< فهرست دروس

درس منازل السائرین - استاد حشمت پور

94/10/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: توضیح و شرح خطبه/ شرح المقدمة/ شرح منازل السائرین.
خلاصه جلسه قبل: گفتیم که مقامات صد تا هستند و ما هر ده مقام را در قسمی جمع می کنیم و در نتیجه ده قسم داریم که در هر قسم ده مقام است.
[ترتیب الاقسام فی الکتاب]
[م] و اعلم ان الاقسام العشرة التی ذکرتها فی صدر هذا الکتاب هی قسم البدایات ثم قسم الابواب ثم قسم المعاملات ثم قسم الاخلاق ثم قسم الاصول ثم قسم الاودیة ثم قسم الاحوال ثم قسم الولایات ثم قسم الحقائق ثم قسم النهایات.
[ش] انما رتب المقامات علی عشرة اقسام کل قسم منها یحتوی علی عشرة مقامات کل مقام اصل، له بحسب سائر المقامات و اقسامها فروع و درجات فان ترتب هذه المقامات و اندراج بعضها تحت بعض کترتب الانواع و الاجناس و اندراج بعضها تحت بعض فللعالی صورة فی السافل و للسافل رتبة فی العالی لا کترتب مراقی السلم حتی لا یکون صاحب العالی علی السافل.
فینقسم کل مقام من المائة علی عشرة اقسام بحسب درجاته فی سائر الاقسام _کما ذکر فی مقام التوبة_ و هی الحاصلة من ضرب المائة فی العشرة فتکون الفا کما ذکر الکتّانی.[1]
مصنف ابتدا نام اقسام مختلف را بیان می کنند و شارح بعدا وقتی وارد خود اقسام می شویم، وجه تسمیه هر یک را در ابتدای شروع قسم بیان می کنند.
و همچنین در گذشته گفتیم که هر مقامی در اقسام دیگر نیز درجه ای دارد و مثلا شخصی که وارد قسم دوم شده، دیگر بی نیاز از قسم اول نیست بلکه باید مقامات قسم اول نیز متناسب با درجه ای که در این قسم دارند، انجام داده شوند خلاصه اینکه در قسم دوم باید درجه دوم مقامات قسم اول نیز انجام شود و هکذا در سایر مقامات.
البته هر مقامی که در قسم عالی است، صورتی تنزل یافته ای در قسم سافل خود نیز دارد یعنی مقامات قسم دهم، درجات تنزل یافته ای در نه قسم تحت خود دارند. پس هر مقام دارای ده درجه می شود و در نتیجه صد مقام داریم و هزار درجه.
مثلا آخرین مقام در قسم دهم، توحید حق است و این توحید حق باید در مقاماتی که طی شده است درجه نازله آن حاصل باشد و درجه عالیش در قسم دهم است.
پس هر مقامی، رتبه ای در اقسام بالاتر از خود دارد و همچنین هر مقامی درجه تنزل یافته ای در اقسام قبلی خود دارد.
ترجمه و شرح متن:
و بدان که آن اقسام ده گانه ای که در ابتدای کتاب ذکر کردیم، قسم بدایات و ابواب و معاملات و اخلاق و اصول و اودیه و احوال و ولایات و حقائق و نهایات است.
و شارح مقامات را در ده قسم مترتب کرده اند به این صورت که هر قسمی از این اقسام مشتمل بر ده مقام هستند.
و هر یک از این مقامات اصل اند که برای هر کدام بحسب سائر مقامات و اقسام مقامات فروع و درجاتی است (هر مقامی ده درجه دارد مجموعا)
سپس شارح توضیح می دهند که رابطه بین مقمات و درجات رابطه بین پله های نردبان نیست بلکه مثل رابطه انواع و اجناس است و اجناس مشتمل بر انواع اند و انواع مندرج تحت اجناس هستند مثلا انسان هم مندرج تحت حیوان است و هم جسم نامی و هم جسم و هم جوهر و همچنین جوهر نیز هم بر جسم صادق است و هم بر جسم نامی و هم بر حیوان و هم بر انسان.
پس همه ی درجات هر مقام، مانند جنس و فصل تحت و ذیل یکدیگر هستند و مانند پله های نردبان نیستند.
پس همانا ترتب این مقامات و اندراج بعضی از آنها تحت بعضی دیگر مانند ترتب اجناس و انواع و اندراج بعضی تحت بعضی است پس برای عالی صورتی است در سافل و برای سافل رتبه ای است در عالی و ترتب این مقامات و اقسامش مانند ترتب پله های نردبان نیست تا در نتیجه آن که در پله بالا است در پله پایین نباشد یعنی در نردبان کسی که در پله بالا است با پله ی پایینی کاری ندارد بر خلاف ما نحن فیه.
پس هر مقامی از این صد مقام به ده قسم تقسیم می شوند بحسب درجات هر مقام در سایر اقسام پس هر مقامی دارای ده درجه است همانگونه که این مطلب در مقام توبه ذکر شد که در صفحه 105 و 106ر بود.
و این درجات حاصل اند از ضرب صد مقام در ده درجه که در نتیجه هزار درجه می شوند همانگونه که کتانی ذکر کرده است.
اما درجات اقسام البدایات فی البواقی فظاهرة.
و اما درجات اقسام النهایات فلأنّ النهایة هی الرجوع الی البدایة کما قال الجنید.
فکل ما فی النهایة له صورة فی البدایة الا ان بین الصورتین بونا بعیدا فان المبتدی یفعل ما یفعل بنفسه و المنتهی یفعل ما یفعل بالحق.
قسم بدایات ده مقام دارد و هر مقام درجه ای در قسم خودش دارد و در سایر اقسام نیز درجه ای دارند که مجموعا هر مقام ده درجه دارد که سر جمع 100 درجه می شوند.
ایشان می فرمایند که درجات بدایات روشن و واضح است و درجات مقام توبه قبلا به عنوان مثال بیان شد.
ترجمه و شرح متن:
اما وجود درجات اقسام بدایات در بواقی اقسام ظاهر است یعنی بدایات چون اولین قسم اند در سایر اقسام نیز به ترتیب درجاتی دارند.
اما آیا نهایات نیز هر مقامشان ده درجه دارند؟
جواب همان است که ذکر شد که هر مؤخری در مقدمش نیز درجه و صورتی تنزل یافته دارد با این تفاوت که بین صورتهایشان فاصله بعیدی است.
شارع فقط بدایات و نهایات را بیان می کنند ولی مشخص است که منظورشان فقط بدایات و نهایات اصطلاحی نیست و منظورشان همه ی اقسام است چه اصول و چه اخلاق و چه بقیه مقامات و شاید نیز منظورشان بدایات و نهایات نسبی است یعنی مثلا قسم پنجم نسبت به اقسام قبل نهایت است و نسبت به اقسام بعد از خودش بدایت است لذا اینگونه می گویند که هر بدایتی درجه ای در نهایاتش دارد و هر نهایتی درجه ای در بدایاتش دارد.
پس همانا مبتدی آنچه را که در مقامات بدایات است با نفسش انجام می دهد ولی منتهی آنچه را که انجام می دهد بالحق انجام می دهد یعنی شخص وقتی وارد قسم بعد می شود، با سالکین اقسام قبل بسیار تفاوت دارد یعنی مثلا شخصی که در قسم دوم است نسبت به قسم اول محقق است و نسبت به قسم دوم که خودش در آن است سالک است و همچنین در سایر مقامات.


[1] شرح منازل السائرین، ماتن: ابو اسماعیل عبدالله الأنصاری، شارح: کمال الدین عبدالرزاق القاسانی، ج1، ص120.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo