گانه بود که هر ده مقام را تحت یک قسم قرار دادیم و سپس قسم ولایات را بیان کردیم و در آخر به مقام تمکن اشاره کردیم و در مقام تمکن اینچنین گفتیم که عارف وجودش در نور حق مخفی می شود و نور حق او را فرا می گیرد و وجودش با نور حق احاطه می شود و خودش با نور حق اشیاء را می بیند و نور حق در قلبش و تمام قوای ادراکیش نفوذ کرده است لذا با نور حق می بیند و با نور حق می شوند و با نور حق عمل می کند بنابر این نور الهی با اینکه واحد است کارهای مختلف انجام می دهد.

[ط_قسم الحقائق]

فیقع فی المکاشفة العینیة فی مقام الخفیّ التی تشوبها عین الاثنینیّة و توصل الی المشاهدة لا المکاشفة العلمیة التی هی من وادی الالهام لان هذه من جملة الحقائق و المشاهدة برفع الحجاب مطلقا تؤدی الی المعاینة بعین الروح لان الروح فی مقام الخفی تنور بنور الحق فرآه بنوره ثم یحیی بحیاته ثم یقبضه الله الیه قبضا فیه عن عینه ثم یبسطه فی عین القبض رحمة للخلق لیستضیؤوا بنوره و قد یغلب البسط فیفضی بصاحبه الی السُکر لسقوط التمالک من شدّة الطرب فاذا صحا کان متّصلا بالحقیقة منفصلا عن الکونین [1]

و وقتی شخص چنین تمکنی پیدا کرد و با نور حق منور شد، در این صورت آن شخص تمام حقائق جهان را با علم حضوری و مکاشفه درک می کند و دعای «رب ارنی الاشیاء کما هی» برای او مستجاب می شود و حقیقت اشیاء را همانگونه که هست می یابد و از جمله چیزهایی که در حقائق خارجی است و برای آن شخص ظاهر می شود ارتباط این اشیاء با خداست و در واقع این اشیاء صرف ربط هستند و شخص این ربط را مشاهده می کند و همه اشیاء را به صورت آینه می بیند.

ترجمه و شرح متن:

پس این شخصی که به درجه تمکن رسیده وارد مکاشفات عینیه می شود در مقام خفی.

قبلا گفتیم که مقامات انسان هفت تا هستند طبع و نفس و عقل و قلب و روح و سر و خفی و اخفا. بعضی نفس و عقل را یکی کرده اند و بعضی طبع را نشمرده اند خلاصه هفت تا را قبول داردند.

تا مقام «سر» برای افرادِ عادی است و مقام خفی و اخفی برای افراد عادی میسر نیست و بعضی خفی را میسر می دانند ولی اخفی را کسی جز پیامبر صلی الله علیه و آله ندارد.

انسانی که به مقام خفی برسد وارد مقام واحدیت شده و صفات الهی را با تفسیر و تعدد مشاهده می کند و کسی که وارد مقام اخفی شود اسماء الهی را به صورت واحد می بیند.

و سپس وارد مکاشفه عینیه در مقام خفی می شود که در این مقام با اینکه شخص از دیگران غافل شده است ولی هنوز توجهی به خودش دارد لذا هنوز دویت و اثنینیت با آن مخلوط است.

و این شخص در مرتبه بعدی به مشاهده می رسد و مشاهده در اینجا به معنای مطلق محسوسات است و شخص عارف در این مرحله همه چیز را درک می کند

مکاشفه علمی در مقابل کشف و مکاشفه عینی است.

ما گاهی علوم را کسب می کنیم و وقتی علم را کسب می کنیم در واقع خداست که علم را به می دهد.

در مکاشفه علمی خدا عطا می کند ولی بدون واسطه بلکه به وسلیه الهام و در این مرحله دیگر احتیاج به علت مُعِدّه که همان کشف باشد نداریم و در مکاشفه علمیه ما علم الیقین پیدا می کنیم و اشیاء را می دانیم.

ولی در مرحله مکاشفه عینیه ما خود اشیاء را می یابیم و اینگونه نیست که به اشیاء علم پیدا کنیم با الهام، بلکه خود اشیاء را می یابیم و این مکاشفه عینی بالاتر از مکاشفه علمی و کسب است و مکاشفه علمیه علم الیقین می شود و مکاشفت عینی عین الیقین می آورد.

و این مکاشفه ای که در اینجا گفتیم مکاشفه علمی که از سنخ الهام است نیست چون این مکاشفه ای که از آن بحث می کنیم از جمله حقایق است.

مشاهده ممکن است از وراء حجاب نوری باشد و یا از وراء حجاب ظلمانی باشد و یا بدون حجاب و مشاهده بدون حجاب معاینه است و اگر همه ی حجابها حتی خود انسان نیز برطرف شود انسان به معیانه می رسد و این معاینه با عین روح است (ولی مکاشفه عینی با عین عقل بود) زیرا روح در مقام خفی منور به نور حق می شود پس شخص حق را با نور حق می بیند (و همه موجودات را به صورت ربط می بیند پس گویا فقط خدا را می بیند) و همین انسانی که به درجه معاینه رسیده است زنده می شود به حیات حق و نه تنها نور حق را واجد می شود بلکه حیات حق را واجد می شود و بعد باقی می ماند به بقاء خداوند.

پس شخصی که حیات به حیات الهی پیدا کرده است باقی می ماند و چنین شخصی نمی میرد.

سؤال: آیا در صور اسرافیل که همه می میرند این شخص نمی میرد؟

جواب: در صور اسرافیل تعینات از بین می روند و این شخص تعین خود را از قبل از بین برده است و خود را هیچ حساب کرده است و فانی فی الله شده است و فقط وجه الهی در او باقی مانده است.

قبض سه اصطلاح دارد:

- قبض در عبادات: آن حالت شادمانی روح که باعث اقدام به عبادت می شود را خدا از کسی قبض می کند و این برای امتحان است و این برای روح امری پسندیده نیست و فقط از این جهت که امتحان است پسندیده است.

- قبض علم: عبد به گونه ای می شود که هر چه می خواند متوجه نمی شود و عالم نمی شود.

- قبض در عین: خداوند بنده را از عین ثابتش که تعینش به اوست سلب می کند و این بنده دیگر آن تعین را ندارد و اصطلاحاً گفته می شود که خدا او را انتخاب کرده و او را از عین و تعینش در آورده و او را انتخاب کرده و او مصطفی الهی می شود و این قبض ممدوح است و شخصی که اینگونه شود و خدا او را نتخاب کند، تمام کارهای او الهی می شود هر چند در عین حال عبدی از عباد الهی است.

بعد خدا قبض می کند این عبد را به سمت خودش قبضی در خودش (الله) از عین خودش (عبد) یعنی این مقبوض از عینش و تعینش بیرون می آید و به سمت خدا قبض می شود و در خدا باقی می ماند.

و سپس خداوند بسط می دهد به این عبد (در عین قبضی که دارد) تا رحمتی بر خلق باشد و خلق از نورش استفاده کنند.

و گاهی بسط غلبه پیدا می کند و خداوند این بنده را طوری قرار می دهد که در همه جا خدا را ببیند حتی در خلایق نیز خدا را می بیند و هر چه این بسط بیشتر باشد، شادمانی نیز بیشتر خواهد بود و شخص حالت سُکر و مستی پیدا می کند زیرا حالت تمالک و خودداری از او گرفته می شود چون در نهایت طرب است و وقتی از این سکر بیرون می آید، هنوز با حقیقت متصل است و منفصل از تمام اغیار است.

این بنده قبل از قبض خدا را در خدا می دید و بعد از قبض در هر چه خدا را می بیند یعنی خدا را متعدداً می بیند و تمام دنیا را به صورت آینه می بیند چون تمام دنیا مخلوق خداوند هستند.

سوء برداشت نشود و عارف نمی گوید که همه دنیا خدا هستند بلکه می گوید که چون همه جهان را خدا آفریده لذا به هر چه نگاه کنیم خدا را می بینیم و هرچه در جهان است است به صورت آینه است و ما درتمام حیثیاتمان آینه هستیم ولی آینه خارجی در بعض حیثیاتش آینه است.

در این نود مقامی که خواندیم هنوز شخص اعتلال دارد و مریض است چون هنوز خودش را می بیند و برای خودش اِنِّیَت قائل است و شخص باید در آخر حتی این زینت خودش را نیز نبیند و از خودش نیز فانی شود و فقط خدا را ببیند و توجهش از غیر و خودش منصرف شود.


[1] شرح منازل السائرین، ماتن: ابو اسماعیل عبدالله الأنصاری، شارح: کمال الدین عبدالرزاق القاسانی، ج1، ص128.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo