< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد محمد محمدی‌قائینی

1402/12/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: مفهوم شرط (وضع)

 

مرحوم اصفهانی در تأیید کلام آخوند در انکار وضع قضیه شرطیه برای مفهوم فرمودند قضیه شرطیه نه به حسب ادات شرط و نه به حسب تعلیق جزاء بر شرط و نه به لحاظ کل جمله چنین دلالتی ندارد.

ایشان فرمودند مفاد ادات شرط چیزی بیش از مفروض قرار دادن مدخول ادات نیست. مدلول ادات این نیست که جزاء معلق بر شرط است بلکه مفادش صرفا فرض و تقدیر شیء غیر محقق است. شاهد آن را هم این دانستند که در «لو امتناعیه» که بر فعل ماضی وارد شده باشد، مفاد ادات شرط چیزی جز فرض و تقدیر وجود شرط نیست چون تغییر زمان گذشته ممکن نیست تا مفاد ادات شرط تعلیق جزائی که عدمش مفروض است بر شرطی باشد که عدم آن هم مفروض است! بلکه در برخی موارد تحقق جزاء ممتنع است و علت امتناع آن عدم تحقق علت آن (چه منحصر و چه غیر منحصر) است نه اینکه علت امتناع آن نبود علت منحصره آن باشد. مدلول «لو» در این موارد چیزی بیش از این نیست که اگر شرط محقق بود جزاء هم ثابت بود. بنابراین دلالت قضایای مشتمل بر «لو» بر عدم تحقق جزاء در فرض عدم تحقق شرط، شاهد بر وجود مفهوم در قضایای شرطیه نیست چون قضیه مشتمل بر «لو» ماضی است و عدم تحقق جزاء به خاطر عدم تحقق همه علل آن است. پس در قضایای مشتمل بر «لو» عدم تحقق علل جزاء مفروض است نه اینکه مدلول «لو» باشد.

نقطه مقابل کلام مرحوم اصفهانی کلام مرحوم محقق داماد است که برای اثبات دلالت قضیه شرطیه بر مفهوم به دلالت قضایای مشتمل بر «لو» استدلال کرده است و توضیح بیشتر آن خواهد آمد.

مرحوم اصفهانی در ادامه فرموده‌اند ترتب جزاء بر شرط که از «فاء» موجود در جزاء استفاده می‌شود نیز بر مفهوم دلالت ندارد.

توضیح مطلب:

ترتیب گاهی ترتیب خارجی است مثل «جاء زید فعمرو» و گاهی ترتیب علّی است مثل «حرکت یدی فحرکت المفتاح» و گاهی ترتیب طبعی است مثل «جاء واحد فاثنان» و گاهی ترتیب به فرض عقل است مثل «ان وجود النهار فالشمس طالعة» که بین آنها نه ترتیب زمانی وجود دارد و نه وجود روز علت طلوع خورشید است و نه ترتب طبعی بین آنها وجود دارد بلکه صرفا فرض و اعتبار عقل است. پس «فاء» ترتیب حتی بر لزوم هم دلالت ندارد (مثل مواردی که صرفا ترتب خارجی و زمانی وجود دارد) چه برسد به علیت و در حقیقت این قسمت از کلام ایشان تعریض به کلام مرحوم آخوند است.

نتیجه اینکه در قضیه شرطیه چیزی وجود ندارد که بتواند بر مفهوم دلالت کند و نه ادات شرط و نه ترتیب بین جزاء و شرط، بر مفهوم دلالت ندارند.

عرض ما نسبت به کلام ایشان این است که دلالت ادات شرط بر مفروض قرار دادن شرط به این معنا نیست که ادات شرط معنا و مفاد دیگری ندارد. اینکه شرط لازم نیست محقق باشد بلکه صرف اینکه تحققش مقدر و مفروض باشد کافی است حرف درستی است اما می‌توان گفت ادات شرط علاوه بر فرض و تقدیر بر انحصار علت جزاء در شرط هم دلالت دارد.

بنابراین قائلین به ثبوت مفهوم هم منکر این نیستند که ادات شرط بر فرض و تقدیر شرط دلالت دارد بلکه مدعی هستند ادات شرط علاوه بر آن بر انحصار هم دلالت دارد. کلام مرحوم اصفهانی صرفا ادعایی است در مقابل ادعای فهم مفهوم از قضیه شرطیه و هیچ استدلال یا منبه جدیدی اضافه نکرده است.

علاوه انکار دلالت قضیه شرطیه بر لزوم هم حرف ناتمامی است و این ردّ کلام آخوند نیست چون منظور مرحوم آخوند از لزوم این بود که تحقق شرط از تحقق جزاء منفک نیست و البته در جای خودش گفتیم عدم انفکاک شرط از جزاء به معنای مفهوم نیست. پس حتی در مثل «جاء زید فعمرو» اگر چه علیت استفاده نمی‌شود اما دلالت بر این دارد که جزاء از شرط منفک نیست و اگر شرط محقق شود جزاء هم محقق می‌شود و اگر قضیه اتفاقی باشد (به این معنا که ممکن است شرط محقق شود و جزاء محقق نشود) استعمال قضیه شرطیه غلط است.

اما آنچه ایشان در مورد «لو امتناعیه» گفتند عکس مطلبی است که محقق داماد در این مساله فرموده است که اگر شرط علت منحصره برای جزاء نباشد معنا ندارد امتناع جزاء در فرض عدم تحقق شرط فرض شود. دلالت «لو» بر امتناع یا انتفای جزاء به خاطر امتناع یا انتفای شرط به خوبی بر مفهوم دلالت دارد. حتی اینکه ایشان گفتند «لو» در جایی به کار برده می‌شود که انتفای جزاء مفروض است صرف ادعای ایشان است و در مقابل ادعا می‌شود که مفاد قضیه مشتمل بر «لو» امتناع تحقق جزاء و نفی تحقق جزاء در فرض عدم تحقق شرط است و استعمال «لو» در این موارد مجاز نیست. در مثل آیه شریفه ﴿لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا﴾ (الانبیاء ۲۲) مفاد آیه این است که چون خدا متعدد نیست فساد محقق نمی‌شود و اصلا این آیه آمده است که همین را بگوید که تحقق جزاء ممتنع است نه اینکه عدم تحقق آن مفروض باشد و صرفا در مقام بیان این نکته باشد که عدم فسادی که مفروض است به خاطر عدم وجود علل آن است.

مگر اینکه منظور ایشان این نباشد که وضع «لو» منحصر در این موارد است بلکه خواسته است ادعا کند در چنین مواردی «لو» بر مفهوم دلالت ندارد.

در هر حال منبهات مرحوم آخوند را برای انکار وضع قضیه شرطیه برای مفهوم نپذیرفتیم. اما در مقابل محقق داماد مثل مرحوم نایینی برای اثبات دلالت قضیه شرطیه به وضع به ضمیمه اطلاق استدلال کرده است که البته این با سه بیان اطلاق مذکور در کلام مرحوم آخوند متفاوت است که توضیح آن خواهد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo