درس خارج فقه استاد مهدی هادوی تهرانی
1402/09/21
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: مکتب ونظام قضایی اسلام /نگاهی به نظام قضایی اسلام /شروط قاضی
ادلهای که بر شرط عدالت قاضی اقامه شده، این مقدار را ثابت میکند که فاسق نمیتواند قاضی باشد. ما در بحث عدالت گفتیم که بین عادل و فاسق واسطه هست، کسی که نه ملکه عدالت را دارد و نه گناهی مرتکب شده، نه عادل و نه فاسق هست. از آن ادله نمیتوانیم نتیجه بگیریم که قاضی حتماً باید عادل باشد، نهایتاً این است که قاضی نباید فاسق باشد. در انتها به این نکته اشاره کردیم که آن ادله هم به نظر ما میخواسته همین را بگوید، ولی بیانی که شده به ظاهر آن اخذ شده است. شاید مقصود این بوده که وقتی مقام قضاوت را در نظر بگیریم ونقش قضاوت، که کلامش قابل نقض نیست. مناسبت حکم وموضوع اقتضاء دارد که شخص این جایگاه عادل باشد. آن ادله هم همین را میفرماید.
شرایط وصفاتی که گذشت تقریباً قابل اتفاق همه فقهاء بوده است.
«شروطی دیگر افزون بر اجتهاد، بلوغ، عقل، ايمان، ذكوريت، و عدالت در قاضى، شرايط و صفات ديگر را برای قاضى منصوب بيان كردهاند. برخى از آنها عبارتند از: طهارت مولد، حافظه طبيعى (ضبط)، رشد، بنده نبودن، بينايى و قدرت خواندن و نوشتن.»[1]
«امام خمینی در تحریرالوسیله به شرط بودن «طهارت مولد» فتوا مى دهد و ضابط بودن را بنابر احتياط معتبر مى داند. «رشد» و «بنده نبودن» را ذكر نمىكند. بينايى را معتبر نمىشمارد و آن را احتياط مستحب مىداند. در شرط بودن قدرت خواندن و نوشتن اشكال مىكند.»[2]
استاد: البته این محل تامل است که چگونه مجتهد جامع الشرایط هست، ولی خواندن و نوشتن نمیداند.