درس خارج فقه استاد قادر حیدریفسائی
1403/03/13
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الطهارة/نجاسات/خون غیر حیوان/ رجوع به آیات
مرحلهی دوّم: رجوع به آیات.
این مسأله، فاقد آیات الاحکام است. چون آیات مربوط به دم، انصراف قطعی از دم غیر حیوان و به دم حیوان دارد و بر فرض شکّ، اصالة الحقیقة که از اصول مرادیّه عقلائیه است، مانع از حمل آیات بر دم غیر حیوان است.
مرحلهی سوّم: رجوع به روایات.
دربارهی دم غیر حیوان، در نظر بدوی و غیر دقّی، دو طائفه روایت وجود دارد.
طائفه اوّل: روایاتی که مدلول آنها، نجاست خون به نحو مطلق است. بعضی از روایات طائفه اوّل در مسأله اسبق، در عداد طائفه اوّل در این مسأله قرار میگیرند.
حقّ این است که این روایات مربوط به موضوع مورد سؤال نیستند به خاطر انصراف قطعی و به خاطر اصالة الحقیقة و لذا در صورت شکّ، تمسّک به طائفه اوّل برای اثبات نجاست خون غیر حیوان، تمسّک به مطلق در شبههی مصداقیّه نفس مطلق است که باطل است. بنابراین، شمردن این طائفه در عداد روایات مرتبط با این موضوع، همان طوریکه گفته شد، در نظر بدوی و غیر دقّی است. به بیان دیگر، دربارهی دم غیر حیوان تنها یک طائفه وجود دارد.
طائفه دوّم: روایاتی که مدلول آنها، طهارت خون غیر حیوان است.
مثل روایت عمّار ساباطی از ابی عبد الله علیه السّلام.
بحث اوّل: دربارهی نسخههای روایت.
۱) نسخهی تهذیب: محمّد بن احمد بن یحییٰ عن احمد بن یحیی عن احمد بن الحسن بن علیّ بن فضّال عن عمرو بن سعید عن مصدّق بن صدقة عن عمّار السّاباطی عن ابی عبد الله علیه السّلام قال: سئل عن الکوز ...... و قال کلّ شیئ نظیف حتّی تعلم انّه قذر فاذا علمت فقد قذر و ما لم تعلم فلیس علیک (تهذیب، تحقیق خرسان، ج۱ ص۲۸۴).
چهار نسخهی دیگر این روایت در مسائل گذشته ذکر شد.
بحث دوّم: دربارهی سند روایت.
نکته الف: در مسائل گذشته گفته شد که سند روایت باید به این صورت باشد: محمّد بن احمد بن یحییٰ عن احمد بن الحسن بن علیّ بن فضّال ....... یعنی احمد بن یحیی در سند اضافه است. و لذا در نسخهی دیگری از تهذیب، سند بدون این راوی آمده است. و مرحوم فیض در وافی ج۱۹ ص۱۱۹ و مرحوم صاحب وسائل در وسائل ج۳ ص۴۶۷ این روایت را بدون این راوی، از مرحوم شیخ در تهذیب نقل فرمودهاند.
نکته ب: مرحوم شیخ در تهذیب این روایت را از محمّد بن احمد بن یحیی نقل کرده است. در مشیخهی تهذیب ص۷۱، سند شیخ به این راوی آمده که متعدّد است ولی صحّت بعضی از این اسناد، ما را از بحث دربارهی رجال این اسناد بینیاز میکند. این راوی، امامی و ثقه است و بقیّه رواة، ثقه غیری امامی هستند. بنابراین، این روایت، موثّقه و حجّت است (مرآة العقول، ج۱۲ ص۴۰۰ و روضة المتّقین ج۱ ص۳۲).
بحث سوّم: دربارهی دلالت روایت.
از طرفی کلمهی کلّ از الفاظ موضوع برای عموم است. پس کلّ شیئ به واسطهی عمومیّتی که دارد، شامل خون غیر حیوان میشود. از طرفی دیگر علم به نجاست خون غیر حیوان وجود ندارد. بنابراین، خون غیر حیوان به استناد این روایت، طاهر است و لذا مفاد روایت، طاهریّت خون غیر حیوان است. (دربارهی کلمهی علم در روایت، قبلاً بحث شد).
مرحلهی چهارم: رجوع به اجماع.
دربارهی طهارت خون غیر حیوان، اجماع منقول و شهرت محصّله وجود ندارد. چون در کلمات معظم فقهاء، این مسأله طرح نشده است. ولی ادّعای عدم خلاف نسبت به طهارت خون غیر حیوان، به استناد قاعدهی وفاق بر اصل (کلّما وقع الاتّفاق علی اصلٍ اجریت فروعه علیه) ادّعای گزافی نخواهد بود.
مرحلهی پنجم: رجوع به عقل.
عقل با هر دو صورت آن، در این مسأله فاقد حکم است. به همان علّتی که در مسائل سابق بیان شد.
مرحلهی ششم: رجوع به اصل عملی.
دربارهی خود خون غیر حیوان، اصل عملی عامّ وجود ندارد. ولی اصل عملی خاصّ، اصل طهارت است.
متفرّقات:
امور مورد استفاده برای استنباط حکم در این مسأله، معلوم است.
نتیجه نهایی بحث: به عنوان فتوای تنجیزی، خون غیر حیوان طاهر است.«الحمد لله»