استاد سیدمنذر حکیم
درس خارج فقه
92/02/11
بسم الله الرحمن الرحيم
11/2/92
اعوذ بالله من السمیع العلیم من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین بارئ الخلائق اجمعین ثم الصلاة والسلام علی البشیر النذیر سیدنا ونبینا وحبیب قلوبنا ابی القاسم المصطفی محمد وآله الطاهرین.
ربنا لا تکلنا الی انفسنا طرفة عین ابدا.
بحث ما در نظام اجتماعی به ویژگیهای نظام اجتماعی اسلام و ویژگیهای جامعة اسلامی تحت مدیریت و فرماندهی این نظام اسلامی بود که ده ویژگی را تاکنون شمردیم و آخرین ویژگی این بود که جامة اسلامی جامعهای که از اصالت فکری توان سیاسی نظامی اقتصادی و بین المللی در تمام زمینهها برخوردار خواهد بود و بر این اساس اگر بخواهیم این مجموعه از مؤلفهها را در نظر بگیریم محصول این مؤلفهها چیزی جز فراهم شدن تمام زمینههای لازم برای ابداع و ابتکار ونوع آوری و بسیج شدن تمام امکانات خوب و تمام نیروهای خیر وبا صلاحیت و استعدادهای نهفته به سمت بهرهوری بیشتر از این امکانات و به سمت ابتکار و نوآوری در تمام زمینهها خواهد بود یعنی این مؤلفههای زمینه و بستر مناسب را برای تکامل جامعة اسلامی از مسیر ابداع و نوعآوری را در همة ابعاد میتواند داشته باشد آیات قرآنی که مستقیم یا غیر مستقیم این معنی را برساند که انسان در یک جامعة اسلامی به تعبیر بعضی از روایات دربارة دولت حضرت مهدی علیه اسلام آمده است که نماد و تجسم و تبلور آن جامعة اسلامی مطلوبی که قرآن وعده داده است وعد الله الذین آمنوا منکم وعملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الارض کما استخلف الذین من قبلهم ولیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم ولیبدلنهم من بعدهم خوفا أمنا یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا خب چنین جامعهای که قران توصیف میکند در روایات نبوی و روایات اهل بیت آمده است که زمین آنچه را که در خود نهفته است بیرون میدهد یعنی ظرفیتهای که در جهان در روی کرة زمین و امکانات نهفتهای که در عالم انسانیت درعالم دنیا وجود دارد اینها به حد اکثر و بهره برداری و بهره وری میرسد زمین آن نهفتههای خودش را بیرون میاندازد یا بیرون میآورد این استعدادها شکوفا میشود نیروها بسیج میشود و تمام امکانات موجود دست به دست هم میدهند و درجة ارتقاء و تکامل این جامعه به سرعت بالا میرود به گونهای که در زمینة عرصههای علمی در روایت این چنین ترسیم شده است که بیست وپنج بیست وهفتم علم در دوران ظهور امام مهدی علیه السلام پیش میآید اتفاق میافتد و دو بیست و هفتم این علم در دوران قبل از ظهور یعنی دوران قبل از ظهور چقدر طولانی است این دوران طولانی دو بیست و هفتم علم را به ارمغان میآورد در حالی که در آن دوران مهدوی بیست و پنج بیست و هفتم خب غیر قابل مقایسه است و نسبت خیلی بالاست حالا این را از آیات قرآن هم میشود به دست آورد که قران وقتی که میفرماید ولله الاسماء الحسنی همة نامهای نیک همة صفات برتر و بهتر وزیباتر یعنی تمام کمالات فقط وفقط از آن خداست خدا را به این نامها دعوت کنید و دعا کنید و میدانیم که خدا فرمود قل ما یعبؤ بکم ربی لو لا دعاؤکم اگر دعا نکنید هیچ هستید ارزشی نزد خدا ندارید خدا کاری به شما ندارد اهمیتی ندارید برای خدا اهمیت شما انسانیت شما کرامت شما ارزش شما نزد خدا زمانی است که دعا کنید او را طلب کنید و بخواهید هر وقت او را خواستید کسی هستید هر وقت او را نخواستید رها کردید کسی نیستید ارزشی ندارید ماذا فقد من وجدک وما الذی وجد من فقدک کسی که تو را یافت چه گم کرده و کسی که تو را ندارد چه دارد خب اگر چنین باشد پس همة کمالات از آن خداست وآنهایی که در این مسیر بیراهه میروند وذروا الذین یلحدون فی اسمائهم کسانی که در صفات خدا بیراهه میروند آنها را رها کنید آنها که راه صحیح را میروند دعا کنید خدا را به این نامها خب از نامهای خدا از صفات خدا بدیع السماوات والارض وهو الخلاق العلیم این صفات الهی خدا را به این صفات دعا کنید یعنی چه دعا یعنی فقط به زبان آوردن که این لق لقة زبان است دعا خواندن میگویند غیر از دعا کردن است دعا کردن یعنی خواستن دعا خواندن اعم است ممکن است انسان نخواهد اما بخواند خواندن تلازمی با خواستن ندارد خواست آن خواستة واقعی انسان داشته باشد ودنبالش برود این معنای خواستن است پس خدا را اسماء حسنایش دعا کنید یعنی خدا را بخواهید با این اسماء حسنایش خب خواستن خدا با اسماء حسنایش یعنی ان کمالات الهی را دنبال کنید آنها را در خودتان به وجود بیاورید این بدیع السماوات والارض خدا را در خود شما تجسم و تبلور بدهید خب این معنایش در مسیر خلاقیت و ابداع و ابتکار قرار گرفتن است و لذا جامعة اسلامی از این لحاظ یک جامعة ویژهای خواهد بود اینجاست که بر بقیة جوامع پیشی بگیرد ودر مقام صدارت قرار بگیرد لتکونوا شهداء علی الناس بنابراین جامعة اسلامی به سمت بسیج تمام امکانات و به سمت بیرون آوردن تمام استعدادهای موجود و ممکن در انسانها و در طبیعت حرکت میکند و به همین خاطر جامعهای برتر خواهد شد لیظهره علی الدین کله ظهور اسلام بر بقیة ادیان به چیست اسلام از لحاظ تئوری از لحاظ قوت و متانت قوانین و دیدگاهها بر همة ادیان الآن پیروز است و مسلط است وقتی مقایسه میشود الاسلام یعلوا ولا یعلی علیه چیزی بالاتر از قوانین محکم و حکیمانة اسلام شما نمیبینید خب آیا این ظهور دین شده است بر تمام ادیان در حالی که روایات اشاره شده است که تطبیق شده این بر دولت حضرت مهدی علیه السلام یعنی زمانی که دین عملی میشود و به منصة ظهور میرسد پیاده میشود این دین در جامعه واین دین در کردار و رفتار یک جامعه تجلی پیدا میکند و این وقت است این دین برهمة ادیان ظاهر میشود یعنی زمانی که نظام اسلامی به طور صحیح و کامل پیاده شود واین پیاده شدن دین در واقعیت عملی و خارجی این باعث چیره شدن و غلبة این دین الهی بر بقیة ادیان خواهد بود لیظهره علی الدین کله این ظهور ظاهر کردن دین بر باقی ادیان از مسیر پیاده کردن این بیم در جامعه است یعنی یک نظام اجتماعی در اینجا تصویر شده است که این نظم اجتماعی در جامعهای پیاده شده است واین دین پیاده شده برتری خود را بر همة ادیان به اثبات میرساند یعنی خدا با معجزه این کار را میکند یا بر اساس یک حرکت طبیعی و منطقی که وقتی که دو جامعه در دو کفة ترازو قرار میگیرند جامعة شرقی جامعة غربی و اگر تعبیر صحیحی بخواهیم داشته باشیم اردوگاه شرق و اردوگاه غرب که سالیانی سال با هم رقابت و مسابقه در تصلیح و در خیلی از عرصههای علمی داشتند اینها در مقام واقعیت خارجی وقتی دادههای اینها بیرون میآید هواپیماهای اینها با هواپیماهای آنها عرضه میشود و خودشان را نشان میدهند برتریها مشخص میشود که چه سلاحی چه صنعتی بر چه صنعتی برتر است در موقعیت خارجی خودش را گرفتن خودش و آن ارجحیت خودش را به اثبات میرساند خب این هم یک نوع از اظهار است یعنی اظهار در مقام عمل این دین ظاهر میشود غلبه و چیرگی او بر بقیة ادیان پس میتوانیم از این عبارت لیظهره علی الدین کله با این فهم و با این تحلیل به اینجا برسیم که خداوند متعال کاری کرده است که جامعة اسلامی در آخر مسیر اگر تعبیر صحیح باشد یا در زمانی که این جامعة اسلامی آنطوری که باید و شاید باشد یعنی آنطور که نظام اسلامی اقتضاء میکند آنچنین باشد که نظام ایجاب میکند یعنی صد در صد اسلامی شد این وقت است که این دین خودش ا نشان میدهد و ثابت میشود که این دین بر بقیة ادیان غلبه دارد و هیچ دینی با او قابل مقایسهنیست لیظهه از این مسیر خدا این اظهار را میکند یعنی روی یک مسیر طبیعی و منطقی که جوامع بشری در حرکت هستند وخدا هم بر اساس نظام سنتهای الهی کار خود را و خواستة خود را انجام میدهد بنابراین ظهور دین ظهور جامعه خواهد بود ظهور جامعة دینی یعنی ظهور آن نظامی که در این جامعه حاکم است الآن نظام جمهوری اسلامی نظام ولایت فقیه با سایر نظامها در دو کفة ترازو هستند در جوامع بشری مردم میبینند حاکمیت دین و قوانین دینی با همة مشکلاتی که داریم و وجود دارد در پیاده کردن کامل دین مشکلات بسیار زیادی ما داریم در جامعة خودمان به دلائل گوناگو یکی از همان دلائل آن فرهنگ غلطی که سالهای سال مثلا در این جامعه مطرح بوده است و حاکم بوده است یا تدبیرهای که استعمار برای دور کردن جامعة ما از اسلام ناب در سالهای قبل دنبال میکرده است و مفاهیم غلطی که به وسیلة استشراق و مستشرقین وارد فرهنگ ما شده است تا عوامل دیگری که در جامعة ما هست دست به دست هم داده است که از پیاده شدن صد در صد دین به طور سبیعی جلوگیری میکند به نسبت این دین دارد پیاده میشود در بعضی قسمتها خیلی خوب در بعضی قسمتها خوب در بعضی قسمتها هنوز ما در اول راه هستیم میبینیم با همة این حال این نظام اجتماعی سیاسی ما با قانون اساسی بر گرفته شده از نظام اسلامی چقدر پیشرفت دارد با همة مشکلات حصار اقتصادی و تهاجم فرهنگی وبسیاری از عواملی که آسیب دهنده هستند و آزار دهنده هستند به جامعة ما با همة اینها میبینیم که جوامع مشابهی که در عرصة معاصر مطرح هستند با نظام اسلامی قابل مقایسه هستند و مردم میبینند در دو کفة ترازو میگذارند و مقایسه میکنند و این مقایسهها بر اساس واقعیتهایی که مطح هست خب به همین نسبت اگر خواستیم بگوییم که جامعة اسلامی ایرانی که افتخار دارد اسلام را دارد اجرا میکند و سعی میکند که اجرا کند چنین جامعهای میتواند برای دیگران الگو باشد چرا چون دیگران دارند میبینند با همة مشکلات و مقاومتها چقدر بر استقلال خودش سعی میکند پافشاری کند و این استقرار را حفظ کند با همة نیازها و مشکلات چگونه سعی میکند روی پای خودش بایستد و باعث افتخار خواهد بود دیگران به این استقامت افتخار میکنند دیگرانی که به ما خیلی ربطی ندارد ولی خوششان میآید از این رفتار و این را یک رفتار آزادانه میبینند و وابستگی را دوست ندارند افتخار میکنند میخواهم بگویم که این یک نمونة بسیار کوچک است هنوز اسلام آنطور که باید و شاید اجرا نشده است در دنیا ما میتوانیم حرف اول را بزنیم به دلیل نه به دلیل ترسی که ایجاد میشود در دلها اسلام هراسی که به وجود آمده است علی رغم همة اینها ما میبینیم که خیلیها مشتاقند که حرف اول را از ما بشنوند و فکر میکنند که حرف اول را یک جامعة اسلامی میتواند بزند یک جامعة اسلامی متأهل به اسلام بنابر این دنیا در انتظار چنین اتفاقی است که یک جامعة اسلامی پیشرفته جامعهای باشد که برتری خودش را بر همة جوامع به اثبات برساند و به این ترتیب و این جامعة اسلامی با تحققش در واقعیت خارجی این برتری را برای دین به وجود میآورد نکتهای که میخواستم عرض کنم در همین است لیظهره علی الدین کله نه تئوری دین را تئوری تطبیق شدة دین را بر واقعیت خارجی این تئوری است که میتواند اظهار دین اظهار از کلمة اظهار آمده است ظاهر شدن وظاهر کردن برتری دین به ظهور میرسد خیلی روشن میشود روشن شدن آن برتری تئوری دین با دقت و مطالعه و تأمل وتحقیق به دست میآید اما زمانی این دین ظاهر میشود که بر بقیة ادیان برتر دارد که در واقعیت خارجی به طور ملموس و محسوس برای بقیة جوامع بشری مطرح باشد لذا در روایت آمده است که این لیظهره تفسیرش در زمان حضرت مهدی علیه السلام است که آنجا فرمود که یملأ الارض قسطا وعدلا بعد ما تنبأ ظلما وجورا زمانی که زمین پر از عدل وداد میشود یعنی اسلام به طور کامل در همة عرصهها و ابعاد پیاده میشود وعدالت الهی آنطور که باید و شاید به تجلی پیدا میکند در جامعة اسلامی آن وقت که است که این دین بر بقیة ادیان ظاهر میشود خب نقطة مهمی که اینجا استفاده کردیم از این بحث این است که ما میبینیم که در همین روایات میفرماید زمین آنچه را در خود نهان کرده است از امکانات و استعدادها همه را بیرون میاندازند یعنی چه میشود که زمین کریمانه تمام امکانات خودش را بسیج میکند و بیرون میاندازد یعنی تمام امکانات در چنین جامعهای به نحو احسن مورد بهره برداری قرار میگیرد و شکوفا میشود و این شکوفایی نتیجة دست به دست هم دادن مؤلفههای بسیار زیادی است که هر مؤلفهای خودش نقشی در بسیج کردن ونقشی در رویش و در خلاقیت ابداع ابتکار و نقشی در تکامل این جامعة بشری خواهد داشت این تکامل بر اساس این خواهدبود که همة استعدادهای نهفته در میان انسانها در جوامع بشری این استعدادها از قوه به فعلیت بیرون میآید و به این ترتیب این استعدادها به حد اعلی واکمل خودشان مسیر طی میکنند مسیر تکاملی را طی میکنند و جامعة بشری به آن قله میرسد لذا فرمود لیظهره علی الدین کله و همینطور فرمود که این آمنوا وعملوا الصالحات ببینید عنوان را روی افراد برده دیگر نه روی دین اینجا دین را دین را وکلمة اظهار را در کنار هم قرار داده است از این ما استفاده کردیم که چگونه این اظهار اظهار در واقعیت خارجی باید باشد و باید به منصة عمل برسد اما آن جایی که فرمود وعد الله الذین آمنوا منکم وعملوا الصالحات بحث را برد روی خود جامعه روی خود مؤمنین که خود این واقعیت اجتماعی نه روی دین فرمود خدا به اینها وعده داده است که لا یستخلفنهم فی الارض اینها به خلافت به قدرت میرسدند آن اقتدار سیاسی نظامی اقتصادی علمی که ما گفتیم استخالف است در همة این ابعاد اینها خلیفة دیگران میشوند جایگزین دیگران میشوند خدا به آنها خلافت میدهد همانطوری که پیشینیان داد همة امتیازاتی که پیشینیان داشتند هرکدام یک امتیازی داشت همة این امتیازها یکجا در جامعة ایمانی عامل به صالحات جمع میشود همانطوری که آنها به خلافت رسیدند اینها هم میرسند آنها هر کدام در یک بعد این همة ابعاد را در برمیگیرد شاهدش هم همان حدیث یملأ الارض قسطا وعدلا خب در همة ابعاد این قسط و عدل پیاده میشود ولیمکنن لهم دینهم الذی ارتضی لهم ببینید این لیمکنن با این لیظهره اینها را با هم بسنجید حتما دینشان را دینی که برای آنها انتخاب کرده است و به آن دین رضایت داده است آن دین را به تمکین میرساند ببینید به تمکین رساندن آن دین این با اظهار آن دین چقدر ارتباط نزدیک دارند یعنی آن اظهار با تمیکن دین با تحقق دین انجام میگیرد و اینها هستند که یعبدوننی لا یشرکون بی شیئا میگوید همة زمینههای شرک خشکانده میشود در وجود اینها و اینها سراسر عبادت و عبودیت خدا را همة ابعاد زندگیشان سر لوحة خودشان قرار میدهند بنابراین جامعة اسلامی جامعهای است که از لحاظ استعدادها بیشترین استعدادها بهره وری از استعدادها بیشترین بهرهوری و در زمینظ ابداع ابتکار و خلاقیت پیشرو خواهد بود و این پیشروی و این در صدر جدول قرار گرفتن مال این است که این جامعه تمام مؤلفههای لازم برای این چنین مقامی را احراز کرده است و در خود به وجود آورده است و به این ترتیب جا دارد و میتواند و باید چنین بشود که بر دیگران تقدم واقعی داشته باشد وخودش را بر دیگران نه تحمیل با زور بلکه تحمیل با اقناع خودش را بر دیگران فرض میکند و جایگاهی که کسب میکند یک جایگاه بسیار طبیعی و منطقی و قابل قبول و مورد پسند خواهد بود که این را با جدیت و اجتهاد و با عمل به اثبات رسانده است نه این که در مقام تئوری افتخار کنیم که برترین دین را داریم اما در عمل صفر یا زیر صفر باشیم اینجاست که ما میتوانیم با توجه به این ویژگی فاصلة خودمان را با آن جامعة مسلوب خیلی خوب بسنجیم وببینیم که چقدر در اینجا ما با کمال تأسف ممکن است و دقیقا قطعا هنوز به حد مطلوب نرسیده باشیم که نرسیدیم و چقدر باید تلاش کنیم تا این جامعة خودمان را همة افراد بیشترین افراد ما نخبه باشند نخبه پروری و به سمت کمال حرکت دادن همة انسانهایی که در این جامعه زندگی میکنند امیدواریم که خداوند متعال ما را در این عرصه هدایت کامل بصیرت کامل توفیق کامل بدهد که بتوانیم این جامعة خودمان را به حد مطلوب برسانیم بر همین اساس دو ویژگی دیگر مترتب میشود که دیگر خیلی شرح نمیدهم یکی نشاط و فعالیت و جنب و جوش داشتن این جامعه یک چنین جامعهای همیشه فعال فاعل جنب و جوش دار و غیر منفعل خواهد بود از دیگران و ویژگی بعدی که سیزدهمین ویژگی است انفتاح و باز بودن این جامعه علی رغم متعهد بودن علی رغم عابد بودن این جامعه جامعة دوگمی نیست جامعه این باز است که میتواند با منطق با انتخاب بهترینها را در همة جوامع گزینش کند انتخاب کند فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه اولئک الذین هداهم الله واولئک هم اولوا الالباب مفاد این آیه همین خواهد بود که شما میبینید خداوند بندگان خودش را فبشر عباد الذین یستمعون القول بشارت بدهد آن بندگانی که ما میگوییم عاقلند فرهیخته هستند و اینها هدایت شدهاند اینها کسانی هستند که حرفها را گوش میدهند استماع میروند اصلا دنبال حرف خوب نه این که مینشینند تا حرف خوب به گوششان برسد نه میروند جستجو میکنند دنبال حرف خوب هستند بلکه دنبال بهترین هستند یستمعون القول همة حرفها را همة تئوریها همة تزها را میبینند میشنوند میخوانند فیتبعون احسنه پس بهترینش را انتخاب میکنند و پیروی میکنند و به منصة عمل در میآورند اولئک الذین هداهم الله هدایت الهی از این مسیر حاصل میشود از مسیر تصدی برای رسیدن به بهترینها و تلاش در زمینة به دست آوردن بهترینها و بعد تشخیص بهترینها انتخاب بهترینها عمل به بهترینها یعنی از خواستن تا رسیدن به بهترینها این مسیر بسیار طولانی را خیلی سریع و کوتاه اینجا در این آیه مطرح کرده است و همة این مراحل را خلاصه کرده است یستمعون القول فیتبعون احسنه از شنیدن از گوش فرا دادن تا رسیدن چقدر فاصله است به سرعت این فاصله را اینجا طی کرده است اینها هم این فاصله را به راحتی طی میکنند پس جامعه جامعة بازی است دوگم نیست اگر کسی ضد خدا حرف بزند حرفش را گوش میدهد بعد جواب میدهد رد میکند آمادگی شنیدن این را دارد در جامعة اسلامی ابن ابی الاوجاها ابن ابی الخطابها ودیگران اینها میآمدند حرفهای کفر آمیز میزدند امام صادق علیه السلام علیه السلام گوش میدادند جواب میدادند یعنی نمیفرمودند که نه شما کافر هستید بروید گم شوید حرف نزنید کسی نیست که حرف شما را گوش بدهد جواب بدهد نه گوش میدهیم جواب هم میدهیم چرا چون میخواهیم انسانها هدایت شوند شبهات برطرف شود لذا هر تزی وهر نق طرحی وهم نقشهای برای هر جامعهای در هر زمینهای باشد که قابل استفاده باشد خذ الحکمة ولو من الکافر حتی اگر کافر باشد کلام حکمت آمیز دارد بگیر بهره برداری کند اما معنای عبادت وعبودیت این نیست که دیگر شما ذهنت را قفل کن و به هیچ چیزی توجه نکن جز به آنچه که او را یافتی و او را قبول کردی همة چیزهای دیگر را رها کن نه شما آمادگی این را باید داشته باشید که حرفها بشنوید بهترینش را انتخاب کنید پس باید قدرت تشخیص بهتری را داشته باشید اینجاست که خدا میفرماید واولئک هم اولوا الالباب اصلا عاقل وخردمند همین آدم اینطوری است یعنی آدمی که دنبال کشف حقیقت و بهترینها هست تا بهترینها را به عمل در بیاورد و پیروی کند عاقل به این باید گفته شود لذا نخبههای ما خردمندان و خرد ورزان ما کسانی هستند که دوگم نخواهند بود بلکه اینها همه چیز را میتوانند بشنوند و تشخیص بدهند و انتخاب کنند و عمل کنند امیدواریم خداوند متعال ما را در مسیر حق از هدایت لازم برخوردار کند والحمدلله رب العالمین وصلی الله علی سیدنا محمد وآله الطاهرین.