< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد محمدی قایینی

99/10/23

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: صیغه امر /اوامر /مقصد اول

خلاصه مباحث گذشته:

بحث ما در تعبدی و توصلی به معنای عمل مشروط به قصد تقرب به پایان رسید. یک نکته در این بحث مانده که در کلمات بعضی از بزرگان از جمله مرحوم نائینی مورد بررسی قرار گرفته است. ما بحث اقتضای اطلاق ادله لفظیه و اطلاق مقامی و مقتضای اصل عملی را بررسی کردیم.

تتمه بحث تعبدی و توصلی

جهت دیگر که در مقام باقی مانده این است که دلیلی خارج از ادله عبادات و جدای از اصل عملی که اقتضایی نسبت به عبادیت امر مشکوک باشد داریم یا نه؟

در عده ای از کلمات به این بحث اشاره شده و استدلال شده به برخی از آیات و روایات. گفته شده هرجا شک کنیم که عمل عبادت است، آن عمل محکوم به عبادیت است. از جمله این آیات، آیه امر به اخلاص در عبادت است﴿وَ ما أُمِرُوا إِلّا لِيَعْبُدُوا اللّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ﴾[1] اگر شک کنیم که عملی عبادت است یا نه مندرج در این عموم است. همچنین روایاتی وارد شده مانند «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ‌ بِالنِّيَّاتِ»[2] و «لَا عَمَلَ‌ إِلَّا بِنِيَّة»[3] اگر عملی بدون نیت و قصد تقرب باشد، آن عمل واقع نمی شود.

به این ادعا پاسخ داده شده که این ادله دلالت بر مدعا که اشتراط عمل به قصد تقرب است، نمی کند. معنای آیه این است که اینها مأمور به بت پرستی نیستند و مأمور به توحیدند. در عملی که به عنوان عبادت انجام می دهند باید عبادت خدا باشد و عبادت بت نباشد. غایت اشخاص در عبادات باید خدا باشد نه غیر خدا. عبادت غیر خدا جایز نیست نه اینکه عمل غیر عبادی واجب نیست. عمل غیر عبادی اصلا عبادت نیست تا بخواهد عبادت غیر الله باشد.

در مورد روایات نیز می گوییم نهایتا از آنها استفاده می شود که عمل باید با قصد و نیت باشد اما به چه قصد و نیتی باشد؟ قصد تقرب یا قصد عنوان یا .... مثلا پولی که به عنوان پرداخت دین می کنید باید به نیت پرداخت دین باشد. کاری که از شما واقع می شود تابع نیتی است که کردید. اگر عمل را برای خدا انجام دادید عبادت است و اگر برای غیر خدا انجام دادید عبادت نیست.

معانی تعبدی

غیر از تعبدی به معنای قصد امر سه اصطلاح دیگر برای تعبدی در کلمات مطرح است. یکی از آنها تعبدی به معنای اشتراط مباشرت در عمل توسط مکلف است. اگر شک کنیم که عمل مشروط به مباشرت توسط مکلف است و یا اینکه بدون مباشرت اگر صادر شود مجزی است. معنای دیگر این است که آیا عمل مشروط به اختیاری و ارادی بودن است یا نه؟ بحث دیگر تعبدی به معنای مباح بودن فعلی که مصداق امتثال است در مقابل فعل محرم.

اگر شخص مکلف به عملی شد وظیفه او به حسب قاعده این است که عمل را بالمباشره انجام دهد و اجزای عملی غیر مباشری نیاز به دلیل خاص است و خلاف قاعده است.

تعبدی به معنای انجام عمل مباشرتا

بحث در این مقام در دو مرحله است یکی مقتضای ادله لفظیه و دیگری مقتضای اصل عملی است.

معروف در کلمات این است که مقتضای اطلاقات ادله وجوب مباشرت در مأمور به است. لکن ما در مقام تفصیل می دهیم. افعال بر دو قسم هستند. یک قسم افعالی است که در استناد به شخص مباشرت لازم دارد مثل غذا خوردن. قسم دیگری از افعال هستند که در استناد به شخص نیاز به مباشرت ندارد بلکه همانطور که در فرض مباشرت استناد پیدا می کند، در فرض تسبیب نیز استناد پیدا می کند مثل بنای مسجد و بیع وکیل. قسم سوم از افعال وجود دارد که در آن استنابه واقع می شود. بعضی از افعال است که بالمباشره و بالتسبیب صادر نمی شود بلکه با نیابت صادر می شود. فعل صادر با نیابت استنادی به منوب ندارد و فقط منشأ اثری برای منوب است. موجب می شود که تکلیف از منوب ساقط شود. مثلا کسی نائب از شخص دیگری در حج می شود. بر شخص منوب صدق حاجی نمی کند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo