< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد محمدی قایینی

99/09/03

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: صیغه امر /اوامر /مقصد اول

خلاصه مباحث گذشته:

مطلبی را از مرحوم روحانی در اشکال به مرحوم آخوند نقل کردیم که نسبت به صاحب معالم اشکالی مطرح کرده بود. مرحوم آخوند فرمود استعمال امر در غیر وجوب با قرینه به کار رفته و موجب نمی شود امر از ناحیه دلالت بر وجوب اجمال پیدا کند. مرحوم روحانی فرمود کلام مرحوم آخوند جایی درست است که معنای مجازی که لفظ در آن استعمال شده است و همراه قرینه بوده مجموع آنچه فرض می شود یعنی لفظ و قرینه در معنای مجازی استعمال شده باشد ولی اگر لفظ در معنای مجازی استعمال شده و قرینه، قرینة الاستعمال است کلام مرحوم آخوند صحیح نیست و حق با مرحوم صاحب معالم است. اصل این اشکال مربوط به مرحوم بروجردی است. ایشان فرموده کلام شمای آخوند وقتی صحیح است که لفظ با قرینه مستعمل در معنای مجازی باشد در حالی لفظ در معنای مجازی استعمال شده و قرینه، قرینة الاستعمال است نه اینکه قرینه هم مستعمل باشد.

کلام شهید صدر در دلالت امر بر وجوب

بحث ما در جمل خبریه بود. شهید صدر فرموده است الفاظ (اعم از جمل خبریه) مستعمل در مقام انشاء طلب، سه گونه است. برخی از اینها دلالت بر وجوب دارد و برخی ندارد. مستعمل در مقام طلب گاهی صیغ امر و مانند آن که دلالت بر نسبت ارسالیه می کنند می باشد، در این صورت دلالت بر وجوب دارد. از این قبیل جمل خبریه در مقام دلالت بر ارسال می باشد. گاهی جمله دال بر طلب دلالت متضمن ارسال و نسبت ارسالیه نیست بلکه متضمن جعل شی بر عهده است مانند﴿وَ لِلَّهِ‌ عَلَى‌ النَّاسِ‌ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلا﴾[1] این گونه جمل نیر دال بر وجوب است. قسم سوم این است که نه نسبت ارسالیه باشد و نه متضمن جعل شی بر عهده باشد مثل اینکه بگوید «أحب» در این صورت دال بر وجوب نیست.

از جمله این الفاظ «ینبغی» «یکره» است که اینها دلالت بر وجب و حرمت ندارد. این بحث که اینها دلالت دارد یا نه بحث لغوی است البته می تواند اصولی باشد.

 

کلام مرحوم بروجردی در دلالت امر بروجوب

مرحوم نائینی فرموده بود صیغه امر دال بر طلب است و وجوب به حکم عقل است. مرحوم بروجردی در مقام فرموده است وجوب به بنای عقلاست. مقرر ایشان از ایشان نقل کرده[2] اوامر بر دو قسم است یکی اوامر مولوی و دیگری اوامر ارشادی. اوامر مولوی حمل بر وجوب می شود. اما قسم دوم شأنشان مانند شأن فتوای فقیه است که ارشاد به حکم مقرر در شریعت می کند. در این موارد امر دال بر وجوب نیست و تابع مرشد الیه است.

معنای این کلام این است که امر ظهور در وجوب ندارد چون اوامری که در روایات آمده ارشاد به احکام شریعت است و اگر بناست ارشاد باشد تابع این است که مرشد الیه وجوب است یا استحباب و خودش دلالت بر وجوب ندارد.

این کلام باطل است. قبول می کنیم وقتی امام می فرماید نماز بخوانید حاکی از جعل امام نیست و حاکی از مجعولات الهی است اما مجعولات الهی باید متناسب با این عبارت باشد یعنی به جای اینکه امام بگوید نماز بخوانید فرموده خدا گفته نماز بخوانید. اگر مستقیما خدا فرموده بود «صل» امر ظهور در وجوب داشت ولی حال که امام واسطه شده است این امر دال بر وجوب نیست؟

در تقریر دیگر مرحوم بروجردی این کلام نیامده و احتمالا اشتباه مقرر باشد. در لمحات آمده است «نعم‌، إنّها لو كانت‌ مطلقة غير مقارنة للترخيص، أو قرينة الندب، تكون كاشفة عن الأوامر المولويّة الوجوبيّة.و إن شئت قلت: لمّا كانت كاشفة عن الطلب الإلهيّ، فلا مناص من وجوب إطاعتها، إلّا مع الإذن في الترك.

فتحصّل ممّا ذكرنا: أنّ الأوامر و النواهي المنقولة عن أئمّتنا المعصومين عليهم السلام، بل عن رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و سلم، جُلّها إرشاديّة ليست بمولويّة.نعم، قد تكون إرشاداً إلى الأوامر و النواهي الإلهيّة، و قد تكون إرشاداً إلى الصحّة و الفساد، أو إلى الشرطيّة و المانعيّة، أو المصلحة و المفسدة؛ حسبما ما يستفاد من تفاصيلها و تضاعيفها»[3]

به نظر این کلام صحیح است و تقریر دیگر که نهایه الاصول است صحیح نیست.

به نظر ما در نهایت مدلول امر، غیر از مطلق استحباب است و ظهور امر به مقتضای وضع در وجوب است. اگر قرینه داشته باشیم هرچند مفاد امر، استحباب است لکن استحباب مؤکد است.

مدلول استعمالی امر طلب الزامی است و در مواردی که با قرینه منفصله دال بر وجوب نیست معنایش این نیست که وجوب مدلول وضعی آن نیست چون قرینه منفصله در ناحیه مدلول استعمالی تغییر ایجاد نمی کند. به نظر ما یکی از وجوه اثبات تأکد استحباب تعبیر به وسیله امر است و نیاز به تعبیر دیگری مانند «لَوْ لَا أَنْ أَشُقَّ عَلَى أُمَّتِي لَأَمَرْتُهُمْ‌ بِالسِّوَاكِ‌ مَعَ كُلِّ صَلَاة» [4] نیاز نیست.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo