< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد محمدی قایینی

97/09/18

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

موضوع: استصحاب سببی و مسسبی /تعارض استصحابین /تعادل و تراجیح

خلاصه مباحث گذشته:

بحث در وجوه تقدیم اصل سببی بر اصل مسببی بود که به بیان محقق حائری رسیدیم

 

1وجوه تقدیم اصل سببی بر مسببی

وجه تقدیم اصل مسببی در بیان محقق حائری:[1]

محقق حائری بیان دیگری در وجه تقدیم اصل مسببی بر اصل سببی دارند که مطابق با آنچه شیخ در رسائل[2] فرموده اند می باشد و محقق اصفهانی آنرا نقل و رد نموده است.

ایشان می فرمایند: شک سببی دو لازمه دارد یکی حکم لا تنقض برای شک سببی که همان استصحاب است و دیگری شک مسببی که مترتب بر شک سببی است. بنابر این شک مسببی و استصحاب سببی در یک رتبه قرار می گیرند و شک مسببی همانند حکم شک سببی، در رتبه معلول و لازم شک سببی قرار گرفته و متاخر رتبی از آن می باشد.

با توجه به تاخر رتبی شک مسببی از شک سببی، استصحاب در رتبه متقدم در شک سببی جاری می شود و شک مسببی را مرتفع می سازد و استصحاب مسببی، موضوع نخواهد داشت و تعارضی فرض نخواهد شد.

این بیان به ورود نیز قابل تطبیق است به این بیان که با جریان اصل سببی، شک در مسبب حقیقتا از بین می رود

تقریب محقق اصفهانی در تبیین مراد محقق حائری:[3]

محقق اصفهانی بیانی از شیخ نقل می کنند و در ادامه کلامی از محقق حائری نقل می کنند که ظاهر آن همانند کلام شیخ است اما محقق اصفهانی، بیان محقق حائری را تغییر داده و تقریب دیگری ازآن ارائه می دهند و می فرمایند:

البته تفاوت کلام شیخ و محقق حائری در اینست که شیخ، ترتب شک مسببی و سببی را به گونه ای دیگر تبیین می کنند و می فرمایند: شک سببی دو لازمه دارد یکی حکم شک سببی که همان لا تنقض و استصحاب است و یکی شک مسببی است و رتبه لازم متاخر از مزوم است و استصحاب که در رتبه شک مسببی است نمی تواند حکم شک مسببی و متاخر از آن باشد.

بنابر این کلام مرحوم شیخ اینست که رتبه لا تنقض با رتبه شک مسببی یکی است و لذا نمی تواند شک مسببی موضوع آن و مقدم بر آن باشد.

ظاهر کلام محقق حائری نیز همین مطلب است هرچند که محقق اصفهانی آنرا به بیانی دیگر تاویل میبرند و می فرمایند: جریان استصحاب در شک سببی و شک مسببی مانع یکدیگر می باشند و بین این دو استصحاب تمانع وجود دارد. اما از آنجا که رتبه شک سببی مقدم بر شک مسببی است، استصحاب در شک سببی بلا مانع جاری می شود و پس از جریان استصحاب در اصل سببی، جریان استصحاب در مسبب مبتلا به مانع شده و جاری نمی شود.

امتیاز این بیان این است که حتی اگر مثبتات استصحاب نیز حجت باشد اصل سببی بر اصل مسببی مقدم است و حکم امارتین متعارضتین را ندارد تا تعارض شکل بگیرد؛ زیرا در امارتین، اماره بر سبب مقدم بر اماره بر مسبب نیست و امارتین به جهت حجیت لوازم در هردو طرف، متعارض بوده و هم دیگر را نفی می کنند. اما در اصل سببی و مسببی حتی اگر مثبتات آن نیز حجت باشد، به جهت تقدم رتبه اصل سببی بر اصل مسببی، جریان اصل در سبب مانعی ندارد و با جریان استصحاب در سبب، استصحاب در مسبب جاری نخواهد شد و از آنجا که اصل مسببی مبتلا به مانع است و جاری نمی شود، و نوبت به حجیت مثبتات آن نخواهد رسید.

بنابرآنچه گذشت روشن میشود بیان محقق حائری منحصر در استصحاب سببی و مسببی نیست و در مانند اصاله الطهاره سببی نیز جاری است زیرا قاعده طهارت هرچند اگر با استصحاب هم عرض باشند، جاری نمی شود و محکوم استصحاب می شود؛ ولی اگر قاعده طهارت در سبب جاری باشد، رتبه آن بر استصحاب مقدم است و در رتبه سابق بدون مانع جاری می شود و پس از جریان آن، مانع از جریان استصحاب مسببی می شود


[2] فرائد الاصول ؛ ج‌2 ؛ ص739 إن شئت قلت‌ إن حكم العام من قبيل لازم الوجود للشك السببي كما هو شأن الحكم الشرعي و موضوعه فلا يوجد في الخارج إلا محكوما و المفروض أن الشك المسببي أيضا من لوازم وجود ذلك الشك فيكون حكم العام و هذا الشك لازمان لملزوم ثالث في مرتبة واحدة فلا يجوز أن يكون أحدهما موضوعا للآخر لتقدم الموضوع طبعا.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo