< فهرست دروس

استاذ سیدمنذر حکیم

درس خارج فقه

1401/07/20

بسم الله الرحمن الرحيم

موضوع: کتاب نکاح

 

بررسی معنای کلمه «نکاح»

بحث فقه نکاح به اینجا رسید که ما طبق کدام یک از روش هایی که فقهای عظام ما در پیش گرفته بودند برای مطرح کردن و سامان دادن مباحث نکاح. ویژگی هایی که کتب قدمای اصحاب با متأخرین و معاصرین یک نگاه تاریخی بسیار گذرایی داشتیم و ویژگی های عام روش هایی که فقها در پیش گرفته بودند برای عرضه مباحث نکاح. (بحث تاریخی گذشته بر چگونگی عرضه مباحث نکاح بوده است و روش محدثین و قرآن را توضیح دادیم و فقها چگونه از این روش استمداد گرفتند و برای فقهایی که در فقه بودند و ادبیات خاص بوجود آمد به گونه ایی که اگر دقت کنیم دیگر مقدماتی که محدثین و یا فقهای محدث برای بحث نکاح مطرح می‌کردند، این را بیان نکردند و حتی کلمه نکاح هم احتیاج به تعریف نداشت چون حقیقت شرعی یا متشرعی شده بود.)

کلید واژه ایی که الآن جای بحث دارد و می توان روی آن تمرکز کرد و از لحاظ اختلافات بین فقها و لغویون بررسی کرد، واژه نکاح است که آیا نکاح معنای لغوی آن «وطی»(رابطه جنسی مخصوص بین زوجین ) است در لغت؛ و به طور مجاز در عقد مجاز استفاده می شود؛ یا هیچکدام؟

اکثر لغویون قائلند که حقیقت در وطی است و مجاز یا حقیقت شرعی یا حقیقت متشرعی شده در عقد نکاح.

این نظر یک مخالف دارد و آن هم لغوی به نام راغب اصفهانی، ایشان در مفردات این حرف را از لغوین نقل می کند و نقد میکند و می گوید که امکان ندارد بر آن فعل خاص معنی شود، و در عقد یا حقیقت دوم است بر اثر کثرت استعمال منقول شده یا اینکه مجاز است و با قرینه فهمیده می شود، ایشان می گوید این حرف لغویون بدون توجه به این است که عرب از امور قبیحه با کنایه استفاده میکرده اگر این را در نظر بگیریم که عرب این چنین دأبی داشته نمی توانیم بگوییم که به خاطر عرفی که بر او حاکم بوده و کلمه نکاح را در وطی بکار ببرد، و وطی همان آمیزش خاص که قبیح است به زبان آوردن آن، ایشان مدعی می شود که باید بگوییم که معنای لغوی نکاح عقد است و هر کس که در وطی بکار برده بخاطر این است که از لوازم عقد و محرمیت رابطه جنسی آزاد است. پس حقیقت در عقد نکاح است و به طور مجاز در وطی استفاده شده است.

بعضی دیگر از فقها گفته اند که در هر دو معنا حقیقت است و در قرآن آیاتی که آمده اکثر جاها به معنای عقد نکاح آمده، ﴿وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ﴾ [1] ﴿فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ﴾[2] ﴿وَأَنكِحُوا الأَيامىٰ مِنكُم وَالصّالِحينَ مِن عِبادِكُم وَإِمائِكُم﴾[3] مگر در یک جایی که فرموده: ﴿حَتَّىٰ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ﴾ [4] زنی که 3 بار طلاق گرفته نمی تواند دوباره با شوهر اول ازدواج کند و باید شوهر دیگر اختیار کند و با او دخول کند و این آیه در وطی استفاده شده.

بررسی که می توانیم انجام دهیم اولاً باید یک کلمه را با کلمات ضدّ آن بررسی کنیم ما وقتی می بینیم که نکاح با سِفاح مقابل هستند، یا کلما زنا و نکاح؛ می گوییم منکوحه و زانیه، زانیه یعنی رابطه بدون عقد دارد ولی وقتی میگوییم منکوحه یعنی عقد جاری شده.

از اینکه نکاح و سفاح مقابل هم هستند می توان فهمید که در عقدی که مشروعیت به رابطه جنسی و وطی دهد چراکه وطی اعم از مشروع و غیر مشروع است. نظر راغب اصفهانی می تواند قابل توجه باشد که کلمه نکاح در عقد است و إلا اگر در این معنا نبود می توانیم از کلمه سِفاح استفاده کنیم.

ملاحظه دیگر بر خود جناب راغب اشکالی ایجاد کرد، چه کسی گفته کلمه وطی به معنای رابطه جنسی خاص است؟ «وَطَئ یَطئ » یعنی پای خود را بر جایی گذاشت، کسی که وطی می کند یعنی کسی بر کسی پای می گذارد، می شود گفت که این هم مثل غائط که در قرآن آمده[5] [6] و به معنای زمین گود شده است و این کلمه آمده که با اشاره ذهن به مفهوم منتقل شود، در وطی هم ممکن است اینطور باشد، و إلا کلمات قبیح تر هم وجود دارد که دال بر رابطه خاص است.

زمانی نظر راغب را می توان تقویت که که بپذیریم که وطی در معنای قبیحی بکار رفته، تا آن قاعده سنت عرب استفاده شود. اشکال راغب زمانی به نتیجه می رسد که وطی قبیح باشد در حالی که در قبح کلمه وطی جای تأمل و بحث خواهد بود.

اگر ما بخواهیم بقیه لغوین را هم در این بحث مورد بررسی قرار بدهیم، اینکه گفته شود در لغت به معنای وطی است و سپس در اصطلاح فقهی به معنای عقد شده، یا اینکه در هر دو معنا حقیقت است، که بعضی این حرف را گفته اند. یا بر عکس یعنی در عقد نکاح حقیقت است و در وطی مجاز است .

بررسی معنای نکاح با استفاده از بررسی الفاظ ضد

استفاده از روش بررسی تقابل نکاح با سفاح و زنا، که برای رابطه جنسی بدون عقد واژه خاص است، در حالی که در عقد وطی مفهومی عام است و با زنا و نکاح سازگار است. اینکه ذهن بروی به وطی خاص برود و آن هم وطی زن و مجرد رابطه جنسی می تواند یکی از مسائل قابل نفی باشد یعنی چه لزومی دارد که وقتی دلالت کلمه وطی بر رابطه خاص را از قرائن می فهمیم ﴿حَتَّىٰ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ﴾[7] از اینکه زمانی محلل می شود که دخول کند و اگر دخول نکند محلّل نیست، این را شرایط محللیت می فهیمم نه از کلمه ﴿ تَنْكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ﴾ عقد مشروع کند و یکی از شرایط محلل بودن عقد مشروع دخول است، نه شرط عقد محلل است نه اینکه تنکح یعنی زوج دیگر در آن دخول کند این از آیه فهمیده نمی شود به عبارت دیگر تمام آیات که لفظ نکاح آمده به معنای عقد است.

بعضی از فقها گفته اند که در همه جای قرآن نکاح به یک معنا نیست یا گفته اند که در همه جا به معنای عقد است إلا در این آیه، و یا بر عکس در این آیه به معنای عقد است و در آیات دیگر به معنای عقد نیست.

آنچه برای ما در مقام استنباط مهم است اینست که اولا در کتب فقهی همه بالاجماع نکاح را به معنای عقد محلل وطی قرار داده اند یعنی عقد مشروع، پس از لحاظ اصطلاح فقهی مشکلی نداریم. مشکل در این آیات و روایات است، البته در اکثر این موارد قرینه وجود دارد، مثلا در این آیه ﴿وَلَا تَنْكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُمْ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ﴾ [8] اینجا نمی توانید عقد کنید و به عنوان زوجه نمی توانید انتخاب کنید یعنی نمی شود عقد کرد او را.

در ازدواج سفید عقد خوانده نمی شود یا در ازدواج همجنسگراها عقد خوانده نمی شود و اصل رابطه مهم است و چگونگی و مجاز بودن مطرح نیست، در حالی که شارع این رابطه را قانونمند کرده ﴿إِلَّا عَلَىٰ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ﴾[9] این افراد حافظ فروج خود هستند.

معنای لغوی نکاح بررسی شد و تبیین شد که می توان گفت معنای لغوی اصلی نکاح خود این رابطه جنسی خاص بالمباشره نیست، مثل بحث غائط که کنایه است، کلمه وطی هم می تواند کنایه از وطی خاص باشد و حتی کلمه نکاح با معنای لغوی که یک نوع با هم بودن را نشان می دهد.

یکی از مصادیق آن مذکر و مونثی کنار هم بودن که بالکنایه استفاده شده و به مرور زمان نکاح شده یک حقیقت لغوی جدید، یعنی به رابطه خاص نکاح گفته شده یعنی لفظ عام است و مستعمَلٌ فیه شده خاص و این خاص به مرور زمان غلبه پیدا کرده.

نسبت به کلمه نکاح در زمان نزول قرآن دغدغه نداریم چون در مقابل سفاح است و از مقابل می فهمیم که منظور عقدی است که مجوز ارتباط جنسی است و روایات هم همیشه همراه با قرائن حالیه و مقالیه است و فقها هم در معنای عقد بکار برده اند و لذا از این جهت دیگر تردید و اشکال خاصی نداریم و این در زمانی مفید است که اگر این کلید واژه در عبارتی بود و هیچ قرینه ایی نبود و متکلم مشخص نکرد مقصود را، و اینجاست که به معنای حقیقی مراجعه کرد.

 


[5] سوره نساء، آيه 43. ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ﴾.
[6] سوره مائده، آيه 6. ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَىٰ أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ﴾.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo