< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد محمدی قایینی

1400/01/17

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: صیغه امر /اوامر /مقصد اول

خلاصه مباحث گذشته:

بحث ما در مسأله وجوب فور در اوامر بود که مرحوم آخوند فرمود امر اقتضای فور و تراخی ندارد گرچه مقتضای اطلاق امر به طبیعت جواز تراخی در عمل است. از آنجا که احتمال تعین تراخی وجود ندارد احتمال تعین فور، بر اساس اطلاق امر، منتفی است.

1- انحاء فوریت متصور در امر

بعد ایشان متعرض نحوه فور شد که آیا فور به این معناست که اتیان عمل به نحو فور متیعن است یا با ترک اتیان عمل فورا مطلوب اتیان عمل فورا ففورا است که ایشان فرمود مبنای این بحث وحدت یا تعدد مطلوب مدلول امر از حیث فوریت است. اگر از قبیل مقوم باشد، بعد از عصیان و عدم فور، تکلیف کلا ساقط است و اگر مدلول فوریت به نحو تعدد مطلوب باشد، فورا ففورا واجب است.

اشکالی به کلام مرحوم آخوند شده به اینکه امر دائر بین دو احتمال نیست بلکه احتمال ثالثی وجود دارد و آن هم اینکه اصل عمل با عصیان فور، اصل ساقط نشود اما فوریت بعد از عصیان فور اول ساقط شود. اصل عمل مطلوب است و فوریتی لازم نیست پس اینگونه نیست که اگر مکلف فوریت را عصیان کند بنابر اینکه فوریت از قبیل تعدد مطلوب باشد، خصوص یک احتمال متعین باشد. یعنی در حقیقت سه احتمال در بین هست یکی اینکه وجوب فور از قبیل وحدت مطلوب باشد که بعد از عصیان فور، عمل کلا از عهده مکلف ساقط شود. احتمال دوم اینکه فور به نحو تعدد مطلوب است که بعد از عصیان فور اول، مطلوب فور در زمان ثانی باشد و احتمال سوم اینکه بعد از عصیان فور اول، ذات عمل مطلوب است و فور مجدد مطلوب نیست.

به نظر حق با مرحوم آخوند است یعنی اینکه یا فوریت از قبیل قید است و مقوم است و مطلوبیت آن به نحو وحدت مطلوب است که در نتیجه با عصیان فور، عمل کلا ساقط شود و قابل تدارک نیست. ولی اگر فوریتی که در متعلق امر است از قبیل تعدد مطلوب باشد اینگونه نیست که عمل بعد از عصیان فور اول به نحو موسع باشد بلکه در ازمنه متأخر به همان نکته ای که در زمان اول واجب بود، در ازمنه متأخر فوریت مستفاد از امر است. کأن مفاد امر دو چیز است مطلوبیت ذات عمل و مطلوبیت فور در عمل. این فوریت یک فور اول است و اگر نشد، فورا ففورا. بله ممکن است در موردی به دلیل خاصی فور در زمان اول واجب باشد و بعد از آن نسبت به دیگر ازمنه وجوب موسع داشته باشد.

پس سه احتمال داریم یکی اینکه عمل فوری -فوریت قید است- مطلوب است مثل پاسخ سلام. دوم اینکه مطلوبیت فوریت به نحو قید نباشد بلکه از قبیل تعدد مطلوب باشد ولی به نحو فورا ففورا مثل ادای دین. سوم اینکه فوریت محدود به اول ازمنه است و در ازمنه دیگر فوراففورا تعین ندارد. مثل نمازی که قضا شده است. مطلوب صلات در وقت بود ولی اگر قضا شد، بعد از وقت تعین ندارد که متصل به وقت خوانده شود.

مرحوم آخوند قید به نحو وحدت مطلوب یا به نحو تعدد مطلوب فورا ففورا را ذکر کرده و قسم دیگر را ذکر نکرده است. سرش این است که قسم دیگر دلیل اثباتی ندارد.

مطلب دیگر در انحاء وجوب فور این است که تقسیم دیگری نیز وجود دارد. اعتبار چهارم این است که وجوب فور تاره از باب وجوب شرعی است یعنی فور وجوب مولوی شرعی دارد. وجوب شرعی فور منقسم می شود به وجوب نفسی و وجوب از باب احتیاط. فرق بین این دو قسم این است که اگر عمل را بدون فور انجام داد اگر از باب احتیاط فوریت واجب باشد، فقط تجری کرده است ولی اگر از باب وجوب نفسی باشد، کسی که تأخیر در اداء عمل کرده واقعا معصیت کرده است. قسم دیگر از وجوب فور، وجوب عقلی فور است. منظور این است که عقل حاکم به احتیاط است از باب اینکه احتمال دارد با تأخیر نتواند عمل را انجام دهد. از همین باب بعضی از معاصرین قائل اند که فوریت حج، در سال اول استطاعت وجوب شرعی نیست بلکه عقلی است. همچنین اگر احتمال دارد که در بین وقت حائض شود، عقلا واجب است فورا نماز را انجام دهد.

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo