< فهرست دروس

درس منازل السائرین - استاد حشمت پور

94/10/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: توضیحی مختصر در مورد مقامات قسم ابواب/ شرح المقدمة/ شرح منازل السائرین.

خلاصه جلسه قبل: وارد شدیم در بیان فهرست اقسام یعنی تمام اقسام ده گانه را می خواهیم به صورت مختصر که حالتی فهرست وار داشته باشد ذکر کنیم و همچنین گفتیم که هر قسم ده مقام دارد و در بیان هر قسم، مقام های آن را نیز ذکر می کنیم و گفتیم که این یک فهرست معمولی نیست بلکه حاوی سیر سالک نیز هست مثلا برای بیان مقامات بدایات، روابط بین مقامات را گفتیم و گفتیم که چگونه از حالت نفس اماره به سمت یقظه می رویم و بعد چگونه توبه می کنیم و ....

وقتی انسان به درجه نفس مطمئنه برسد دیگر گناه نمی کند چون عقل کاملا بر نفس اماره و شهوات غالب شده است و آنها را مشایع خود کرده است.

شیطان موجودی مستقل از ما است و قابلیت تصرف در انسانها را ندارد مگر اینکه از طریقی به او راه دهیم و تنها طریق قوای نفسانی انسان است.

کمالات معنوی را انسان باید با مراقبت کامل، نگه دارد و اگر ذره ای از آن مواظبت نکنیم آن را از ما می گیرند و دیگر به ما نمی دهند.

قرآن نفس مطمئنه را راضی و مرضی می داند و مشخص است که خداوند از نفس گنه کار راضی نیست لذا نفس مطمنئه نفسی است که گناه نمی کند.

عصمت انبیا هم ذاتی است و هم اختیاری یعنی با اختیار خودشان گناه نمی کنند چون به قبح واقعی گناه آگاهی دارند.

خداوند اعیان ثابته ما را با ظرفیتهای مختلف آفریده است و وقتی نفوس به این دنیا وارد می شوند نیز ظرفیتی متناسب با اینجا پیدا می کنند و خداوند وجود انبیا و ائمه علیهم السلام را چنان وسیع آفریده که می داند وقتی به این دنیا وارد شوند بوی معصیت را حس می کنند و بهجت حسنات را درک می کنند لذا به آنها عصمت ذاتی داده است.

[ب_قسم الابواب]

فتقرع ابواب الکمال عند نهایة البدایات الرافعة للموانع القاطعة للعلائق و هذه کلها اصلاح قوی النفس _التی هی الموانع_ و دفع شیطان الوهم المسوّل زینة الدنیا و لذة الشهوات للنفس و تمرینها للطاعة حتی تصیر لوّامة فتدخل ابواب الرحموت و الرغبوت بمشاهدة المنة و الرهبوت بالحذار من النقمة [1]

مصنف بدون اعلام وارد قسم ابواب می شوند و تعبیر به «ب_قسم الابواب» از مصحح است.

همانطور که قبلا گفته شد سالک قبل از انجام مقاماتِ قسم جدید، باید درجات بعدی مقامات قسم قبل را انجام دهد وقتی قسم دوم تمام شد و سالک وارد قسم سوم شد نیز باید همین کار را دوباره انجام دهد و همینطور در سایر اقسام نیز باید همین حال را رعایت کند.

سالک در قسم بدایات رفع موانع کرد و قوای سرکش را آرام کرد ولی هنوز مطهر کامل نشده است درست است که مقداری با شیطان مبارزه کرد و مقداری از موانع را رفع کرد ولی هنوز به خاطر گناهانی که قبلا انجام داده محزون است و بعد نگران عذاب می شود و می ترسد که خدا او را عذاب کند و در حدیث آمده که خدا می فرماید که تعجب می کنم از بنده ای که بلند بلند می خندد و نمی داند که آیا به خاطر گناهانش عذاب می شود یا خیر؟ انسان باید همیشه نسبت به خداوند در خوف باشد.

ترجمه و شرح متن:

و آن سالک می کوبد ابواب (براءة استهلال) کمال را وقتی که بدایاتش تمام شده است آن بدایاتی که رافع موانع سلوک بودند و علائق و دلبستگی ها را از بین بردند.

در توبه شرط است که گناه به خاطر قبحش ترک شود و شخص از آن کار پشیمان باشد به خاطر اینکه این کار کاری قبیح است نه اینکه مثلا از کارش پشیمان باشد به خاطر اینکه کسی او را هنگام گناه دیده است و اگر عبد گناهی را ترک کند به خاطر عذابی که خدا وعده داده این نیز توبه است به خاطر قبح فعل چون عذاب الهی به خاطر قبح فعل است.

این از بین بردن موانع و علائق همان اصلاح قوای نفس و از بین بردن شیطان وهم است.

عرفا معمولا شیطان را همان وهم انسان می دانند و برای انسان همزاد جنی که شیطانش باشد قائل نیستند و اینکه می گویند که شیطان از نار است به این خاطر است که قوه واهمه ما نیز در مکانی گرم و ناری در بطن دماغ است و بعضی نیز معتفداند که شیطان موجودی است جدای از ما و به وسیله ی خون بدن در بدن ما در جریان است یعنی بعضی گفته اند که شیطان همان واهمه است و بعضی نیز گفته اند که واهمه ابزار شیطان است و حتی خیلی از غیر عرفا نیز شیطان را وهم می دانند.

ظاهر عبارت «شیطان الوهم» نشان می دهد که بنابر نظر مصنف نیز شیطان همان قوه واهمه است و این اضافه بیانیه است.

آن شیطان وهمی که آرایش دهنده ی زینت دنیا و لذت شهوات است برای نفس و اینها را برای نفس آرایش می دهد.

و آن مقامات علاوه بر اینکه اصلاح قوای نفس و دفع شیطان نفس بودند، تمرین طاعت نفس نیز هستند تا در نتیجه نفس، لوامه شود.

وقتی نفس طاعات را انجام داد با طاعات الفتی پیدا می کند و خودش را سرزنش و ملامت می کند که چرا در گذشته دچار آلودگی و گناه شده ای.

حال که در را کوبید وارد ابواب رحموت و رغبوت می شود با مشاهده منت الهی.

رحموت صیغه مبالغه است و از رحمت گرفته شده است یعنی مهربانی شدید و فراوان.

رغبوت نیز صیغه مبالغه از رغبت است که به معنای رغبت فراوان می شود.


[1] شرح منازل السائرین، ماتن: ابو اسماعیل عبدالله الأنصاری، شارح: کمال الدین عبدالرزاق القاسانی، ج1، ص123.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo