< فهرست دروس

استاذ سیدمنذر حکیم

درس خارج فقه

95/08/24

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع: اهداف نظام خانواده و ارتباط آن با نظام اجتماعی

در بحث قبلی به اهداف تشکیل خانواده و اهدافی که نظام خانواده آن را محقق می‌کند به بحث اهداف فردی و اجتماعی در نظام خانواده رسیدیم.

«هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ »[1]

«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ »[2]

با توجه به نوع کلام خدا در سوره بقره آیه 187 که به ظاهر حکمی فردی بیان می‌شود ولی با کمی دقت می‌بینیم که در اینجا بین زن و مرد ارتباط ایجاد می‌شود و می‌توان به آن حکمی اجتماعی گفت، چرا که وظیفه ساتر بودن بر عهده مرد و هم زن گذاشته شده و زینت بودن برای یکدیگر مطرح شده است، این هدف مشترک برای زوجین است و کانون خانواده بهره‌مند از این نعمت هستند. با این بیان بُعد اجتماعی در این هدف تقویت می‌شود، و این وظیفه را نه یک وظیفه فردی بلکه حکمی اجتماعی می‌دانیم.

با تشکیل خانواده سپری در مقابل انحرافات برای زن و مرد قرار داده می‌شود و در حقیقت به آن‌ها قدرت ایستادگی در برابر انحرافات داده می‌شود؛ باید بدانیم که آرامش روحی زوجین مستقیماً روی عملکرد زوجین در جامعه مؤثر است و به بیان دیگر آرامش زوجین مستقیماً در جامعه اثر دارد.

با چنین نگاهی به احکام الهی تقسیم به احکام فردی و اجتماعی، کمرنگ می‌شود.

اهداف نظام خانواده:

تناسل و توالد

این بحث از بحث‌هایی است که تأثیر زیادی در استحکام خانواده و جامعه دارد.

آیات:

« يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاء وَاتَّقُواْ اللّهَ الَّذِي تَسَاءلُونَ بِهِ وَالأَرْحَامَ إِنَّ اللّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا »[3]

از جنس مرد و زن نسل انسان‌ها گسترش داده شده و یا اینکه بگوییم از حضرت آدم (ع) و حوا (س) گسترش صورت گرفته است. از ارتباط بین دو زوج تکاثر محقق می‌شود، به تعبیری می‌توان گفت که این آیه بابی در مطلوبیت کثرت نسل باز می‌کند.

حدیث پیامبر (ص) در همین راستا می‌باشد که می‌فرمایند:

«تناكحوا تناسلوا فاني اباهي بكم الامم[4]

در این حدیث به اهمیت ذریه و رشد جمعیتی جامعه اسلامی اشاره دارد و می‌تواند به عنوان خط کلی در سیاست حکومت اسلامی باشد.

« يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ »[5] این آیه اشاره به نعمت بودن اختلاف در جنسیت همچنین نعمت ازدواج و نعمت کثرت جمعیت متولد شده از زوجین دارد، در ادامه دو هدف در راستای تقسیم انسان به مذکر و مؤنث بیان شده که یک هدف آن اجتماعی است و دیگری هدف فردی است،‌ هدف اجتماعی عبارتست از «شناخت» یکدیگر و هدف فردی هم «تقوا».

این آیه اشاره به اهمیت تقوا دارد، و اینکه تقوا باعث رشد و تکامل انسان می‌شود و زمینه تکامل در تقوا هم زندگی اجتماعی است.

بحث تکریم از ناحیه خدا و تکامل انسان مهم است، این تکریم می‌تواند درجات مختلف داشته باشد:

تکریم مشترک: « وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا »[6] خداوند همه انسان‌ها را در یکسری از امور به یک اندازه تکریم کرده است.

تکریم اختیاری: که حاصل فعالیت خود انسان است، « إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ »[7] این انسان خواهان چنین تکریمی است و باید دانست که احترام به شخصیت انسان در تربیت مؤثر است، در تأیید این حرف احادیث زیادی داریم که نمونه آن حدیث پیامبر (ص) می‌باشد که چنین می‌فرمایند:« أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ‌ وَ أَحْسِنُوا آدَابَهُمْ.»[8] .

تکریم درجات مختلفی دارد و این اختلاف بخاطر درجات تقوا است، تقوا درجات متفاوتی دارد و این بخاطر نقش هر انسان در دنیا است، این اختلاف در مراتب تقوا ارتباط با آفرینش زن و مرد دارد، در اثر ارتباط مشروع زن و مرد که تقسیم به قبائل و طوایف می‌شوند؛ هدف این تقسیم بخاطر شناخت یکدیگر است و هدف بعدی که هدفی بالاتر از شناخت است «تقوا» می‌باشد.

ارتباط این جمله اسمیه مؤکّد، « إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ »[9] با إخبار از آفرینش زن و مرد نشان می‌دهد که هدف برتری وجود دارد و تعبیرات این چنینی که حالت تعلیل و استدلال دارد « لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ»[10] بخاطر اینست که بستر و زمینه رشد بیشتر انسان‌ها در این نوع شرایط فراهم شده و باید هر انسانی به قله تقوا برسد.

« إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ »[11] این جمله‌ی حکیمانه و مختصر فلسفه وجودی انسان در آن بیان شده، و در حقیقت کل این اختلاف‌ها به خاطر اینست که کانون خانواده راه بیافتد و کثرت جمعیتی که مُولِّد این حرکت است تحقق پیدا کند؛ این تفاوت و کثرت جامعه بشری را بستری مناسب برای مسابقه در عرصه تقوا ایجاد کرده است. تا بواسطه آن به قله کمال برسد.

این تقواست که عامل رشد انسان است و یا به تعبیر دیگر تقوا حقیقت تکامل عقلی عاطفی و ارادی انسان است.

آیه 13 سوره حجرات،« إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ »[12] هم بُعد اجتماعی دارد و هم بعد فردی، انسان‌ها در بستر تقوا رشد پیدا می‌کنند و تربیت دینی تربیتی است که خود نگه‌داری و مهار کردن غرائز را نتیجه بدهد.

از آیات دیگر که در آن بیان هدف توالد و تناسل آمده می‌توان اشاره به آیه 33 سوره آل عمران کرد که علت برگزیده شدن و انتخاب الهی برای پیامبری بخاطر وجود ذریه و نسل قابل تداوم در جامعه بشری است و تا این نسل نباشد انتخاب بی معناست.

« إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ »[13]

مطلوبیت ذریه در این آیه گویا است که این انتخاب در چنین بستری تحقق پیدا می‌کند.

آیه 3 سوره بلد « وَوَالِدٍ وَمَا وَلَدَ »[14] که خداوند به پدری که فرزند دارد قسم خورده است، در اینجا به مصداق و شخص مورد اشاره کاری نداریم، بلکه نکته مهم اینست که بحث توالد مورد قسم قرار گرفته است.

نکته‌ی قابل برداشت از این آیه بحث تعداد فرزندان است که خداوند تعبیر «وَ ما وَلد»[15] آورده یعنی هر چه که از عهده او برآید که تولید نسل داشته باشد.

و اینکه پیامبر (ص) افتخار امت خود را در کثرت نسل می‌داند نکته مهم دیگر است. «تناكحوا تناسلوا فاني اباهي بكم الامم[16]

«وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا»[17] وسطیت را در این آیه می‌توان به محور بودن امت پیامبر (ص) معنا کرد و اینکه این امت بر بقیه امت‌ها تقدم دارد. و تعبیر « لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ »[18] شاید به معنای پیشرو بودن امت اسلام باشد.

در آیه « وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ مِنَ الْمَاء بَشَرًا فَجَعَلَهُ نَسَبًا وَصِهْرًا وَكَانَ رَبُّكَ قَدِيرًا »[19] بحث خلقت انسان و بیان دو نوع رابطه محرمیت مطرح شده است. که برای انسان دو نوع محرم وجود دارد: «نسبی» و «سببی».

و بواسطه ازدواج که یک رابطه محرمیت از نوع «سببی» است و بواسطه آن محارمی از نوع «نسبی» هم ایجاد می‌شود(فرزندان).

«تناسل» را می‌توان به عنوان یکی از اهداف کانون خانواده ملاحظه کنیم. در بُعد اجتماعی هم یکی از عوامل آرامش جامعه تحکیم بنیان خانواده است.

اگر می‌بینیم که مادر حق مادر شدن دارد و نیاز عاطفی به فرزند دار شدن دارد، این نیاز به ظاهر یک نیاز فردی است و لذا می‌بنیم که زن در اثر فرزند دار شدن احساس آرامش و راحتی دارد؛ ولی باید بدانیم که این صرفاً یک هدف فردی صرف نیست بلکه بُعد اجتماعی هم دارد که مورد عنایت قانون‌گذار است و به ما خط مطلوب در سیاست گذاری در زندگی را می‌دهد.

در سوره «تکاثر» و «کوثر» دو واژه مطرح شده که بحث کثرت در آن مطرح است با این تفاوت که این دو سوره یکی کثرت ممدوح (کوثر) را بیان می کند و دیگری کثرت مذموم (تکاثر). ممکن است گفته شود که چون کوثر در مورد خیر آمده و بُعد خیر بودنش از آیه آخر فهمیده می‌شود،کوثر که عطیّه‌ای الهی است و کثرتی است که باعث ناامیدی دشمن می‌شود، ممکن است در این کثرت که خیر است شر بوجود بیایید نه بخاطر کثرت بلکه بخاطر گمراه شدن و انحراف از هدف؛ مثل مشغول شدن به خود طبق آنچه در سوره تکاثر آمده و به جای بهره برداری بهینه از نعمت به آن مغرور شویم.

در سوره تکاثر اشاره دارد که غفلت از مسئولیت واگذار شده به انسان عقب ماندن انسان از وظایف اصلی را نتیجه می‌دهد و هدف اصلی رسیدن به قله کمال است نه اینکه کثرت جمعیت هدف اصلی باشد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo